نمایش مناسبات داخل زندان‌ها در سریال‌های نمایش خانگی چگونه است؟

سینماسینما، ابوالفضل نجیب

تصاویری که اغلب فیلم‌های سینمایی و سریال‌های نمایش خانگی از مناسبات میان زندانیان بازسازی می‌کنند، نه تنها هیچ قرابت و سنخیتی با نام‌های جایگزینی چون  اندرزگاه، ندامتگاه و… که تلاش می‌شود به جای واژه زندان معادل‌سازی شود، ندارد که با تهی کردن واژه‌ها از بار معانی خود منجر به سخره گرفتن می‌شود.

آنچه از واقعیت جاری در زندان‌ها به نمایش در می‌آید در نگاه اول، مدیریت و نظام زندان‌های کشور را به چالش جدی می‌کشد و مسئولیت مستقیم چنین وضعیتی بدون شک متوجه مسئولان زندان‌ها و بالمآل مدیریت کلان زندان‌ها است.

به‌علاوه اینگونه مناسبات می‌تواند مصداق زندان در زندان و به تعبیری غرامت مضاعف تعبیر شود. به‌خصوص برای افرادی که با جرائم کوچک و یا بر اثر اشتباهات و لغزش‌های ناخواسته به محکومیت‌های کوتاه‌مدت و یا پروسه رسیدگی به اتهامات را طی می‌کنند ، این مناسبات و چنان که در اغلب فیلم‌ها و سریال‌ها بازسازی می‌شود ناظر بر مناسباتی است که خارج از کنترل و حتی اراده مدیریت زندان‌ها برای جلوگیری و جرم‌انگاری است.

این مناسبات و به تعبیری تشکیلات برساخت زندانیان جرائم سنگین مبتنی بر سلسله مراتب هرمی است شامل راس، بدنه و سطح با محتوای شبه فرقه‌ای. مناسباتی مبتنی بر انواع سوءاستفاده از زندانیان ضعیف یا به تعبیر درست‌تر کسانی که  به اینگونه مناسبات بهره کشانه تن نمی‌دهند و ستم مضاعف بر زندانیانی که سعی در افشای این مناسبات داشته باشند؛ آنچه در بازسازی این مناسبات در سریال‌ها و بعضا فیلم‌های سینمایی مشاهده می‌شود، ابعاد مختلف ناشی از این مناسبات را نشان می‌دهد.

از استثمار و بهره‌کشی و بیگاری تا ضرب و جرح و تجاوز جنسی و قتل و اخاذی و حتی وادار کردن زندانیان به همکاری با شبکه‌های خارج زندان در وارد کردن مواد مخدر به داخل زندان و تا وادار کردن بستگان زندانیان به همکاری با این شبکه‌ها در خارج از زندان.

آنچه در این میان مشهود است فقدان عامل و نیروهای نظارتی و کنترل‌کننده بر این‌گونه مناسبات است. تا جایی که در مواردی منجر به خودزنی و خودکشی زندانیان می‌شود و حتی ناگزیر به اعتراف جرائم ناکرده می‌شوند. آنچه این وضعیت را تامل‌برانگیز می‌کند ترس زندانیان از اطلاع‌رسانی و مطلع کردن مسئولان زندان است. که در سلسله مراتب فرقه‌ای اینچنین با زدن برچسب آنتن و آدم‌فروش راه بر انواع فشارهای جسمی و روحی و بعضا تا به قتل رساندن پیش می‌رود.

در برخی موارد فشارهای اینگونه بر زندانیان بی‌پناه تا حدی است که آن‌ها ناگزیر به تن دادن در این مناسبات می‌شوند.

نکته قابل تامل در این رابطه سکوت و انفعال سازمان زندان‌ها در قبال نمایش تصاویری اینچنین تلخ و سیاه و بعضا منزجرکننده است. این سکوت مبتنی بر دو فرض ناآگاهی سازمان زندان‌ها از چنین مناسبات و یا ناتوانی در حل چنین معضلی است. آنچه این وضعیت را تراژیک می‌کند ترجیح برخی زندانیان به خودکشی و خلاصی از مناسباتی است که همواره در معرض تحقیر و تهدید و انواع آزارهای جسمی و روحی و حتی جنسی است.

نکته جالب توجه این که بخشی از بار دراماتیک در این سریال‌ها بر بازسازی اینگونه مناسبات در داخل زندان‌ها سوار است. و حتی در مواردی و آنگونه که در ادامه  سریال «وحشی» شاهد خواهیم بود این مناسبات به حدی تاثیرگذار و تعیین‌کننده بر شخصیت اول سریال است که سرنوشت آینده او را رقم می‌زند. چنانچه تاثیر این مناسبات را در همین فصل اول سریال «وحشی» شاهد هستیم. همچنان که تاثیر این مناسبات در سریال «محکوم» منجر به اعتراف دروغ متهم به قتل می‌شود.

مرادم از اشاره به چنین معضلی قطعن پاک کردن صورت مسئله از طریق اعمال سانسور و گل و بلبل نشان دادن مناسبات داخل زندان نیست، بلکه هشدار به مدیریت زندان‌ها و اتخاذ راهکارهای بازدارنده برای حل چنین معضلی است.

آن هم در شرایطی که موضع انفعالی میزان در قبال نمایش این مناسبات بخودی خود بر تائید این مناسبات و همزمان سکوت مدیریت زندان‌ها و در راس آن قوه قضائیه تائید و تاکیدی است بر نهادینه شدن این مناسبات در داخل زندان‌ها.

تبعات دیگر این‌گونه مناسبات قطعا نگرانی بستگان زندانیان است که بدون تردید مسئولیت آن نیز به‌عهده مدیریت زندان‌ها است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 214466 و در روز یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت 08:40:09
2025 copyright.