سینماسینما، نغمه خدابخش
«پیرپسر» بی پرواست، لخت و عریان است چون حقیقت، بدون حاشیه از واقعیت پرده برمیدارد تا چشم بیننده را به دنیای سیاهی و پلیدی باز کند.
فیلم «پیرپسر» اثر اکتای براهنی پس از سه سال انتظار در بخش ویژه جشنواره به نمایش درآمد و ۱۹۰ دقیقه تماشاگران را میخکوب و شگفت زده با خود همراه کرد. «پیرپسر» یک حسن پورشیرازی متفاوت دارد که فرسنگها فاصله دارد با پورشیرازی شناخته شده، یک حامد بهداد آرام و متین دارد با نقش آفرینی متفاوت و یک لیلای حاتمی دارد که قهقهه مستانه سر میدهد و در کنار آنها یک محمد ولی زادگان که تیم بازیگری را به بیبدیلترینها تبدیل کرده است.
«پیرپسر» سرشار از ناگفته هاییاست که پیش از این اینچنین جسورانه گفته نشده لبریز از احساسی است که با پوست و گوشت لمس میشود و به عمق جان مینشیند. صحنه و نور و رنگ، لوکیشن پیچیده و تو در تو، فضای حاکم بر روایت و دیالوگهایی که در دیگر آثار کمتر شنیده شده مخاطب را به وسط معرکه میبرد و زخم بر روح و روانش میزند.
«پیرپسر» حکایت ظلم و استبداد و زورگوییهایی است که بزرگتر خانواده آن را در اختیار داشته و تا آنجا که میتواند میتازد و نابود میکند و کام میگیرد. «پیرپسر» حرف دل جوانهای ناکامی است که در آرزوی بدیهی ترینها در زندگی هستند و حکایت پدرنماهایی است که با داشتن پول زیادی که از راههای نادرست به چنگ آورده اند عیاشی میکنند و اطرافیان را زیر پایشان له.
«پیرپسر» از همه جا و همه چیز حرف برای گفتن دارد. از فسادی میگوید که جوامع را دچار خود کرده و انسانهای ضعیف را درمانده و سرخورده، به اوضاع آشفته جهان و زورگویانی اشاره می کند که سرنوشتی تلخ را برای دیگران رقم میزنند. براهنی در آخرین ساخته خود پدری را نماد ظلم قرار داده و پسرانش را جامعه ای فرض کرده که ناچار به فرمانبرداری از دیکتاتور خانه شان هستند در مقابل پدری ضعیف را در دو نمای کوتاه به نمایش میگذارد که به اندازه حضور کوتاهش در فیلم، حضوری الکن و بی خاصیت در زندگی دخترش داشته و پریشانی و آوارگی او را باعث شده است.
فیلم «پیرپسر» مرز نمیشناسد و فراتر از زمان و مکان حرکت کرده و از انسان موجودی به تصویر میکشد که تماشاگرش را شگفت زده میکند.
سوالی که بعد از تماشای این فیلم در ذهن بیننده بهوجود می آید این است که چرا این فیلم باید توقیف شود و پس از سه سال تنها یک سانس به نمایش درآید؟ چرا تماشای یک فیلم ایرانی برای مخاطب ایرانی باید ممنوع شود؟ چرا با اکران عمومی چنین فیلمهایی از آشنایی مخاطب سینما با اصل این هنر و قابلیتهای فیلمسازانی که دغدغهمندند جلوگیری میشود؟ چرا در طول سال با نمایش فیلمهای سخیف، مشتی مزخرفات و مهملات به خورد دوست داران سینما داده میشود تا سلیقه مخاطب به پایینترین سطح خود برسد؟ فیلمی که اینچنین منسجم و تاثیرگذار است و جز بیان حقیقت و نشان دادن واقعیت موجود ادعایی ندارد حیف است که در پستوها خاک بخورد و لذت تماشایش از دست برود. همچنان امیدواریم که نه تنها پاسخی قابل قبول به این پرسشها داده شود بلکه فراتر رفته و به چنین آثاری فرصتی داده شود تا همگان از آن بهرهمند شوند.