سینماسینما، ذبیحالله رحمانی*
در طول تاریخ چند هزار ساله در سرزمین هایی که تاریخ تکرار شده و در بدویت انجماد فکری دست و پا می زنند، قریب به اتفاق اقلیتی خائن و اکثریتی جاهل روزگار می گذارند.
به جرات میتوان گفت سومین فیلم محسن قرایی با نام «بی همه چیز» در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد شد؛ قصه ای باور پذیر، موسیقیای که در تار و پود فیلم تنیده شده، تدوین ،صدا و طراحی صحنه و لباس و فیلمبرداری کم نقص و بازیگران با نمره عالی که در این چند ساله سینمای ایران، نایاب بوده است.
یک اعتراف روان شناختی؛ هر وقت فیلمی شوق افزا و بالا برنده تپش قلبِ لذتبخش میبینم، حتما باید چند کیلومتری پیاده روی کنم.
اما نکتهای تکان دهنده باعث غرورم شده که حیف است نامش با پیشوند و پسوند و صفت و مقایسه بیاید و کوکمان را ناکوک کند؛ مریل استریپ ایران، سوفیا لورن، ایرنه پاپاس و چند نام مشهور دیگر. بانوی سینمای ایران نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر؛ «هدیه تهرانی» که با نامش به نظرم در بین مشاهیر بازیگری دنیا قرار می گیرد.
کاش سینمای ایران از مافیای قدرت خلاص شود و امثال هدیه تهرانی ها در پیادهرو لس آنجلس جاودانه شوند.
*کارگردان و تهیهکننده