سینماسینما، ایلیا محمدینیا؛
محمود رحمانی پس از چند تجربه ارزشمند چون «مادرم بلوط»، «مسافران» و «ملفگند»، اینبار با کارگردانی مستند پرتره «مثل یک بهمن» در جشنواره فیلم حقیقت، افق تازهای پیش روی مخاطب خود گذاشته است.
فیلم روایتی است از زندگی و فعالیت یکی از شناختهشدهترین و تحسینبرانگیزترین خنیاگران ایل بختیاری: «بهمن علاالدین».
ساخت مستند پرتره درباره شخصیتی محبوب و ریشهدار، از دشوارترین عرصههای سینمای مستند است؛ و بهمن علاالدین، بیاغراق، مشهورترین و محبوبترین هنرمند این تبار کهن است.
رحمانی، به عنوان یک هنرمند بختیاری، در روایت زندگی تا مرگ و از گمنامی تا شهرت بهمن علاالدین، به شکل تحسینبرانگیزی از تعصبهای قومی و نگاههای ناسیونالیستی فاصله میگیرد.
او نشان میدهد موسیقی اصیل این قوم چگونه با همراهی هنرمندانی از بیرون ایل توانست در میان ایل بختیاری و دیگر اقوام و علاقهمندان موسیقی پیش از هر زمانی شنیده و شناخته شود.
اینکه چگونه هنرمندی چون عطا جنگوک شاگرد استاد شهنازی و برومند از شیراز با همراهی نوای کمانچه مهدی آذرسینا هنرمند آذری زبان، توانست نغمههای جاری در میان بختیاریها را چنان صادقانه و هوشمندانه بازآفرینی کند که در حافظه جمعی یک قوم و سپس در فرهنگ ایرانزمین ماندگار شود.
اینکه چگونه «آعلیاکبر زکیپور»، خنیاگر «تُشمال» و حافظ نغمهها و ملودیهای اصیل بختیاری، در روزگاری که حتی داشتن ساز جرم محسوب میشد، در خلوت اطاقی کوچک، با زبان و دهانش آن نغمهها و ملودی ها را مینواخت و عطا جنگوک آنها را ثبت میکرد تا بماند و فراموش نشود.
و نهایتاً، اینکه این مستند نشان می دهد چگونه صدای گرم و نافذ آبهمن علاالدین این روایت شگفت از جنگوک تا زکیپور را چنان بازخوانی کرد که جان آدمی را، فارغ از قومیت وفرهنگ و زبان، به ضیافتی شگرف از زیبایی و شور میکشاند.
تا جایی که سیدعلی صالحی، شاعر برجسته معاصر، آواز آبهمن بر تراژدی عاشقانه «عبدممد للری» را آغاز شعر تغزلی روزگار نوین ایل بختیاری میداند؛ امری که بیتردید جز با جادوی صدای آ بهمن ممکن نمیشد.
خنیاگری که آوازش فرهنگ ایل بختیاری را از گذرگاههای سخت کوهستان، از تپهماهورهای صعبالعبور و جنگلهای بلوط دیار آبا و اجدادیاش عبور داد تا آلبومهای «مالکنون» و «هیجار» به یادگار ماندنیترین سوغات این ایل شوند.
مستند «مثل یک بهمن» اگرچه از اسطوره آوازی ایل بختیاری میگوید، اما در نهایت دعوتی است برای کشف آوازخوانی که رنگِ بیمرز صدایش، گوش و جان آدمی را از هر قوم و فرهنگ و زبانی به گسترهای از شور و لذت رهنمون میکند.