۱. جعفر پناهی فیلمساز ایرانی، در فرودگاه امام عوامل فیلمش را بدرقه کرد تا راهی کن شوند و در مراسم مربوط به فیلم او حاضر باشند اما خودش در تهران ماند.
۲. اورهان پاموک نویسنده مشهور ترک به مناسبت نمایشگاه کتاب به ایران آمد، مراسم شب بزرگداشتش لغو شد و او به کشورش بازگشت.
۳. الیور استون فیلمساز امریکایی به مناسبت جشنواره جهانی فیلم فجر به تهران آمد، چند روزی ماند و پس از بازگشت، در فیسبوکش به تمجید از کشور و مردم ایران پرداخت و امریکا را بابت سیاست هایش شماتت کرد.
به سه رویداد بالا توجه کنید و نتایجش را ارزیابی کنید. برنده و بازنده هریک از این اتفاقات چه کسانی هستند؟
جعفر پناهی یک محکومیت دارد. جزای او سالهای طولانی ممنوعیت کارگردانی، ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت نوشتن و مصاحبه است. چند سالی هم از این ممنوعیت گذشته. در این فاصله او چهار فیلم ساخته که دستکم دوتای آخر موفقیتهای بینالمللی قابل توجهی داشتهاند. تساهل درباره فعالیت هنری و حرفهای او حتی بهشکل محدود، از سوی هرکسی اعمال شده بسیار حرکت درستی است. اینکه یک فیلمساز ایرانی -ولو فیلمساز مورد غضب سیستم- فیلمش را بسازد نشانه سعه صدر سیستم و آزادی بیان است. این به سود حکومت و دولت نیست؟ قطعا هست. و اینکه با وجود آزادی غیر رسمی فعالیت نتواند کنار فیلمش در جشنوارههاز خارجی حاضر باشد، نشانه چیست؟ چه تصویری از فضای داخل کشور به دست میدهد؟ این به نفع حکومت و دولت است؟ قطعا نیست.
اینکه اورهان پاموک دعوت میشود و برنامههایش لغو میشود به سود کیست؟ آیا معنایی جز چند دستگی و ناهماهنگی در مدیریت فرهنگی کشور و ناهماهنگی با دستگاه دیپلماسی دارد؟ آیا تصویر مثبتی از فضای داخل کشورمان به دست میدهد؟ آیا کسی هست که سود این ممانعت و تصمیم سلبی را بیش از ضررش بداند؟
اگر الیور استون حالا تصویر و تصور مثبتی از ایران و فرهنگ و تمدنش و مردمش در ذهن دارد و مینویسد و منتشر میکند دلیلش تنها و تنها برخورد مناسبی است که دیده و فضای صلح جویانه ای است که احساس کرده و تناقضی است که میان تصورات اولیهاش با مشاهداتش یافته.
از سوی دیگر او منتقد همیشگی دولتهای امریکا به ویژه جمهوریخواهان است و همواره شدیدترین انتقادها را به روسای جمهور و سیاستهای حکومت مرکزی بیان میکند؛ چه داخل امریکا و چه خارج آن. این نشانه چیست؟ برنده این آزادی صدای مخالف، کیست؟
طبیعتا با کمی سعه صدر و ارزیابی درستِ سود و زیان هر تصمیم، میتوان کمی فراتر از منافع آنی و تصمیمات شاید هیجانی را دید و به نتایج دورتر و مهم تر یک تصمیم توجه کرد.
هم در قضیه پاموک و هم در قضیه پناهی میشد و میشود تصمیمات درستتری گرفت و تدابیر هوشمندانهتر و دقیقتری اندیشید که برنده، ما باشیم و تصویر مناسبتری از فضای فرهنگی ایران در ذهنها نقش ببندد.
روزنامه اعتماد