سینماسینما، محمد تقی زاده:
جدید ترین فیلم محمد حسین مهدویان ،موفق ترین فیلم ساز نسل نوی سینمای ایران، نه تنها اثری بهتر و پیشروتر نسبت به فیلم های قبلی فیلمساز نیست بلکه پسرفتی محسوس در روند کاری جوان با استعداد و خوش فکر سینمای این روز های سینمای ایران به حساب می آید.
مهدویان که آگاهانه مسیر فیلم های تاریخی و مستند گونه اش را رها کرده بود ، این بار به دل شهر زده و خواسته فضای این روزهای زندگی و حال مردم و بخصوص جوانان را به تصویر بکشد، در حالیکه نه تنها لاتاری موفق به ارائه تصویری از شهر و اجتماع پیش رو نشده است بلکه با حجم انباشته ای از شعارهای گلدرشت و خشونت های فردی در حدود دو ساعت تماشاگر را یاد فیلم های دهه ۵۰ سینمای ایران از جمله قیصر و رضا موتوری می اندازد.
لاتاری که مانند فیلم های نامبرده فیلمی قهرمان محور است سال ها بعد از قیصر ساخته بسیار پیشرو مسعود کیمیایی در اواخر دهه چهل ، یاد چاقو ضامن دار و انتقام فردی و غیرت و ناموس بازی افتاده است . این در حالی است که می شود به فیلم جدید مهدویان درونمایه های سیاسی فیلم های دهه ۷۰ و ۸۰ حاتمی کیا همچون آژانس شیشه ای را اضافه کرد که مضمون های عدالتخواهانه و امنیتی اطلاعاتی در آنها بیش از قبل به نمایش گذاشته شده بود.
حاج کاظم آژانس شیشه ای را اگر با بهروز وثوقی رضا موتوری و قیصر ترکیب کنید فرمول اصلی کاراکترهای جدید فیلم مهدویان با بازی هادی حجازی فر و ساعد سهیلی بدست می آید. شخصیت هایی کلیشه ای که دغدغه ها و رفتارشان سال هاست که دیگر طرفداری ندارد و ب فرض اینکه می توان آنها را شخصیت های تنها و آرمانخواه نامید ولی باز هم تصویر چنین شخصیت های سرسخت و تنهایی را پیش تر از این در سینمای قهرمان محور و وسترن گونه کیمیایی و سینمای عداتخواهانه و مطالبه گر حاتمی کیا سالها پیش دیده بودیم.
به نظر می رسد تغییر مسیر ناگهانی و جسورانه مهدویان از تاریخ و مستند داستانی به دل شهر و درام اجتماعی جواب نداده و بیشتر رنگ سفارشی و تقلیدی به خود گرفته است و نتوانسته حرف جدید و نو به همراه ساختار بدیع و بکری که مهدویان در فیلم های قبل لاتاری و سریال تلویزیونی اش ارائه داده بود تکرار کند از این رو لاتاری با وجود کشمکش ها و حضور جذاب قهرمان و کاراکترهای عدالتخواه و انتقام جو نتوانسته اثری قابل قبول و موفق در کارنامه محمد حسین مهدویان به حساب بیاید به اینها اضافه کنید که تایم بالای فیلم نیز در اکران عمومی احتمال دارد تماشاگر عادی را تا حد زیادی خسته و زده کند.