سینماسینما، حمید باباوند
حتی اگر فرزند نداشته باشید؛ تجربههای شخصیتان باعث میشود با دیدن هر کودک و نوجوان در آستانهی بلوغ از خودتان بپرسید چطور باید دربارهی تغییرات جسمی و جنسی این دوره با او حرف زد؟ این نگرانی یک دغدغه دائمی و عمومی است. و حالا فیلم قرمز شدن که توسط یک کارگردان آسیاییتبار در آمریکای شمالی ساخته شده؛ تلاشی است برای دادن یک پاسخ به این موضوع.
داستان فیلم در سال ۲۰۰۰ یا همان حدود اتفاق میافتد. علنیترین نشانه آن بازی الکترونیکی است که شخصیت اصلی فیلم دارد و در جایی هم آن را جا میگذارد و در جای دیگری مادرش مشغول بازی با آن میشود. چیزی شبیه بازی پو در دههی بعدی.
کارگردان فیلم قرمز شدن متولد سال ۱۹۸۹ است. شخصیت اصلی داستانش ۱۳ ساله است و داستان در سال ۲۰۰۲ یا ۲۰۰۳ اتفاق میافتد بر اساس برخی نشانهها. یعنی داستان فیلم به نوعی با تجربه شخصی کارگردان در ارتباط است. شخصیت اصلی فیلم رو به دوربین خود را معرفی و روایت داستانش را آغاز میکند. این نوع روایت اولین تجربه در دنیای انیمیشنهای پیکسار است.
بر اساس پیشنهاد یا دستورالعمل سیستم درجهبندی فیلمها توسط انجمن تصاویر متحرک آمریکا کودکان باید این فیلم را همراه با بزرگترها ببینند.
شاید جالب باشد که بدانید این اولین فیلم پیکسار و همچنین دیزنی است که در آن به موضوع تغییرات ماهیانه زنانه اشاره میشود. دومین فیلمی است که در این مجموعه توسط کارگردان زن ساخته میشود. اگر حضور ذهن ندارید؛ اضافه کنم که پیکسار در سال ۱۹۸۶ تاسیس شده است و از شروع فعالیت آن ۳۵ سال میگذرد و دیزنی هم ۹۹ ساله است.
وقتی قرار است درباره مسائل زنانه صحبت کنیم سردرگم میشویم. چه باید بگوییم؟ عادت زنانه؟ رگل؟ دوره؟ پریود؟ آیا پنهان کاری درباره این دوره و استفاده از کلمات رمزی در گفتوگوها نشانهی حجب و حیاست یا نگرانی از طرح مسائل جنسی؟
بحث دربارهی این مسائل میتواند به درازا بکشد:
ـ در فرهنگ سنتی که طبیعتا شکل گسترش آن از شرق به غرب عالم است، این تغییر موجب نوعی وحشت است. در اغلب این فرهنگها، وقتی خانمی به دوره خونریزی ماهیانه میرسد، پلید دیده میشود و از او دوری میکنند و او وظیفه دارد از محیطهای عمومی فاصله بگیرد.
ـ در ادیان و آیینها، زن در دوره خونریزی نباید اعمال مذهبی انجام دهد.
_ تلاش برای محرمانگی و پنهان کردن این اتفاق یک تلاش عمومی است و تنها بعد از گسترش فمینیسم این تابو شکسته شده است.
ـ در دورهی متاخر تلاش شده است دورهی خونریزی زنانه با ادبیات متفاوتی معرفی شود اما این روی دیگر سکه است. همچنان انگ و تبعیض با صورت متفاوتی دنبال میشود. (چه فرق میکند خونریزی زنانه را از اتفاق جسمی زنانه به دورهی پلیدی تعبیر کنیم یا به عنوان نشانهای برای آمادگی باروری؟ در هر دو صورت زن و زنانگی حذف شده و چیز دیگری اصل گرفته شده است.)
شاید برایتان جالب باشد که بدانید پاندای قرمز از خانوادهی راسوها است و نه خرسها! این حیوان نماد صبر و سازش است و از آن برای نشان دادن استقلال و بیاعتنایی به دیگران استفاده میکنند. وقتی میلین (دختر ۱۳ ساله داستان) برای اولین بار به پاندا تبدیل میشود، مادرش به او که در حمام پنهان شده است میگوید: «?Did… the ‘red peony’ bloom /آیا گل صدبرگ شکوفه داده است؟» شاید اگر سوال و تعبیر مینگ (مادر میلین) نبود، این فیلم بیش از آن که به موضوع خونریزی/عادت ماهیانه ارتباط پیدا کند به اصل زنانگی ربط پیدا میکرد و ظلم تاریخی به زنان و تلاش برای محدودکردن آنها بیش از مسائل دیگر طرح میشد. توی فیلم شمنی را میبینیم که تلاش میکند زنان را در دایرهای محدود کند و بعد این روح زنانه در غالب وسیلهای تزیینی به زنان اضافه شود. شمن مرد است و همان طور که میدانیم شمنها لزوما از جنس مردان نبوده و حتی در برخی از تیرههای شمنیسم، مردها برای به دست آوردن قدرت خود ناگزیرند لباس زنانه بپوشند. شمن صاحب قدرت و نفوذ بود چون میتوانست با جهان مردگان رابطه برقرار کند و با قدرت جادوییاش شر را دور کند. اعم از بیماری یا بدشانسی. انتخاب شمن مرد در قرمز شدن شاید نشانهای باشد از این که مردان با محدود کردن زنان خواستهاند از آنها برای گسترش قدرت خود استفاده کنند. زنان در قرمز شدن حتی وقتی آزاد میشوند، در پایان داستان دوباره خودخواسته به حلقه محدودیتها فرو میروند. به جز قهرمان ۱۳ ساله داستان.
سال ۲۰۱۸ فیلم Padman در هند ساخته شد. داستان این فیلم درباره تلاش یک مرد هندی برای مقابله با خرافات در مورد پریود است و تولید ارزان قیمت پد برای گسترش استفاده از آن. موضوع مهم دیگری که جای بحث فراوان دارد. این فیلم در چین با عنوان Indian Partner به نمایش درآمد. کارگردان قرمز شدن که متولد چین است میداند که زنان در جامعه چین برای حل مسائل زنانهشان علاوه بر محدودیتهای تفکر سنتی با مشکل اقتصادی هم رو به رو هستند. مشکلی که در بسیاری از کشورهای دنیا همچنان پا برجاست. زنان در بخشهای فقیرتر جامعه حتی وقتی بر مشکلات تفکر سنتی غلبه پیدا میکنند با مشکل هزینههای زندگی استاندارد زنانه رو به رو میشوند.
از دیگر سو در داستان قرمز شدن با ایجاد ارتباط با ماه و ماه گرفتگی برای اجرای آیین شمنی کارگردان اشارهی مختصری به باورهای غلط درباره این پدیده میکند. بسیاری از گزارشها نشان میدهد که دورههای خونریزی زنانه از هیچ نظم دقیقی پیروی نمیکند اما باورهای سنتی دختران را به سمتی میبرد که همواره با استرسهای ناشی از تاخیر یا تعجیل در پریودهایشان رو به رو باشند.
قرمز شدن بیش از آن که به مساله پریود محدود باشد به مساله زن بودن میپردازد اما به نظر میرسد پیکسار و دیزنی از فرصت محدود کردن موضوع به پریود در حال بهره گیری از ظرفیتهای تبلیغاتی آن هستند.
برای من به عنوان کسی که فعالیت در حوزهی کودک و نوجوان و آموزش و آموزشهای جنسی عمومی برایش طی ۲۵ سال گذشته همیشه دغدغه بوده است، قرمز شدن یک فرصت محسوب میشود. فرصتی که به بهانهی آن به خانوادهها بگویم اگر نمیتوانید درباره مسائل زنانه با بچههایتان راحت صحبت کنید از فرصت نمایش این فیلم برای بچههایتان استفاده کنید و البته فراموش نکنید که عادت زنانه یک مساله جنسیتی است و نه جنسی. بنابراین با بچههایتان دربارهی جنسیتشان راحت حرف بزنید و آن را به آموزشهای جنسی پیوند ندهید که ناگزیر باشید تا دورهی ازدواج و بلوغ به تاخیرش بیندازید. شاید شما هم با این پدیده رو به رو شده باشید که خانوادهها وقتی با دورهی فالیک فرزندانشان رو به رو میشوند به خاطر قضاوتهای غلط آسیبهای جدی در روان بچههایشان به جا میگذارند.
امیدوارم قرمز شدن فرصتی برای گفتوگوهای سازنده در خانوادهها و سطح جامعه ایجاد کند.