سینماسینما، الهام نداف؛
ممنوعالکاری هنرمندان یکی از موضوعات همیشگی و بحثبرانگیز در فضای فرهنگی و هنری ایران بوده است. طی سالهای اخیر، این مسئله بار دیگر پررنگ شده و به یکی از دغدغههای اصلی سینماگران، موسیقیدانان و دیگر فعالان فرهنگی تبدیل شده است. در این گزارش، به بررسی روند ممنوعالکاری، اظهارات مقامات رسمی، پیامدهای این سیاست و دلایل اصلی اعمال این محدودیتها میپردازیم.
ممنوعالکاری هنرمندان؛ از گذشته تا امروز
ممنوعالکاری هنرمندان در ایران پدیدهای جدید نیست. در دهههای گذشته، بارها و بارها شاهد اعمال محدودیتهایی بر فعالیتهای هنرمندان بودهایم. چه در دوران قبل از انقلاب و چه پس از آن، همیشه سیاستهای فرهنگی نقش مهمی در تعیین میزان آزادی عمل هنرمندان داشتهاند. با این حال، در سالهای اخیر، این مسئله به دلایل مختلف شدت گرفته و تعداد بیشتری از چهرههای فرهنگی را در بر گرفته است.
بسیاری از هنرمندان در دهههای ۶۰ و ۷۰ به دلیل حساسیتهای ایدئولوژیک، فرهنگی و سیاسی با محدودیتهای شدید مواجه شدند. در آن زمان، کنترل شدیدی بر محتوای هنری اعمال میشد و بسیاری از آثار از نمایش عمومی محروم بودند. این روند در دهههای بعدی نیز ادامه پیدا کرد، اما در دورههایی، شدت آن کاهش یافت و هنرمندان توانستند فضای بازتری برای فعالیتهای خود داشته باشند. اما پس از سال ۱۴۰۰، روند سختگیریها بار دیگر افزایش یافت و بسیاری از هنرمندان با ممنوعالکاری مواجه شدند.
اظهارات وزیر ارشاد درباره ممنوعالکاری
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ماههای اخیر بارها درباره موضوع ممنوعالکاری هنرمندان سخن گفته است. وی در آخرین اظهارنظر خود در تابستان ۱۴۰۳ اعلام کرد که دیگر ممنوعالکاری بهصورت غیررسمی به هنرمندان ابلاغ نمیشود و چنانچه فردی دچار محدودیت شود، از طریق روندی شفاف و رسمی به او اطلاع داده خواهد شد. به گفته او، در صورت بروز مشکل، هنرمند دعوت شده و پس از گفتگو و بررسی دفاعیاتش، هیأتی مستقل در این زمینه تصمیمگیری خواهد کرد.
با این حال، برخی منتقدان این سخنان را صرفاً یک موضعگیری رسانهای تلقی کرده و معتقدند که در عمل، همچنان بسیاری از هنرمندان بدون هیچگونه اعلام رسمی از فعالیت محروم میشوند. همچنین، گزارشهای غیررسمی نشان میدهند که در برخی موارد، تهیهکنندگان و کارگردانان به صورت غیرمستقیم از همکاری با هنرمندان خاص منع شدهاند، بدون آنکه این مسئله به طور رسمی اعلام شود.
دلایل اصلی ممنوعالکاری هنرمندان
ممنوعالکاری هنرمندان معمولاً به دلایل مشخصی انجام میشود که برخی از مهمترین آنها عدم رعایت حجاب اجباری، اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی، حضور یا حمایت از اعتراضات مردمی و همکاری با رسانههای خارج از کشور است.
پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱، مسئله حجاب اجباری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و برخی از هنرمندان زن که بدون حجاب در فضای عمومی یا شبکههای اجتماعی ظاهر شده بودند، از فعالیتهای رسمی محروم شدند. حبیب ایلبیگی، معاون سازمان سینمایی، اعلام کرده است که این دسته از بازیگران تا زمانی که قوانین را رعایت نکنند، نمیتوانند در پروژههای سینمایی جدید فعالیت داشته باشند.
