سینماسینما، ناصر صفاریان
به بهانۀ انتشار مطلبی درباره فروغ فرخزاد در ویژهنامۀ زنان سینماگر مشهور جهان در نشریه معتبر «کایه دوسینما»، اشارههایی به فعالیتهای فروغ در سایت «سینماسینما» منتشر شده. در این خبر که به دنبال نوشته این ماهنامه فرانسوی درباره نوشتن سناریوی هزار صفحهایِ فروغ انتشار یافته، اشاره شده به مهم بودن و تازه بودن و تاکید بر این که نه در زمان زنده بودن و نه پس از مرگ فروغ هیچ یک از دوستان و پژوهشگران در این زمینه چیزی نگفتهاند و هیچ سندی ارائه ندادهاند.
با توجه به این که در پایان نوشته این سایت آمده «جالب خواهد بود محققان و نزدیکان فروغ مثل ابراهیم گلستان در این باره اطلاعاتی در اختیار علاقهمندان این شاعر بزرگ قرار دهند» برای اصلاح این اشارههای نادرست، ذکر چند نکته لازم است. خیلی سال قبل از انتشار در شماره ژوییه- اوت امسال «کایه دو سینما»، در کتاب «آیههای آه» (۱۳۸۱) و فیلم «اوج موج» (۱۳۸۲-۱۳۷۸) توسط بنده به صراحت ذکر شده که فروغ فیلمنامهای داشته با محوریت زن ایرانی که پیش از آن هم در برخی منابع به هزارصفحهای بودنش اشاره شده، ولی با توجه به در دسترس نبودنِ متن کامل نمیتوان اشاره درست و مطمئنی به تعداد صفحههایش داشت. هم در کتاب و هم در فیلم بنده هم تصویر سه صفحه از این فیلمنامه منتشر شده است. بنا بر آنچه در تحقیقات به آن رسیده بودیم، در سال ۱۳۴۳ فروغ مشغول نوشتن این فیلمنامه شده و بنا به روایت نزدیکان او از جمله پوران فرخزاد و احمدرضا احمدی این اثر نیمهکاره مانده است. احمدی که از نزدیک در جریان موضوع بوده و نوعی همکاری اولیه هم شکل گرفته بوده، در این باره میگوید: «سال ۴۳ هم که مجبور شدم برای خدمت وظیفه بروم کرمان، با هم مکاتبه داشتیم. آن موقع مشغول نوشتن فیلمنامهای بود درباره یک زن تنها؛ و قرار بود بعدا با هم روی آن کار کنیم.» (آیههای آه- صفحه ۱۲۴- چاپ سوم- نشر نو- ۱۳۹۵)
در جای دیگری از این نوشته اشاره شده: «بنا به اطلاعات ما او داستان کوتاه یا رمان هم ننوشته بود.» در حالی که فروغ در سال ۱۳۳۴، همزمان با جدایی از پرویز شاپور، به نوشتن داستان کوتاه رو میآورد و با نام مستعار منتشرش هم میکند. داستانهایی که مثل برخی فعالیتهای فروغ، بیشتر برای گذران زندگی بوده و نه فقط در قیاس با شعرهای ماندگار او جایگاه خاصی ندارد که اصلا خودش هم به همین دلیل علاقهای نشان نمیداده امضایش را پای آنها بگذارد. بعدها هم که زندگیاش از نظر مالی سروسامانی میگیرد، عمر این گونه فعالیتها به سر میرسد. در این میان، از آخرین نمونهها میتوان به دو داستان کوتاه «بی تفاوت» و «کابوس» اشاره کرد که در سال ۱۳۳۶، در سوم و دهم دی ماه در مجله «فردوسی» منتشر شده است. در این زمینه هم، داستاننویسی فروغ، گذشته از انتشار در منابع متعدد پیشین، هم در کتاب «آیههای آه» و هم در فیلم «جام جان» (۱۳۸۰-۱۳۷۸) توسط بنده مورد اشاره قرار گرفته بود.
به هر روی، شهرت فروغ شاعر بسیار بیشتر از دیگر وجوه هنری و ادبی اوست و حتی فیلم مهم «خانه سیاه است» هم که اثر ماندگاری در تاریخ سینمای ایران است، گرچه در این سالها فرصت بیشتری برای دیده شدن یافته و وجه سینمایی فروغ را در دل و ذهن مخاطبان پررنگتر کرده، اما هنوز هم در برخی موارد، حتی در میان قشر کتابخوان و علاقهمند، چنین پرسشهایی مطرح میشود که «مگر فروغ شاعر نبوده؟»، «مگر فروغ فیلم هم ساخته؟» و… پس با این حساب، شاید عجیب نباشد بیاطلاعی از انتشار خبرِ فیلمنامه نوشتن توسط فروغ و حتی منتشر شدن چند صفحه از آن در ایران و اظهار تعجب برخی دوستان از انتشار خبرش توسط فرانسه به تازگی. ولی خب به هر حال، واقعیت این است که این حرفها خیلی وقت پیش در همین ایران خودمان گفته شده بوده.