سینماسینما، زهرا مشتاق
لطفا نخواهید راجع به همه سریال ها چیزی نوشته شود و لطفا شما هم وقت عزیزتان را صرف دیدن همه آنها نکنید. چون کارهای خیلی مهم تری مثل دیدن فیلم خوب و خواندن کتاب خوب وجود دارد. من جرات نمی کنم اسم کارهای بد را بنویسم. چون زیاد است و چون همه ما دوستانی داریم که در آن کارها سهیم هستند و بهتر است میانه ما با آنها شکراب نشود و دوستیمان به هم نخورد. اما خدا وکیلی آرزوهای زیادی نقش بر آب شد. و فرصت کم نظیر شبکه نمایش خانگی تبدیل به هجمه ای از ابتذال و تندنویسی برخی نویسندگان و فیلم سازان. اگر قرار به دیدن سریال های آبکی و بی سر و ته بود، خب داشتیم می دیدیم دیگر. حالا چه با بلوز دامن های گشاد و حجاب های سفت و سخت، چه حالا با روسری های عقب رفته و سر و زلف پریشان. شبکه نمایش خانگی فرصت بود چون منتظر انعکاس وضعیت امروز خود بودیم. می خواستیم برشی از ما در آینه تمام قد تصویر ثبت و ضبط شود برای آیندگان که بدانند بر ما چه و چگونه گذشته و رفته است. بعد یک دفعه همین سریال ها یا از آن طرف می افتند یا از این طرف. ندیده و نشناخته. تحقیق و گز نکرده. نبریده و ندوخته. وقتی جامعه هدف خود را نمی شناسیم، چرا درباره شان فیلم می سازیم. کجای زندگی کودکان کار و خیابانی چنین بی رمق و لوس و بی مزه و من در آوردی و تصنعی است. یا بازی های عجیب و اغراق شده در فلان مجموعه دیگر. سریال های سوت و کور. سخیف، سطح پایین. ضعیف، کشدار، خسته کننده، بی محتوا، یکی از یکی بدتر. یک سوال؟ احتمالا سازندگان چنین مجموعه هایی هرگز حتی نیم نگاهی به صدها سریال موفق و پر مخاطب جهانی نداشته اند؟ من هم موافق کپی کاری نیستم. اما آن سریال ها چه دارد که تا این اندازه پرکشش، درست، به جا، منطقی و پرطرفدار است. آیا ما ناتوان از اعمال این المان ها هستیم؟ بلد نیستیم درست و خوب فیلم و سریال بسازیم؟ و فقط بلدیم با عناوینی مثل آقای سانسور بازی کنیم؟ اصولا به چه قیمتی باید فیلم بسازیم؟ من در تمام زندگی ام اهل هو کردن و ترک کردن سالن سینما نبوده ام. اما سال ها قبل فیلم بسیار بسیار بدی دیدم و برای اولین بار فیلم را نیمه کاره رها کرده و بیرون آمدم. حالا این اتفاق در خانه خودم می افتد و مدام تکرار و تکرار می شود. می شود پاز کرد. فیلم را جلو برد، عقب زد و از این حجم بی سلیقگی، بزن در رویی و پایمال کردن بودجه شگفت زده شد. بازی های بد، کارگردانی بدتر، و متن، متن، متن.
دوستان عزیز سازنده، شما در برابر مخاطبان خود مسئولید. شما حق ندارید با ساخته های خود، سطح سلیقه بینندگان را تا این اندازه نزول بخشید. لطفا مقدار متنابهی فیلم و سریال خوب ببینید. مطالعه بکنید. اندیشه و دانش خود را ارتقا بخشید و سپس اقدام به ساخت فیلم کنید و پیش از بیان عبارت شگفت انگیز «صدا، دوربین، حرکت» از خود بپرسید بود و نبود آنچه که خواهید ساخت آیا فایده ای برای مردم و این سینما خواهد داشت یا خیر. مثلا اگر سربداران و گرگ ها و میرزا کوچک خان و دکتر قریب و هزاردستان و قصه های مجید و روسری آبی و مهمان مامان و لیلا و پری و سارا و ای ایران و ناخدا خورشید و جدایی نادر از سیمین و باشو و خانه دوست کجاست و فیلم هایی از این دست ساخته نمی شد، چه می کردیم! لطفا به مخاطبان خود رحم کنید و کمی تا قسمتی مسئولیت پذیر باشید. با تشکر، مخاطب بیچاره.