نگاهی به «بیست‌ویک روز بعد» / جست‌وجوی امید در پستوی زندگی

سینماسینما، علی نعیمی:

«بیست‌ویک روز بعد»، ساخته محمدرضا خردمندان از جنس آثاری است که امید، کلیدواژه اصلی آن است. در دوره‌ای که کمدی‌های نخ‌نما‌شده و ملودرام‌های اجتماعی و سیاسی با تلخی زیاد در جان مخاطب می‌نشیند و مخاطب را از تلاش برای رسیدن به دنیایی بهتر منصرف می‌کند، «بیست‌ویک روز بعد» شاید از معدود آثاری است که مشق امید و تلاش می‌کند و در این شرایط از نشان‌دادن ذوق زندگی‌کردن در قامت قهرمان نوجوان خود غافل نمی‌شود. داستان فیلم اول محمدرضا خردمندان البته از مفاهیم و واژه‌های انسانی دیگر هم صحبت می‌کند. از اینکه چطور می‌توان در میان غبار تمام بدبیاری‌ها از دریچه سینما به رؤیاها رنگ واقعیت بخشید. درواقع عنصر «سینما» و تلاش مرتضی برای ساختن فیلم نمی‌گذارد از داشتن مشکلات شخصی دیگر مانند مریضی مادرش از ادامه مسیر زندگی باز ایستد و این درست درس خوب‌زیستن در جهانی است که زیستن بدون مشکل را در نوع نگرش افراد باید جست‌وجو کرد تا در عوامل بیرونی و ظاهری.
روایت پلکانی و قطره‌چکانی قصه فیلم در چیدمان مهندسی‌شده فیلم‌نامه آن‌قدر به وضوح خودنمایی می‌کند که مخاطب بیشتر از آنکه از دیدن صحنه‌های بعدی غافلگیر شود از تماشای آن درست در زمان صحیح خود لذت می‌برد. این لذت‌بردن از تماشای قصه‌ای بدون پیچیدگی‌های معمول و مدشده در سینمای ایران غنیمتی است که نشان می‌دهد خردمندان، مسیر فیلم‌سازی خود را نه از روی اجبار که با آگاهی انتخاب کرده است و در این مسیر از تمامی ابزار سینما بهره می‌برد. از عنصر صدا برای جلوبردن قصه و نشان‌دادن التهاب لحظه‌های حساس که در بعضی مواقع موسیقی فیلم نیز به کمک آن می‌آید تا استفاده از بازی خوب بازیگران فیلم که همگی کنترل‌شده و بدون ادا شکل گرفته است.
ساره بیات با وجود آنکه نقش زنی از طبقه پایین جامعه را بازی می‌کند اما با بازی او در نقش‌های مشابه از جمله «جدایی نادر از سیمین» تفاوت‌های عمده‌ای دارد و این نشان از هوشمندی بازیگر و کارگردان برای نیفتادن به ورطه تکرار دارد. مهدی قربانی نوجوان فیلم با وجود دومین تجربه حرفه‌ای خود انتخاب درستی برای نقش است به نحوی که چهره و نوع میمیک صورتش برای بازی در چنین نقشی بسیار به کمکش آمده و خردمندان آگاهانه به سراغ او رفته است.
اتفاق مثبت و پیش‌برنده فیلم «بیست‌ویک روز بعد» اما فارغ از تمامی آنچه گفته شد، تنها شاید یک مؤلفه واضح داشته باشد. دوربین شاداب و پرجنب‌وجوش علیرضا برازنده که نشان می‌دهد انتخاب یک فیلم‌بردار جوان برای چنین فیلمی با پیشنهادهای تازه‌ای در خلق تصاویر روبه‌روست. صحنه‌های قطار را به یاد بیاورید و صحنه دویدن مرتضی را. برازنده نشان داده است یکی از بهترین فیلم‌بردارهای نسل جدید سینمای ایران است که در خلق تصویر خیلی خودنمایی نمی‌کند و در خدمت درام فیلم پیش می‌رود.
«بیست‌ویک روز بعد» درست در زمانی که تب ساخت فیلم‌هایی متأثر از سینمای فرهادی در بین جوانان، جرئت ساخت فیلم در فضاهای متفاوت را گرفته است، به سینمای ایران یادآوری می‌کند که می‌توان فیلمی ساخت که قهرمانش در پی رسیدن به حقیقت بزرگ زندگی‌اش حتی ذره‌ای از ناملایمات دنیا خسته نمی‌شود و نمی‌گذارد کژی‌های زندگی ذره‌ای روی اراده‌اش تأثیر بگذارد.

منبع: شرق

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 68799 و در روز دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت 18:47:04
2024 copyright.