قدیمیها میگفتند بیا این آخر سالی به خانهتکانی جسم و روحت از هر چیز بد بپرداز! حالا حکایت ما در این بازار مکاره سیاست و بیاخلاقی است که نمیدانیم به کدام آدم و رفتار خوب اقتدا کنیم و خودمان را از آلودگی و غبار بزداییم. راستی چطور میتوان نماینده خوشکلام ارومیه و دلواپسانی که ما را با اهل کوفه قیاس میکنند و جماعتی که به خودرأیی خود میبالند را به پالایش جسم و روحشان، در این روزهای آخر سال ترغیب کرد؟ خود ما در حوزه فرهنگ و هنر چقدر با سعهصدر انتقادپذیر هستیم و یکدیگر را تحمل میکنیم؟ چرا در برابر این سیر فزاینده حسادت و تنگنظری و زیروروکشی و بیتفاوتی نسبت به تحکیم روابط و منش انسانی و اخلاقی که در فضای فرهنگی جامعهمان رخنه کرده، ککمان هم نمیگزد؟
چه خوب بود اگر در این شلوغی و هیاهوی بیقواره آخر سال، یاد و خاطره عزیزان ازدسترفته را گرامی میداشتیم. دیروز سالگرد مرگ رسول ملاقلیپور بود؛ فیلمسازی که با حس و درک ناب غریزیاش رفتهرفته در سینمای جنگ به تکامل رسید و آثار ماندگاری چون «سفر به چزابه»، «هیوا» و «مزرعه پدری» را در کارنامهاش ثبت کرد و در امتدادش نگرش اجتماعی و دغدغهمندی عدالتخواهانهاش را با فیلمهای «مجنون»، «پناهنده»، «نسل سوخته» و «قارچ سمی» به اثبات رساند. اما در تقویم مجله سینمایی «فیلم» میبینی تولد «آندره وایدا» (فیلمساز لهستانی) و «فرانسیسکو رابال» (بازیگر اسپانیایی) و «ژولیت بینوش» (بازیگر فرانسوی) در این روزها مهمتر (و لابد جذابتر) از سالمرگ رسول ملاقلی پور است. چه میشد اگر سازمان سینمایی، بنیاد فارابی، خانه سینما و انجمن دفاع مقدس در گریز از چرخه روزمرگی حاکم بر حوزه استحفاظیشان و در کنار عنایت به روز درختکاری و…، مراسمی درخور نام این فیلمساز تأثیرگذار و دیگر درگذشتگان این عرصه در سال جاری مانند ایرج کریمی عزیز و هما روستا ترتیب میدادند و به همین بهانه مجلس انس و الفتی راه میانداختند؟
یکی از اهداف و وظایف تشکلهای صنفی مانند خانه سینما، «ایجاد امنیت شغلی» و «کمک به فراهم کردن امکانات رفاهی مناسب برای اعضا»ی خود است. در میان اهالی سینما، افراد بسیاری هستند که به لحاظ بحران اقتصادی و رکود کاری در حرفه تخصصیشان و عدم توازن در جذب اعضای صنوف در تولیدات سینمایی و تلویزیونی، زندگی سخت و پرمرارتی را در این روزها پشت سر میگذراند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند. خب، در جهت شناسایی عادلانه این افراد و برداشتن قدم مثبتی برای آنها، چه اقدامی از سوی این تشکل صنفی شده است؟ اگر کف دست مو ندارد و حساب خالی است، حوزه نظارتی و حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اینجا چه نقشی دارد؟ بههرحال، پیامد آن راهاندازی با سلام و صلوات خانه سینما، لزوم توجه به این موارد و شرح وظایف است و نادیدهگرفتن آن میتواند موجودیت صنفی این نهاد را خدشهدار کند. هنوز چندروزی برای خانهتکانی و صله رحم و نگاه بیتکلف انسانی و تکریم اخلاقی باقیمانده است؛ نگذاریم این زمستان هم بگذرد و روسیاهی به نااهلان و بیخبران بماند.
منبع: روزنامه شرق