سینماسینما، حمید عبدالحسینی
«کیانوش عیاری استاد خلق فضا و موقعیت است». دستیابی به چنین گزارهای در سینما و تصویر آسان نیست اما عیاری به خوبی آن را در آثارش مجسم ساخته است و شاهد مثال آن مجموعه گرانسنگ «روزگار قریب» به عنوان یکی از یادگاران باارزش او در مدیوم تلویزیون است. یکی از شگفتیهای کار عیاری آن است که بدانیم بسیاری از جزئیات از ذهن خلاق و آمادهی او در مواجهه با فضای کلی هر صحنه و حال و احوال خودش در هنگامهی رویارویی با موقعیتهای مختلف سریال شکل گرفته و قوام یافته است و حالا دیگر به عنوان سبکی برای کار او محسوب میشود. اما آنچه عیاری را به چنین چیره دستی در پرداخت رهنمون میسازد به شناخت او از آنچه میخواهد بسازد برمیگردد. کمتر فیلمسازی چون او دارای ذهنی این چنین هندسی و دقیق و منظم است که با خلاقیت بسیار بالا بتواند جلوتر از اکنون، آینده را پیشبینی و بعدتر خلق کند که بیگمان همه اینها از تجربه، زیست، مطالعات و غنی بودن افکار و اندیشههایش نشات می گیرد و کمی جلوتر در ترجمان تصویری برای مخاطب بازگو میشود. میزانسنها و حرکات دوربین کیانوش عیاری در مجموعهی فیلمها و سریالهایش بسیار ساده و بیتکلفاند اما در دل این سادگی که پیداست از پیچیدگیهای بسیاری گذر کرده، مفاهیم بیشماری نهفته است؛ همانطور که انتخاب و نحوه بازی بازیگرانش نیز بیپیرایه، زنده و به دور از خودنمایی و اغراق است و گاهی هیچ تفاوتی میان سطح کار نابازیگران و بازیگران به اصطلاح حرفهای و نامآشنا دیده نمیشود که این یکدستی نیز خود از ویژگیهای شاخص عناصر سازندهی تولیدات عیاری محسوب میشود.
کیانوش عیاری فیلمساز قدر نادیدهای نیز است و بخش اعظمی از کارنامهاش شامل فیلمهاییست که به دلایل مختلف در محاق مانده یا در زمان مناسب خود به نمایش در نیامدهاند و یا با بیمهری در اکران روبهرو بودهاند که این امر خود بر روند کارنامهی فیلمسازی عیاری بیتاثیر نبوده اما او همواره کوشیده تا آثاری برآمده از شرایط پیرامونش را خلق کند و بیتوجه به مشکلات پیش آمده و یا پیش آورده برای فیلمهایش، هیچگاه به سینمای منفعل، بیمسئله و بدون هویت نپردازد.