یکی از مهمترین دلایل اعمال محدودیتها بر هنرمندان، اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی آنهاست. در سالهای اخیر، بسیاری از هنرمندان که در حمایت از اعتراضات مردمی موضعگیری کردهاند، با پیامدهایی از جمله حذف شدن از آثار سینمایی، لغو کنسرتها و یا ممانعت از فعالیتهای تلویزیونی روبهرو شدهاند.
برخی از هنرمندان که مستقیماً در اعتراضات حضور داشتهاند یا به هر طریقی از آن حمایت کردهاند، با ممنوعیتهای شغلی مواجه شدهاند. این ممنوعیتها معمولاً بدون اعلام رسمی صورت میگیرند و فرد بهصورت غیرمستقیم (مثلا از طریق عدم دریافت پیشنهاد کاری یا لغو قراردادهای پیشین) متوجه محرومیت خود میشود.
برخی هنرمندان که در پروژههای تولیدشده توسط رسانههای خارج از کشور مشارکت کردهاند، بهعنوان «همکار رسانههای معاند» معرفی شده و فعالیتشان در ایران محدود شده است. این مسئله بیشتر برای مستندسازان، بازیگران و کارگردانان اتفاق افتاده است.
ممنوعالکاری؛ چه تأثیری بر هنر و فرهنگ کشور دارد؟
محدودیتهای اعمالشده بر هنرمندان تأثیرات مختلفی بر فضای فرهنگی کشور گذاشته است. برخی از مهمترین پیامدهای آن افزایش مهاجرت هنرمندان، کاهش تنوع در سینما و موسیقی، افزایش سانسور و خودسانسوری و تغییر الگوی مصرف فرهنگی مردم است.
تعداد زیادی از هنرمندان در سالهای اخیر تصمیم گرفتهاند ایران را ترک کرده و در کشورهای دیگر به فعالیت خود ادامه دهند. این امر به کاهش تولیدات فرهنگی و هنری داخلی منجر شده است. ممنوعالکاری باعث شده است که سینما و موسیقی ایران از حضور برخی چهرههای مطرح و تأثیرگذار محروم شود. این امر به محدود شدن دامنه موضوعات و سبکهای هنری منجر شده است.
هنرمندانی که همچنان در داخل کشور فعالیت میکنند، مجبور به رعایت خطوط قرمز بیشتری هستند که این موضوع خلاقیت آنها را محدود میکند. با کاهش تولیدات داخلی، مردم بیش از گذشته به تماشای فیلمها و سریالهای خارجی روی آوردهاند. همچنین، افزایش استفاده از پلتفرمهای آنلاین موجب شده که بسیاری از مخاطبان به دنبال محتواهایی باشند که در داخل کشور امکان تولید و نمایش آنها وجود ندارد.
آینده ممنوعالکاری در ایران
با وجود وعدههای مسئولان مبنی بر شفافسازی فرآیندهای ممنوعالکاری، همچنان بسیاری از هنرمندان از سرنوشت حرفهای خود اطلاعی ندارند. ممنوعالکاری همچنان یکی از چالشهای اصلی فرهنگ و هنر ایران است و به نظر نمیرسد که بهزودی این روند تغییر کند. از طرف دیگر، فشار افکار عمومی و رسانههای داخلی و خارجی میتواند در کاهش این محدودیتها نقش داشته باشد.
در نهایت، باید دید که آیا سیاستهای فرهنگی کشور در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد یا همچنان هنرمندان بسیاری با محدودیتهای شغلی روبهرو خواهند بود. در صورتی که رویکرد جدیدی اتخاذ نشود، ممکن است در سالهای آینده با کوچ گستردهتر هنرمندان و کاهش کیفیت تولیدات فرهنگی روبرو شویم.