سینماسینما، عباس یاری؛
شاهد احمدلو پسر رنج کشیدهٔ فیلمِ «گروهبان» مسعود کیمیایی، که از کودکی جلوی دوربین رفته و یار و همراهِ پدرش محمدولی احمدلو بوده و همراه با او در فیلمهای بسیاری ایفای نقش کرده، فیلم تازهای را روانهٔ سینماهای تهران کرده است. او در سینمای ایران به «بچهْ سینما» شهرت دارد.
شاهد، با کارگردانهای برجستهای مثلِ ساموئل خاچیکیان، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی و علیرضا داودنژاد کار کرده و «شاه نقش» سیویکمین فیلم اوست. پدرش را که در بینِ اهالی سینما محبوبیت زیادی دارد، مردوخ صدا میزنند، که این نام منسوب به یکی از خدایان باستانی تمدن بابل است و بهعنوان خدای آفرینش شناخته میشود؛ این بازیگرِ اراکی، از زحمتکشترین چهرههای سینمای ایران است که از سالِ ۵۱ دوندگیها کرده اما خم به ابرو نیاورده است. در این خانوادهٔ هنرمند زندهیاد ناصر چشمآذر هم بود که همسر شیرین، (دخترِ مردوخ) بود و رعنا چشمآذر، نوهشان چند سالی است که در آمریکا کار موسیقی میکند و دیگر عضو هنرمند این خانواده، شهاب احمدلو است که عکاس بسیار با ذوقی است.
شاهد احمدلو در فیلم تازهاش «شاهنقش»، از زاویهٔ تازهای، جنگِ قدرت و تلاش برای پشتِ میز نشینی را به عنوان یک آفتِ مالیخولیایی، مورد نقد قرار داده است، او در فیلم تازهاش، این فساد را نه در بین سیاستمداران و رجالِ پولدار، که در طبقهٔ محروم و رنج کشیده سینمای ایران، یعنی دومیها و سیاهیلشکرها مورد نقد قرار داده است؛ چهرههایی که سرشار از رنج و حسرت هستند، احمدلو در این فیلم بشکلی سمبولیک و گاه کاریکاتوری و طنازانه، به نقدِ خودمحوری و قدرت پرداخته و نشان میدهد که هرکدام از آن چهرههای بظاهر مظلوم، وقتی در تشکیلاتِ صنفیشان به قدرت میرسند، یکهتازی، خودمحوری و تمامیتخواهیشان سر باز میکند. طبیعی است که شاهد از انتخابِ این طبقه بیشتر به عنوانِ نمادی از آلودگیِ میز و قدرت استفاده کرده وگرنه چنین زد و بندها و قدرت طلبیهایی در بینِ دومیهای سینمای ایران وجود ندارد.
«قصه این شکلی است که شهاب و ناصر در انتخابات انجمن هنروران سینما کاندید میشوند اما در کشاکشِ آرا و انتخاب، هر کدام با وعده و وعیدهای پوچ و توخالی، سعی میکنند در رایگیری، طرف مقابل را ضربهٔ فنی کنند و برندهٔ این میدان باشند تا به نام و نوایی برسند و یکه تازی کنند…»
شاهد احمدلو در «شاه نقش» تلاش میکند با استفاده از علاقمندی تماشاگران به پشتِ صحنهٔ فیلمها، و نوستالژیهای آنها، به فیلمهای قدیمی، ادای دِینی هم به تاریخ سینمای ایران داشته باشد…
منبع: سینمای بدون مرز