سینماسینما، سمیه علیپور
ادبیات به دور از عرف کارشناس برنامه «دستپخت» نشان میدهد نه برخی برنامهسازان در تلویزیون زحمت رعایت اخلاق را به خود میدهند و نه مدیران و ناظران قائل به خارج از قاعده بودن چنین رفتاری هستند.
برنامهسازی در تلویزیون کار سختی است. به همان میزان که سادگی دسترسی مخاطب به تلویزیون اهمیت این رسانه را بالا میبرد، برنامهسازی برای آن را هم سرشار از ریزه کاری میکند. رسیدن به جزئیات خلاقه ساخت یک برنامه موفق، چنان دشوار است که اغلب برنامهسازان را در کشوری همچون کشور ما که خود را پاسخگو به قانون کپی رایت نمیداند، سراغ کپیکاری میفرستد؛ اما کپی کاری تا کجا؟ از فرم و اجرا تا سناریوهای جذابیتبرانگیز جاری در برنامهها؟ همینهاست که به یکباره لحاف چهلتکهای از یک برنامه کپی شده دست چندم مقابل روی مخاطب قرار میدهد که نه در شکل و شمایل سنخیتی با ایرانی جماعت پیدا میکند نه در محتوا.
برنامه آشپزی «دستپخت» که از شبکه یک روی آنتن میرود یکی از مصادیق همین مخلوقات بدشکل و شمایل است. در ویدئویی که به تازگی از این برنامه در فضای مجازی منتشر شده و دست به دست میچرخد، کارشناس آشپزی با لحنی تند خانمی که در مسابقه شرکت کرده و غذایی پخته را مشخصا «تحقیر» میکند. او نه تنها زنی که مقابل رویش ایستاده را با ادبیات و کلامی که چندان به آداب و گفتار ایرانیان نزدیک نیست نقد میکند، بلکه در مورد «خوراک» یعنی آنچه از کودکی برای هر ایرانی قابل احترام دانسته شده توهینآمیز سخن میگوید. او خوراکی که پخته شده را همچون زباله میداند و میگوید اگر سطل زبالهای در کنار خود داشت محتوای ظرف را داخل سطل میریخت. این خشونت در داوری که اصلا یکی از سناریوهای اصلی در تمامی مسابقاتی از این فرم است، با فرهنگ و شخصیت ایرانیان هماهنگی دارد؟ قطعا هر ایرانی و آباء و اجداد ما روحیات جداگانه و منحصر به فردی داشتهاند، اما برخی مسائل به شکل عرفی و اخلاقی در جامعه نسل به نسل پیش رفته که از جمله آن میتوان به احترام خاصی اشاره کرد که ایرانیان برای «خوراک» قائل هستند. از آداب سکوت بر سر سفره زمان خوردن خوراک تا هدر ندادن و دور نریختن آن و بسیاری نکاتی که از کودکی در ذهن آنانی که در ایران متولد و تربیت شدهاند جا افتاده است. اغلب ایرانیان اگر به کیفیت غذایی که پیش رویشان قرار گرفته انتقاد داشته باشد، در زمان انتقاد تند معمولا کلام «دور از برکت» را به کار میبرند. این و جزئیات بسیاری از این قبیل بیانگر جایگاه متفاوت خوراک در میان مردمان سرزمینمان است. تصور کنید در چنین جامعهای، در رسانه رسمی و استراتژیکترین شبکه صدا و سیما برنامهای با ویژگیهایی که به آن اشاره شد روی آنتن رفته است.
البته اینکه در چند سال اخیر بسیاری از اخلاقیات از سوی گروهی تلاش شده بیارزش جلوه داده شود و بدخلقیها و گاه رفتارهای خلاف انسانیت ترویج پیدا کند خود موضوع دیگری است. اما واضح است که در همین جامعه با تمام انتقادی که به رفتار و گفتار و کردار اجتماعی وجود دارد، باز هم احترام به خوراک همچنان پابرجاست.
حالا در این شرایط وقتی یک برنامه تلویزیونی با نکاتی که اشاره شد، روی آنتن میرود، از دو حالت خارج نیست:
یک: یا برنامهسازان آنقدر درگیر کپیکاری از سناریوهای برنامهسازی در خارج از کشور بودهاند که فراموش کردهاند برخی نکات از بن با فرهنگ ایرانیان در تضاد است و همین تضاد میتواند بسیار دافعه ایجاد کند.
دو: یا صدا و سیما هم که البته در بسیاری موارد دوش به دوش ترویج برخی رفتارهای خارج از عرف پیش رفته، این بار هم خواسته نوع دیگری از بیاحترامی و رفتاری به دور از اخلاق را در جامعه رواج دهد.
جمعبندی اما چنین است که در هر دوی این موارد نبود نگاهی متکی بر دغدغه و دلسوزی در میان برنامهسازان و بیقاعدگی و کماهمیت دانستن اصول در میان ناظران برنامهها خودنمایی میکند.
حالا باید پرسید اگر قانونی به نام کپیرایت وجود ندارد که ما را از کپیهای نعل به نعل برنامههای خارجی باز دارد، آیا اخلاق و اصول خود را هم فراموش کردهایم؟ یادمان رفته کجا زندگی میکنیم و حتی اگر جریانی در حال از بین بردن ارزشهاست، ما هم باید پای خود را روی ارزشها بگذاریم تا فقط مثلا یک موقعیت دراماتیک در مسابقهای تلویزیونی به وجود آوریم؟ کافیست بدانیم اگر آن برنامه خارجی با ویژگیهایی که میبینیم روی آنتن میرود، حتما به آداب مردمان آن سرزمین نزدیک است؛ پس حداقل در ترجمه یک برنامه لازم است سختی انتطباق آن را با جامعه به دوش کشید، والا چیزی از آب درمیآید که به جای خوراک پخته شده از سوی آن خانم آشپز باید سر از زبالهدان دربیاورد.
منبع: خبرآنلاین