سینماسینما، ایلیا محمدینیا
مستند “جدال نابرابر عقل و عشق” است
مستند خسوف ساخته محسن استاد علی بیش از هر چیز فیلم تدوین است. ریتم درست و آرام فیلم در کنار فیلمنامه ای موجز و به قاعده که در آن چه خط اصلی و چه خرده روایت های پیرامونی آن که همگی در خدمت داستان اصلی بودند باعث شد مخاطب با اثری گرم و جان دار و متناسب مواجه باشد.
در واقع آنچه که باعث توفیق فیلمساز در جلب مخاطب فیلم شده توزیع درست و منطقی خرده روایت هایی فیلم به شکل یکسان و متناسب در سراسر فیلم بود به گونه ای که مخاطب در انتهای اثر منتظر انفجاری بزرگ در سیر تحول شخصیتی مسعود نبود.
در حوزه سینمای مستند پرتره اگر شما کاراکتری شناخته شده را به تصویر بکشید بار عمده درام مستند بر دوش چهره معروف قرار گرفته و به هر روی مخاطب را با خود همراه می سازد. اما در مستند پرتره هایی همچون خسوف که هم کاراکتر اصلی و هم حوادث و اتفاقات پیرامونی آن از هر گونه برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب به ظاهر تهی هستند و از چهره های معروف و اتفاقات عجیب و غریب در آن خبری نیست نشاندن مخاطب پای فیلم امری سخت و مشکل است.
محسن استاد علی فیلمش را به مدد فیلمنامه ای دقیق که شالوده اصلی آن بر مبنای پژوهشی کامل شکل گرفته بنا نهاد و به همین جهت هم تکلیف کارگردان و تدوین گر فیلم از همان ابتدا در پای میز تدوین مشخص بود .
فیلم داستان طلبه درس خوانده ای است که در میانه جدال عشق و عقل خود را تنها می بیند او اگر چه در کشتارگاه شاهد ذبح شرعی گاوهاست اما او خود قربانی بی پناه و تنهای مسلخی بزرگتر است که به ظاهر در آن نه خونی ریخته و نه پوستی کنده می شود.
کپشن ابتدای فیلم در این باره گویای همه چیز است:(میگن این خسوف، طولانیترین خسوف قرن بیست و یکه. شیش ساعت و سیزده دقیقه و چهل و هشت ثانیه، سایه زمین روی ماه میافته و توو این مدت خبری از مهتاب نیست، خبری از نور نیست…)
روایت بی طرفانه کارگردان به همراه صداقت جاری در سراسر فیلم خسوف را تبدیل به معدود پرتره های جذاب چند سال اخیر کرده که در تاریخ سینمای مستند ماندگار خواهدشد.
پیرامون فیلم و جزییات دقیق و موجز آن و ساختار روایی اثر در هنگام اکران عمومی بیشتر خواهم نوشت.
“کرار”جذابیتی که به هدر می رود
محسن عقیلی درمستند “کرار ” از همان فرمول رایج و مرسوم فیلم های مرتبط با پرتره های شهدای مدافع حرم که بارها و بارها در تلویزیون و جشنواره های مناسبتی شاهدش بودیم استفاده می کند. در اغلب اوقات مواد تشکیل دهنده این فیلم ها چند گفت و گو به همراه تصاویر آرشیوی و البته این اواخر صحنه های عریان و بی پروا از چگونگی جراحت و شهادت با جزییات دقیق هم به آن اضافه شده، است.
تنها جذابیت فیلم کرار شخصیت جذاب و شیرین شهید رضا سنجرانی است که بار عمده فیلم را بر دوش می کشد. و فیلمساز هم همه بار جذابیت فیلم را برای جذب مخاطب بر آن گذاشت. اما نباید فراموش کرد صرف جذاب بودن سوژه و مضمون باعث خلق اثری جذاب و مستند نمی شود.