سینماسینما، محمد تقیزاده
مسعود کیمیایی در خائنکشی با حوصلهتر شده و تلاش کرده برخلاف آثار چندسال اخیر خود، قصه فیلم را با انسجام و قدرت بیشتری پیش ببرد. فیلمبرداری و قاببندیهای فیلم چشمنواز و تماشایی است و حضور مسعود سلامی به عنوان یکی از بهترین و متخصصترین فیلمبرداران حالحاضر سینمای ایران، غنیمتی ارزشمند برای فیلم محسوب میشود. فیلم یک مهران مدیری متفاوت نیز دارد که بالاخره طرفداران این سلبریتی محبوب میتوانند یک بازی خوب را از وی در فیلم خائنکشی و در کارنامه بازیگری وی (به غیر از کارهایی که خودش کارگردانی کرده) مثال بیاورند.
از نقاط قوت فیلم که بگذریم، ایرادات قصهپردازی در وهله نخست به عنوان اصلیترین نقصان فیلم نمایان میشود. با اینکه خائنکشی قصه دارد و پیشبرد قصه نیز تداوم پیدا میکند، اما همچنان لکنت، ابهام و خرده پیرنگ های اضافی در فیلم به چشم میآید که به راحتی قابل حذفاند. کاراکترهای متعدد و مختلف فیلم یکی دیگر از ضعفهای خائنکشی است که مشخص نیست این حجم از بازیگران در فیلم چه تاثیری در پیشبرد قصه داشته اند. نقشی که جواد طوسی منتقد و از دوستداران مسعود کیمیایی در فیلم بازی میکند چه عقبهای دارد و در صورت نبود وی چه اشکالی به درام داستان وارد میشد؟ این حجم از بازیگران مطرح حاضر در این پروژه با چه هدفی به کار گرفته شدند، وقتی به یکباره وارد قصه میشوند و یکباره از داستان خارج میشوند؟ سوال مهم در ذهن تماشاگر خائنکشی که به بهانه دیدن دکتر مصدق و بخشی از زندگی و شخصیت وی به تماشای فیلم نشستند اینست که اساسا حضور کاراکتر مصدق با بازی ضعیف و منفعل فرهاد آئیش با چه هدفی صورت گرفته و حذف آن چه اشکالی در تبیین ماجرای گروه ملیگرای طرفدار مصدق ایجاد میکند؟
در کل، خائنکشی دستاورد خاصی در کارنامه فیلمسازی مسعود کیمیایی محسوب نمیشود و بجز تمهیدات بصری فیلم و اجرای برخی سکانس ها و فضاسازیها، تم و فرم جدیدی به کارنامه فیلمسازی کیمیایی اضافه نشده، مضافا اینکه گویی کیمیایی در یک جهان دیگر زیست میکند و فیلمسازیاش در خلاء اتفاق میافتد، پای کاراکترها روی زمین نیست و انگیزه و اهداف آنها در مسیر درام مشخص نمیشود، حتی رفاقت به عنوان جذابترین تم فیلمهای کیمیایی نیز در خائنکشی کارکرد تاثیرگذار و ماندگاری پیدا نمیکند.