سینماسینما، منوچهر دینپرست
اگر این فیلم را ندیدهاید، این نوشته میتواند بخشهایی از داستان را لو دهد
جنایت و فساد، دو رکن سازمان یافته برای تمامی دولتهایی است که میخواهند رژیم دیکتاتوری خود را ادامه دهند. این دولتها تنها بقای خود را در سازمان دادن به جنایت و فساد میبینند و بدون آن، غیرممکن است که حکومتشان دوام بیاورد. فیلم «فرمان تازه» به کارگردانی و نویسندگی میشل فرانکو، روایتگر داستان اعتراضات مردمی علیه فساد و جنایت سیستماتیک در مکزیک است.
او در این فیلم سعی کرده با ایجاد داستانی، بتواند فضای جنایت و فساد را به شکلی عریان و آشکار نشان دهد. «فرمان تازه»، پر از التهاب و خشونت است. داستان فیلم با عروسی مجلل در یک خانواده ثروتمند شروع میشود، اما به تدریج موضوع داستان به خشونتها و شورشهای سازمان یافتهای کشیده میشود که با هجوم آنها به این عروسی، بسیاری از مهمانان کشته میشوند.
شخصیت اصلی داستان ماریان، با بازی نایان گونزالس نورویند است. او که درنقش عروس به ایفای نقش میپردازد، روز بسیار خوبی را آغاز میکند و با مهمانان سخت مهربانانه برخورد میکند تا اینکه فردی که در منزل آنها کار میکرده، برای کمک به درمان همسرش به مراسم عروسی میآید و ماریان برای کمک به او مهمانی را ترک میکند. با ترک ناگهانی او، شورشیان وارد خانه میشوند و تعداد زیادی را به قتل میرسانند و اموال را به غارت میبرند.
ساختار داستان فیلم به گونهای است که تماشاگر شخصیت اصلی و سرنوشت او را دائم پیگیر میشود، اما کارگردان در پی این است که مخاطب با عمق فساد و جنایت دولتمردان مکزیک رو بهرو شود. او در این تریلر پُردلهره، میزانی از خشونت دولت علیه مردم را به تصویر میکشد که بیش از حد تصور است. چرا که برای کارگردان، نشان دادن عمق فساد در تمامی لایههای کشور، مهم است. مردمی که ناآگانه و از روی سختی و رنج، دست به غارت میزنند و کسانی که با لباس پلیس، افراد پولدار را گروگان میگیرند و حتی آنها را به قتل میرسانند.
کارگردان به خوبی نشان میدهد که پلیس هم با شورشیان است. صحنههای خشونت اگرچه آزار دهنده است، اما کارگردان با تصویربرداری خوب و مناسب توانسته این پیام را به مخاطب القا کند که حاکمان فاسد مکزیک چگونه جنایت را سامان میدهند. کارگردان با طراحی مناسب، به خوبی فاصله طبقاتی را نشان میدهد. فاصلهای که در میان آن، عمق کینه و نفرت قرار گرفته و معترضان و غارتگران، چنان از دیوار باغ عمارت عروسی بالا میروند که در یک چشم بر هم زدن، مراسم عروسی به صحنه بهتآور هجوم آنها به خانه تبدیل میشود.
صحنهای که به راحتی افراد را میکشند. کسانی که تا چند دقیقه پیش با لباسهای فاخر و مرتبشان سر میرسند و میزبانان درباره جزئیات مراسم باشکوهی که تدارک دیدهاند با آبوتاب برای دیگران توضیح میدهند. جوانترها مشغول مصرف مخدر و نوشیدن هستند. ماریان از گوشهای به گوشهای دیگر میرود و با مهمانان خوشوبش میکند و خوشامد میگوید. او به پیشخدمتها که افرادی بومی هستند، دستورهایی میدهد و هدایای عروسی را از مهمانان دریافت میکند. هدایا اغلب پاکتهایی حاوی پول نقد هستند که همه مستقیماً روانه گاوصندوق میشوند. اما وقتی که مادر ماریان شیر آب را باز می کند، رنگ سبزی از شیر خارج می شود. ایجاد این نماد از سوی کارگردان، نشان دهنده آغازی وحشتناک و شوم است. معترضان با پاشیدن رنگ سبز میخواهند اعتراض خود را به شکلی نمادین نشان دهند، اما ماجرا فقط این نیست.
کارگردان با صحنههای اسفناک و وحشتناک، شهر به هم ریخته و غارت شده را نشان میدهد. او کشوری را که در درد و رنج فرو رفته و فضای غمانگیز و ناامیدانهای را به وجود آورده، به خوبی با شخصیتپردازی و بدون اغراق به تصویر میکشد. اما مساله فیلم فقط خشونت و یا سرنوشت شوم ماریان نیست. بلکه او توانسته فیلم را در قامتی سیاسی و درام قرار دهد و همچون بیانیهای سیاسی، حکومتهایی را که در فساد و قتل و جنایت و غارت فرو رفتهاند و هیچ احترامی به همنوعان و همشهریان خود قائل نیستند، به تصویر کشد.
وقتی که ماریان با لباس عروسی گروگان گرفته میشود و جنایتکاران جواهرات او را به غارت میبرند و او در معرض شکنجههای روانی و فیزیکی قرار میگیرد و حتی به او تجاوز میکنند، عمق پلشتی کسانی را نشان میدهد که در این حکومتها جای خود را یافتهاند. تلخی فیلم اگرچه در خشونتهای آن است، اما مخاطب حتی مجازات اعدام های قانونی را به خوبی متوجه میشود که نمایشی بیش نیست که فاسدان و سارقان به جریان انداختهاند.
منبع: روزنامه اطلاعات