«نمای نزدیک»/ نقش و جایگاه اقتباس در سینما 

سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی
واژه‌ی اقتباس که در فرهنگ لغت از مفهوم ریشه ی اصلی آن (قَبَس) معنایی معادل گرفتن، اخذ کردن، فرا گرفتن و آموختن دریافت می شود، در حوزه ی ادبیات (شعر، داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و فیلمنامه ) دریافت مطلبی از داستانی یا رمانی است که با  نوعی بازآفرینی به شیوه ای ظریف از طریق تلخیص و دخل و تصرف خلاقانه توسط شاعر یا نویسنده انجام پذیرد. از دیدگاه صنعت “بدیع” استفاده از معنا و مفهوم آیه و حدیث یا کلام معروفی از شاعر و نویسنده دیگری در شعر و نثر بی آن که آشکارا به منبع آن اشاره‌ای شود نیز اقتباس نام دارد.

در ادبیات، به ویژه در فضای شعر، این پدیده از دیرباز وجود داشته است و حتی شاعران بزرگی چون حافظ و سعدی و مولانا نیز از مفاهیم قرآنی و یا از سخن فیلسوفان و اندیشمندان و شاعران پیش از خود، اقتباس های بیشماری داشته اند.”سینما” وامدار “ادبیات” است و با وجودی که به لحاظ نوع بیان، میان ادبیات و سینما تفاوت‌های آشکاری وجود دارد و برخی برتری ها در زمینه جلوه های دیداری و شنیداری و میزان اثرگذاری سینما بر روی مخاطبان را از دیدگاه روانشناختی، در مقایسه با ادبیات نمی توان انکار کرد، با این همه، بسیاری از صاحب نظران نیز ادبیات را در عرصه های تفکر و اندیشه پیشگام سینما دانسته اند و ر یشه‌ی یکی از اصلی ترین دلایل اقتباس از آثار ادبی را نیز در همین مسئله جست وجو کرده اند.

در اقتباس سینمایی به جنبه های مختلف کار می توان توجه داشت و اقتباس را نباید تنها در برداشت مضمونی اثر، محدود کرد. گاه ممکن است که کار اقتباس کننده در شکل و نمود ظاهری اثر باشد. در سینما به عنوان هنری چندوجهی و آمیزه‌ای از چندین هنر شناخته شده، می توان از دیدگاه ادبی (ایده و مضمون و شیوه‌ی نگارش و لحن و بیان در حوزه‌ی فیلمنامه)، گرافیکی، تصویر و رنگ و نور (نوربرداری و فیلمبرداری)، نمایشی (شیوه های بازیگری) نقاشی و معماری (شیوه های ترکیب رنگ، طراحی لباس و طراحی صحنه) و همچنین موسیقی (کاربرد موسیقی و صدای فیلم) اقتباس‌های متنوعی داشت. به این معنا که ممکن است در یک فیلم، تنها از مضمون یک اثر ادبی یا فیلم سینمایی دیگر بهره گرفته شود و در فیلم دیگری مثلاً تنها از شیوه‌ی روایت یا سبک بازیگری گرته برداری کرد. یکی از مهم ترین اصول اقتباس سینمایی مسئله ی گرفتن مضامین شناخته شده از آثار خارجی و انطباق دادن و سازواری (adaptation) آن ها با فرهنگ و آداب اجتماعی و شرایط اقلیم شناختی این مرز و بوم (پوشش، گویش و آداب و رسوم) است. که البته کار چندان آسانی هم نیست. در سینمای جهان، کارهای اقتباسی فراوانی به عنوان گونه‌ای مستقل در فیلمسازی وجود دارد که سابقه‌ی برخی از آن ها شاید به روزگار زبان گشودن سینما و ورود صدا به صنعت فیلمسازی مربوط شود. به همین روی، به سادگی می توان از زمان ژرژ مه لیس گرفته تا  دیوید لین ، جان فورد ، آلفرد هیچکاک و کوروساوا و… و در سینمای ایران نیز در آثار فیلمسازانی چون ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی ، مسعود کیمیایی ،بهمن فرمان آرا و از میان فیلمسازان نسل جوان به نام کسانی چون اصغر فرهاد ی و بهرام توکلی اشاره کرد.

بین اقتباس (adaptation) و کُپی کردن (copy) از یک اثر ادبی یا سینمایی، مرز بسیار ظریف و در عین حال مشخصی وجود دارد. اقتباس کننده، امانتدار و معتقد به حقوق مؤلف است و با هر میزان برداشت از یک اثر ادبی یا سینمایی با حفظ حقوق معنوی پدیدآورنده ی اثر، در عنوان بندی فیلم خود به منبع اقتباس خود اشاره می کند.  گاه در عنوان بندی کار تنها به ذکر ترکیب هایی کلی هم چون” با نگاهی به …” یا “برداشتی آزاد از …” و نظایر آن بسنده می‌شود که این کار از نگاه منتقدان و کارشناسان صاحب نظر، هرگز پوشیده و پنهان نمانده است.به طور معمول کپی کنندگان فرصت طلب، گاه ساده انگارانه با تغییر نام شخصیت ها و برخی مکان ها و جغرافیای یک داستان یا رمان، دست به اقتباسی می زنند که به گمان من این گونه افراد به دلیل پنهان کاری و رفتار غیراخلاقی شان ، آگاهانه هیچ گونه اشاره‌ای به منبع الهام و برداشت خود نمی کنند. در حالی که درونمایه و مضمون اثر، آشکارا نشان می دهد که چنین کاری برگرفته از کدام اثر ادبی یا فیلم شناخته شده‌ای بوده است. به نظر من عمل مجرمانه‌ی این دسته از آدم ها را باید نوعی سرقت ادبی و هنری به حساب آورد.

