سینماسینما، امیرعلی نصیری
سریال «بازماندگان» درباره حوادث بعد از یک واقعه رستاخیز مانند است و تمرکز سریال روی افرادی است که منتقل نشده و بر روی زمین رها شدهاند. در خلاصه داستان این سریال آمده: «تصور کنید در میانههای یک روز عادی هستید. سر کار رفتید، در پاساژ مشغول خرید هستید. در خانه خود، ماشین، هواپیما یا هر وسیلهنقلیه دیگری نشستهاید. ناگهان ۲ درصد از جمعیت مردم جهان از روی زمین ناپدید میشوند؛ نه بهخاطر حادثهای طبیعی یا حمله تروریستی یا کُشتار و چیز دیگری. فقط فضای خالی از انسانهایی باقی میماند که تا لحظاتی پیش وجود داشتند، اما حالا دیگر نیستند. همسایه شما، والدینتان، فرزندتان. هیچکس دلیل آن را نمیداند. برخی از آنها خانه و کاشانه خود را رها کرده و به فرقهای بهنام «بازماندگان گناهکار» پیوستهاند؛ فرقهای که اعضایش باید روزه سکوت بگیرند، لباسهای سفید بر تن کنند و تنها یک وظیفه اصلی دارند: نظاره کردن مردمانی که عضو گروه نیستند و انتظار برای پایان دنیا!»
مهمترین نکتهای که بعد از تماشای سه فصل از این مجموعه به نظرم آمد، تفاوت در تعلق فصلهای این مجموعه به گرایشهای مختلف سینماست؛ بهگونهای که فصل اول کلاسیک است و فصل سوم، پست مدرن (بهطور خاص سه قسمت اول از این فصل را به یاد بیاورید که یک حادثه از سه زاویه دید روایت میشود).
شباهت بازماندگان به سریال گمشدگان (لاست) بیدلیل نیست؛ زیرا تعداد زیادی از عوامل هر دو مجموعه مشترک هستند؛ اما یکی از جالبترین نکاتی که سریال به آن اشاره میکند، برزخی است که به هتل میماند. در این هتل کوین گاروی (جاستین ترو) هر بار در وان حمام به هوش میآید و بسته به لباسی که از کمد انتخاب میکند، خط داستانی جدیدی را رقم میزند. او در هتل با افرادی ملاقات میکند که از دنیا رفتهاند و هر بار مأموریت جدیدی بر عهدهاش است.
با وجود شخصیتهای اصلی و فرعی جذاب در بازماندگان، نورا دِرست شخصیت محبوبم در این مجموعه است که پرسونایی زنی قدرتمند، باهوش، شجاع و البته جدی را به تصویر میکشد (عکس را ببینید). او در «واحد عزیمت ناگهانی» یا DND کار میکند؛ این واحد پس از اطمینان حاصل کردن از اینکه عزیمت فرد واقعی است، چیزی شبیه به بیمه عمر به خانواده آنها میدهد.
عکس از بن کینگ