سینماسینما، جابر تواضعی
با این قید که فیلم اول پیمان قاسمخانی را ندیدهام، «خوب، بد، جلف ۲» هیچ نشانی از کسی که عنوان مشهورترین و بانمکترین فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون را از آن خودش کرده ندارد و بعید میدانم تا آخر جشنواره فیلمی بتواند آن را از «سکوی ابتذال» کنار بزند. او خیال میکند همچنان دارد برای نودشبی های تلویزیون و اقتضائات همان مدیوم مینویسد.
اثر چندانی از خلاقیت تصویری، دکوپاژ و چیزهایی از این دست نیست و شوخیهای کلامیاش حتی وقتی اروتیک میشود، بسیار رو و سطحی، تکراری، دم دستی و نچسب است. خلق ناکجاآباد با نمونه تیپیکال و موفق برره، یکی از ویژگیهای کارهای قاسمخانی است که اینجا اصلاً خوش ننشسته و حتی داستان فیلم با این وعده که ادامهاش را در قسمت سوم کار ببینید، نیمهکاره رها شده. از این منظر در فیلمهای دنبالهای سینمای ایران منحصربهفرد است و نشان میدهد سازندهاش هنوز از سریالنویسی برای تلویزیون دل نکنده است.
سالها است در سینمای ایران زوج کمدی نداریم و قاسم خانی بعد از سریال «پژمان» (سروش صحت) در مقام نویسنده، تلاش میکند زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی را بهعنوان یک زوج کمدی جا بیندازد. تلاش ارزشمندی است، اما واقعاً کسی نیست به او بگوید این دو نفر به هم نمیخورند؟ کسی نیست به ما بگوید چرا، چه طور و با چه آستانه تحملی باید حضور سرد و نچسب و همیشگی پژمان جمشیدی را در اکثر سریالهای تلویزیون، تاک شوها، فیلمها و حتی بیلبوردها تحمل کنیم؟!