تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۱/۱۲ - ۱۸:۵۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 168883

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

علفزار از جایی آسیب می بیند که قرار بود نقطه قوتش باشد. یعنی پرداختن به مضامین ملتهب روز.
کاظم دانشی سر پرسودایی دارد حواسش به تمام آسیب های اجتماعی در جامعه هست و این خوب است اما در مقام نخستین اثر باید پذیرفت که ظرف فیلمش توان این حجم از پرداختن به تعدد آسیب های اجتماعی جامعه را ندارد. همین امر باعث شده خط اصلی فیلم در میان داستانک های مختلف آن که قرار بود به عنوان مکمل عمل کند خود مدعی خط اصلی داستان می شود در نتیجه مخاطب را دچار سردرگمی می کند که بالاخره داستان از چه قرار است. آیا مساله آسیب شناسی فساد جاری در میان برخی کارکنان نهاد های متولی امر قضاست یا قربانی شدن حقیقت در مسلخ مصلحت اندیشی تا خانواده ای، منصبی، نهادی آسیب نبیند. یا… و این سیاهه می تواند ادامه داشته باشد.
کسی منکر آسیب های جاری در بطن جامعه نیست اما این حجم از بدبینی از کجا می آید؟
رفتارهای کاراکترهای فیلم چه سرباز نیروی انتظامی، چه آن مدیر شهرداری و خانواده اش، چه مدیر مجتمع قضایی و چه آن پرستار و دکتر فاسد و حتی آن باغبان پیر را نمی توان به کل جامعه تعمیم داد تا در نهایت تنها به سیاهی رسید. باید که در مقام یک کنشگر و اینجا فیلمساز منتقد شرایط بود اما سیاه نمایی دردی را نشان نمی دهد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها