تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۱/۲۲ - ۲۳:۰۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 170361

سینماسینما، سینا اخباری 


«خائن‌کشی» آخرین ساخته‌ی مسعود کیمیایی مطابق معمول رفاقت و خیانت را موضوع خود قرار داده اما با یک تفاوت مهم که شاید همین تفاوت هم باعث شود نسبت به چند سال اخیر کمتر مورد نقدهای منفی قرار بگیرد.
«خائن‌کشی» فیلمی است که از نظر مضمون در ادامه آثار قبلی کیمیایی و با همان لحن و رنگ و بو است، اثری که شاید برای مخاطبانی که به جهان فیلمسازی دو دهه اخیرش سمپاتی ندارند چندان جذاب نباشد اما نکته‌ای که اغلب آثار قبلی او را هدف انتقادهای محتوایی و موضوعی بیشتر قرار می‌داد، تاریخ گذشتگی دغدغه‌ها و دنیای شخصیت‌هایش در میانه زندگی امروز و دوران حاضر بود که باعث می شد بخشی از مخاطبان عام و اغلب منتقدان از کنار آثار متاخرش به سادگی عبور کنند.
کیمیایی در خائن‌کشی با اینکه با همان دغدغه‌مندی معمول و ادبیات همیشگی ظاهر شده اما فیلمش را در بستر زمانی صحیح‌تری برده و داستان فیلمش را در سال‌های نخست دهه ۳۰ و در دوره‌ای روایت می‌کند که قصه و شخصیت‌هایش نسبت به سایر آثارش که در زمان حاضر می‌گذشت باورپذیرتر باشند و این خود به نظر گامی مثبت در آخرین ساخته اوست.
صرفنظر از آن‌که فیلم‌های کیمیایی و لحن روایتش را بپسندیم یا نه و مضمون آثارش را تاریخ گذشته بدانیم یا نه، یک نکته مهم است، این‌که کیمیایی علاوه بر آن‌که در زمان خود فیلمسازی پیشرو و موثر در تاریخ سینمای ایران بوده، فیلمسازی است که نه تنها در موضوع و کارگردانی آثارش امضای خاص خود را دارد بلکه حتی در شکل‌گیری تمامی عناصر فنی و پیرامونی فیلم‌هایش نیز وحدت و هویت یکپارچه‌ای را می‌آفریند که تقریبا شناسنامه کارهای اوست اما لزوماً تکرار آنها نیست و می‌تواند فضایی برای خلاقیت و خودنمایی سایر عناصر فنی و هنری پیرامون فیلم‌هایش باشد.
از فیلمبرداری و قاب بندی‌های خاص و به یادماندنی در آثار کیمیایی گرفته تا طراحی‌صحنه و چهره‌پردازی و… همیشه آثار کیمیایی بستری برای خلق و ثبت تکه‌هایی جدانشدنی از تاریخ سینمای ایران بوده که تا سال‌ها مرجع و مثال برای سینماگران و سینمادوستان خواهد بود.
یکی از شاخص‌ترین این عناصر که همواره در کنار نوآوری و حرکت رو به جلو، امضای آثار کیمیایی را در خود حفظ کرده و از مختصات سینمای او پیروی کرده است، موسیقی فیلم‌های اوست که شاید از حیاتی‌ترین اجزا در شکل‌گیری آثارش بوده باشد.
به جرات می‌توان گفت فیلم‌های کیمیایی از نخستین آثار تا فیلم‌های متاخر موسیقی‌هایی دارند که بر گنجینه موسیقی فیلم در سینمای ایران افزوده‌اند و نقاط عطفی در خاطره شنیداری مخاطبان سینما به شمار می رود. موسیقی فیلم‌های او از اسفندیار منفردزاده و بابک بیات تا مجید انتظامی و کارن همایونفر همیشه به خودی خود آثار مهم و قابل توجهی در سینمای ایران بوده‌اند.
آخرین ساخته کیمیایی، نیز از این قاعده مستثنی نیست. موسیقی خائن‌کشی که ساخت آن بر عهده ستار اورکی است در عین حفظ رگه‌هایی از شناسنامه شنیداری این کارگردان، تمایز ویژه‌ی خود را به عنوان یک موسیقی فیلم بدیع و متناسب با فیلم دارد.
ستار اورکی به خوبی می‌داند کجا مناسبِ فضاسازی است و کجا مجال ملودی‌پردازی و حرکت‌های تماتیک. او در خائن‌کشی خودنمایی ملودی‌اش را بر ترمبون استوار کرده که به خوبی نفوذ روایت فیلم بر مخاطب را تقویت می‌کند و گاه لایه‌های هارمونی را با ظرافت در سازبندی، بر سطح می‌آورد و ماهرانه بر احساس مخاطبش می‌نشیند.
«خائن‌کشی» اجزایی در بطن خود دارد که حتی اگر داستان، لحن و مضمون فیلم‌های سازنده‌اش را دوست نداشته باشیم هم می‌توانیم فارغ از فیلم، از آن اجزا لذت ببریم. بی‌تردید یکی از شاخص‌ترین آن اجزا موسیقی ستار اورکی در فیلم است که چه بر روی فیلم باشد و چه خارج از آن شنیدنی است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها