سینماسینما، زهرا راد؛
فیلم «فردی» اثر شاشانکا گوش، با بازی تحسین شدهی کارتیک آریان، داستان سقوط یک انسان است. نه یک فیلم دلهرهآور و روانشناختی پیچیده، بلکه روایت ساده و خشن تبدیل شدن یک دندانپزشک به قاتل.
فِرِدی تنهاست. این تنهایی ریشه در مرگ تراژیک والدینش دارد. هر بار سعی میکند با دیگران ارتباط برقرار کند، شکست میخورد. حتی وقتی با راهنمایی عمه بزرگش اگهی دوستیابی میدهد، مورد تمسخر قرار میگیرد.
این زنجیره شکستها او را از جامعه دورتر میکند. وقتی درنهایت فکر میکند کسی را پیدا کرده، با خیانت روبهرو میشود. این آخرین ضربه است.
اما فردی در سینمای متفاوت بالیود، منفعل نیست. او از دانش دندانپزشکیاش – که زمانی برای درمان استفاده میکرد – حالا برای انتقام استفاده میکند. نقشه قتل او تصادفی نیست؛ با دقت یک جراح با ذهن دقیق ریاضی، برنامهریزی شده است.
نکته ترسناک ماجرا اینجاست که پس از اولین قتل، وقتی امیدوار است رابطهاش بهبود یابد، با خیانت دیگری مواجه میشود. اینجاست که آخرین بازماندههای انسانیت در او میمیرد. فیلم با مهارت ما را با فردی همدل میکند. وقتی لاکپشت محبوبش را – تنها همدمش – میکشند، ما هم با نفرت از کار دشمنان خائن، فردی را درک میکنیم.
اما این همدلی خطرناک است. رنج کشیدن مجوز رنج رساندن نیست. فیلم به ما هشدار میدهد: این مرز باریک بین درک یک قاتل و توجیه جنایتش است.
“فردی” از ما میپرسد: آیا هر کدام از ما در شرایط خاصی ممکن است به چنین موجودی تبدیل شویم؟ پاسخی که میدهد ناراحت کننده است: تنهایی و تحقیر میتواند حتی یک درمانگر را به قاتل تبدیل کند. اما حقیقت این است هیچ رنجی نمیتواند جنایت را توجیه کند. این هشدار نهایی فیلم است – هم به فردی و هم به ما.