واقعیت این است که همیشه کارهای اصیل و غیراقتباسی چه در حوزه ی ادبیات و چه در عرصه‌ی تولید فیلم، بیش تر مورد توجه بوده است. تفاوت میان یک کار اقتباسی غیرخلاق، که تنها به مضمون و درونمایه ی یک داستان یا فیلم ساخته شده وفادار مانده و در مقایسه با کار اصلی، هیچ نشانه‌ای از خلاقیت و نوآوری در آن دیده نمی شود تا حدودی شبیه آن است که یک نقاش امروزی بخواهد از تابلوی نقاشی معروف لئوناردو داوینچی، مونالیزای تازه‌ای بکشد که حتی در کپی برابر اصل خود نیز چندان موفق عمل نکند.

در سینمای ایران چه در دهه ی ۵۰ و چه بعد از انقلاب، چند کار شاخص و موفق اقتباسی داشته ایم که متأسفانه این جریان، هرگز به حرکتی جدی و پایدار بدل نشد. به نظر می رسد که در سینما و تلویزیون ما، باید نظام های تشویقی، انگیزشی و حمایتی لازم برای جدی گرفتن مقوله ی اقتباس ایجاد شود تا ساخت و تولید این گونه فیلم ها به شکل جریانی پویا و پایدار، تداوم یابد. کار ی که در دوره‌ای کوتاه بنیاد سینمایی فارابی آغازگر آن شد اما ادامه‌ی ا ین حرکت جدی گرفته نشد! در میان فیلم های شناخته شده اقتباسی در سینمای ایران به آثاری چون: شوهر آهو خانم (داود ملاپور) با استفاده از رمان علی محمد افغانی، گاو (داریوش مهرجویی- غلامحسین ساعدی)، مجموعه تلویزیونی دایی جان ناپلئون (ناصر تقوایی – ایرج پزشک زاد)، داش آکل (مسعود کیمیایی – صادق هدایت)، خاک (مسعود کیمیایی – محمود دولت آبادی)، تنگسیر (امیر نادری – صادق چوبک)، شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا – هوشنگ گلشیری)، ناخدا خورشید (ناصر تقوایی – داشتن و نداشتن ارنست همینگوی)، پری (داریوش مهرجویی – جی دی سالینجر)، سارا (داریوش مهرجویی – خانه عروسک هنریک اییسن نمایشنامه نویس نروژی)، باشو غریبه ی کوچک (بهرام بیضایی – لیویا ورونکوا)، و همچنین اینجا بدون من (بهرام توکلی – باغ وحش شیشه‌ای تنسی ویلیامز) اشاره کرد.

در سینمای جهان، دایره  ی اقتباس ها بسیار گسترده تر به نظر می رسد. به همین روی در میان گونه های مختلف سینمایی از فیلم های بیش تری می توان نام برد که چه در سینما و چه در حوز ه مجموعه های تلویزیونی موفق، در جای جای جهان آثاری شناخته شده و معروف به شمار می آیند. از میان این گونه آثار به این نمونه ها می توان اشاره کرد:ربه کا (آلفرد هیچکاک، دافنه دوموریه) ، خوشه های خشم (جان فورد- جان اشتاین بک) ، زوربای یونانی (مایکل کوکایانیس- نیکوس کازانتزاکیس) ، هنری پنجم (لارنس اولیویر- ویلیام شکسپیر) ، اسپارتاکوس (استانلی کوبریک- هوارد فاوست) ، سریر خون (آکیرا کوروساوا- ویلیام شکسپیر) ، آرزوهای بزرگ (دیوید لین- چارلز دیکنز) ، دن کیشوت (گریگوری کوزینتسف براساس داستانی از سروانتس) ، ادیب شهریار (پیر پائولو پازولینی براساس داستان مشهور سوفوکل) – پیرمرد و دریا (هاوارد هاکس- ارنست همینگوی) و…که صد البته، فیلم ها و مجموعه هایی چون بر باد رفته، پدر خوانده، سرگیجه، دکتر ژیواگو، بینوایان، کشتن مرغ مقلد و پرواز بر فراز آشیانه فاخته را می توان از پرمخاطب ترین آثار اقتباسی سینمای جهان به شمار آورد.

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 118327 و در روز سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت 13:02:17
2024 copyright.