سینماسینما، سپیده شریعترضوی
اوایل زمستان ۱۴۰۳ بود که پلتفرم فیلمنت، پخش سریال «جانسخت» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی تقیزاده و تهیهکنندگی سعید خانی را آغاز کرد؛ اثری با یک موضوع تکراری اما با زاویه دید تازه و بعضا جسورانه. این سریال که به مساله قصاص میپردازد، به جای تمرکز روی مساله گذشت و بخشش، به نمایش انتقام شخصی و خشونت روی آورده است. شاید همین مساله باعث شده است که مادرِ فرزاد جوان محکوم به قصاص کمتر در صحنه حضور داشته باشد و آن نمایش التماسهای زنانه مادر و خواهر فرزاد را در این سریال شاهد نباشیم اگرچه که در دنیای واقعی این مساله طبیعی نیست!
و یا از سویی دیگر ما فرزاد را که محکوم به قتل دوست و هممحلهای و به نوعی رقیب عشقیاش یعنی وحید است، کمتر پشیمان و نادم و یا ترسیده میبینیم در حالیکه محکوم به قصاص است که هر لحظه امکان اعدامش وجود دارد. شاید بتوان گفت فرزاد قصه «جانسخت»، کاراکتری بلاتکلیف محسوب میشود و در حقیقت نه فرار از روی ترسش پس از دعوا با وحید، نه ماجرای عشقش با نگار و نه شجاعتی که قبل از فرار از کشور برای خداحافظی با خانوادهاش به خرج داد و به محلهشان رفت و… باورپذیری لازم را برای مخاطب دارد.
اساسا میتوان گفت که قصه «جانسخت» تا به امروز که هشت قسمت از آن میگذرد، به اصطلاح رو و فاقد پیچیدگی روایی است و مخاطب جلوتر از آنکه سریال بگوید چه اتفاقی قرارست رخ بدهد، پیشبینی میکند و از قضا در بسیاری از موارد درست از آب درمیآید. تقریبا پایان هر قسمت از سریال «جانسخت» با یک تعلیق همراه است و بهطور کلی فیلمساز در این سریال سعی کرده که فضایی ملتهب بسازد، اما آنچنان موفق عمل نکرده و حتی برای رسیدن به این هدف از المانهای کلیشهای بهره برده است. به عنوان مثال از ابتدا مشخص بود که پلیس فرزاد را لب مرز میگیرد و نمیتواند از کشور خارج شود، پدر وحید نمیتواند خانهاش را بفروشد چون شش دانگ آن به نام خودش نیست و… . البته باید به این نکته اشاره کنیم که پایان قسمت هشتم یک غافلگیری برای مخاطب داشت و چه قدر خوب که بالاخره این اتفاق افتاد!
و اما ورود متفاوت فرهاد اصلانی به قصه و ماجرایی که هنوز برای مخاطب روشن نیست که کجای داستان قرارست بروز و ظهور پیدا کند، یکی دیگر از گرههای «جانسخت» است که امیدواریم به زودی دستش برای مخاطب رو نشود.
اگر بخواهیم درباره بازی بازیگران نیز صحبت کنیم، قطعا باید به حضور هنرمندان پیشکسوت و قدیمی همچون علی عمرانی، مسعود کرامتی و علی اوسیوند یاد کنیم و بگوییم هرکدام در جایگاه پدر، چه بازیهای متفاوتی از خود به جای گذاشتند و درست است که میگویند: «دود از کُنده بلند میشود». از سوی دیگر باید از نسرین مقانلو یاد کنیم که به گفته خودش تشابه غم از دست دادن فرزندش با نقشی که در این سریال به او پیشنهاد شد، حضورش را در این اثر رقم زد. مرتضی تقیزاده در نقش برادر وحید نیز خوش درخشیده است؛ برادر دغداری که خشمش بر احساسش غلبه کرده و دست به هر کاری برای انتقام میزند. البته این بخش از سریال و با حضور دوستان وحید با خشونت زیادی همراه است و شاید کارگردان قصد داشته به آنچه محمد کارت بارها در آثارش تجربه کرده است، نزدیک شود!
در قسمت اول این اثر اما الناز حبیبی در نقش نگار، مهرداد صدیقیان در نقش فرزاد، مجتبی پیرزاده در نقش اشکان، ماهور الوند در نقش هانیه، امیرحسین هاشمی در نقش حمید و مجید یوسفی در نقش شاهین را میبینیم که علاوه بر رفاقت (که آنچنان قابل لمس نیست)، بند موسیقی به نام یاکوزا را تشکیل دادند و اجرایی هم در کویر داشتند که ضعیف از آب درآمده بود. ما تاکنون که ۸ قسمت از این اثر پخش شده است، همچنان شناخت حتی نسبی از خانواده این ۶ نفر نداریم به جز فرزاد با بازی مهرداد صدیقیان که آن هم به دلیل اتفاقیست که حول او میچرخد. هانیه علاوه بر اینکه مشخص نیست چرا با شاهین لج است، مدام از خواهر خود صحبت میکند اما ما او را نمیبینیم، نمیدانیم شاهین چرا انقدر عصبی و آماده دعواست، حمید برآمده از چه خانوادهای است؟ اشکان چرا ناگهان عشق خود را به هانیه ابراز و آن را از دوستانش مخفی کرد؟ کاش کارگردان کمی به این شخصیتها نزدیک و از قصه زندگیشان برایمان میگفت تا حداقل بگوییم شخصیتها شکل گرفتهاند.
یکی از ویژگیهای قابل تامل «جانسخت» این است که مصطفی تقیزاده برای افراد حاضر در پشت دوربین این سریال دست به انتخابهایی زده است که پیش از این حداقل یکبار سابقه همکاری با آنها داشته و مجدد به دنبال تکرار یک تجربه خوب بوده است؛ سومین همکاری با سعید خانی به عنوان تهیهکننده پس از فیلم «سال گربه» و سریال «حرفهای»، سومین همکاری با مسعود سلامی در مقام فیلمبردار پس از ۲ اثر سینمایی «زرد» و «سال گربه»، دومین همکاری با مرتضی سوری به عنوان تدوینگر پس از فیلم سینمایی «سال گربه». در این میان ماهور الوند، مهرداد صدیقیان و مرتضی تقیزاده برادر این فیلمساز نیز دومین همکاری خود را با مصطفی تقیزاده رقم زدند. و اما در پایان حیف است اگر به این نکته اشاره نکنیم که مصطفی تقیزاده در دومین تجربه ساخت یک سریال ویژه نمایش خانگی گامی مهم و بلند برداشته و در انتخاب بازیگران نیز وسواس بیشتری به خرج داده و همین مساله باعث شده است که مخاطب بیشتر آن هم از جنس جوان امروزی این سریال را دنبال کند و منتظر آنچه که قرارست دست سرنوشت برای فرزاد رقم بزند، بماند.