سینماسینما، محمد حقیقت – پاریس
دومین اثر سینمایی لورا واندل به موقعیت کودک مریض چهار سالهای به نام آدام میپردازد که به دلیل سوءتغذیه، به دنبال حکم دادگاه، در بخشی از بیمارستان بستری شده است. دوربین این کارگردان در یک وحدت زمان (یک شب)، یک مکان (بخش ویژه کودکان بیمارستان) میگذرد و همه را اسیر خود میکند. کارگردان با شیوهای که به کار برده، همچون استیل فیلمسازان بلژیکی، برادران داردن، دلشورههای دو نفر، مادر این کودک با بازی آناماریا وارتولومی، و یک پرستار بیمارستان با بازی لیا دراکر، را با تماشاگر در شبی طاقتفرسا تقسیم میکند.
چه در سینما و چه در رمان، بیمارستان مکانی محبوب برای داستانهای تخیلی بسیاری به کار رفته و محبوبیت داشته است، اما در اینجا داستانی رئال در جریان است و سخت هم تماشاگر را درگیر میکند. لورا واندل، به نوبه خود، با به تصویر کشیدن یک سرپرستار که با وجود خطر مخالفت با مافوقهایش، تلاش میکند به کمک یک مادر جوان شکست خورده بیاید زیرا که او ناامیدانه پسر چهار سالهاش را در بیمارستان به حال خود رها کرده و نمیداند چه بکند.

انتخاب کارگردان برای ایجاد فضای مناسب با سوژهاش، با دوربین روی دست است که روی شخصیت اصلی تمرکز دارد، قاببندی بسته و عمق میدان کم و مکرر که پس زمینه را محو میکند، به کار گرفته شده است. داستان ماجرایی واقعی را تا مغز استخوان گیرا، در عین حال خفهکننده پیش میبرد. محیط هزارتو مانند اینجا تقریباً شبیه زندان میشود و در مدت زمان یک ساعت و ۱۸ دقیقه، موفق میشود زندگی روزمره دشوار یک بیمارستان را بدون فراموش کردن عنصر انسانی روایت کند. به طور خلاصه، میتوان این اثر را در نوع سینمای اجتماعی بسیار خوب ارزیابی کرد.
مادر در شرایط خاصی که این کودک با آن روبهرو است و وابستگی عمیقی که به وی دارد، نمیتواند از او دل بکند. اما قوانین بیمارستان دست و پا گیرتر از آن است که مادر بتواند تمامی شب را در کنار فرزند بماند. در لحظاتی بحرانی که برای کودک چهار ساله پیش میآید سر انجام به مادر آدام اجازه میدهند تا فراتر از ساعات ملاقات تعیین شده توسط قاضی، نزد پسرش بماند. اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که او بار دیگر از ترک پسرش امتناع میکند، چرا که با تشخیص شکستگی بازوی آدام روبهرو میشود و او قطعاً باید وزن اضافه کند!
در بخش ویژه همه جا شلوغ و پرجنب وجوش است و بوق مانیتورها، در میان سر و صداها و نالهها از سایر اتاقها، نتایج آزمایشها، تعویض سرم، برداشتن لولههای معده، و خارج کردن کاتترها، همه جا را پر کرده است. بیچاره آدام، با آن وضعیت ضعیف در تختی که برایش خیلی بزرگ است، پا میکوبد، گچش را در حمام خیس میکند، لباس خوابش را کثیف میکند. لحظهای که او معصومانه میگوید: «نمیخواهم مرده باشم.»، بدون اینکه متوجه باشد حرفهایش بسیار دلخراش و دردآور است… این فیلم را میتواند یکی از قویترین آثاری دانست که در این ماه در فرانسه به نمایش عمومی در آمده است.
«منفعت آدام» برای اولین بار در بخش هفته بینالمللی منتقدین کن ۲۰۲۵ به نمایش در آمد و با استقبال بسیار روبهرو شد. این فیلم در روز اول نمایش خود، چهار شنبه ۱۷ سپتامبر تعداد ۹۰۱۸ تماشاگر در فرانسه داشت.
کارگردان: لورا واندل
وی در سال ۱۹۸۴ در بروکسل بلژیک به دنیا آمد. پدرش سینماگر بود. در مدرسه سینمایی آنجا به تحصیل پرداخت. او کار خود را در سال ۲۰۰۷ با فیلم فارغالتحصیلیاش، «دیوارها»، آغاز کرد که در جشنوارههای متعددی انتخاب شد، همچنین دومین فیلم کوتاه او « او منفی» بود. او در سال ۲۰۲۱، اولین فیلم بلند خود، «یک دنیا»، را کارگردانی کرد که جوایزی را در جشنواره فیلم کن، جشنواره فیلم BFI لندن و جوایز فیلم Magritte دریافت کرد.