سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
مستند«بر آنم که زندگی کنم»، ساخته عاطفه فرهنگی کیا
سالیانیست که فیلم مستند را سینماحقیقت نام نهاده اند. سینمایی که در پی آن است تا آگاهی بخشی را در بیواسطهترین شکل ممکن و درقالب تصاویر در برابر دیدگان مخاطبان قرار دهد و همچون یک نورافکن پرقدرت بر اجزای بسیاری از تاریکی ها روشنی بیندازد.
«بر آنم که زندگی کنم» برخلاف عنوانش فیلم تلخی است: اثری که با بازخوانی حادثه دلخراش واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات در سال ۹۷ و مواجهه با یکی از قربانیان نجات یافتهی این واقعه می کوشد تا امید به زندگی را حتی در جانکاهترین لحظات نیز زنده بدارد و علیرغم همه تلاشَهای به سرانجام نرسیده جهت پاسخگویی مسببان و بانیان این فاجعه هولناک باز هم از شوق و میل به ماندن و ساختن این آب و خاک سخن به میان آورد.
عاطفه فرهنگی کیا برای روایت فیلمش از ساختاری مستند _ داستانی بهره می برد تا مخاطب را از طریق شخصیتی فیلمساز (نسیم پورسلیم ) در بطن ماجرا قرار دهد و همدلی بینندگان را بیش از پیش برانگیزد که برای چنین فیلمی ایدهای جالب توجه می نماید؛ هرچند که در برخی بخشها فیلم را با نوعی دوپارگی در لحن مواجه ساخته است و یکدستی اثر را از حیث ساختار سینمایی تحت الشعاع قرار می دهد اما به مدد حضور سوژه اصلی (نیلوفر وکیلی) و گرما و شوق او به ایستادگی و بودن تا حد قابل قبولی این خلاها پر شده است.
موسیقی اردوان انزابی پور و به ویژه شعر و صدای او در پایان بندی فیلم، یکی از برگ های برنده این اثر است که در ترجمه جهان فیلم با دنیای موسیقی بسیار موفق عمل می کند و یکی از نمونهایترینهای این رشته را پدید می آورد.
«بر آنم که زندگی کنم» در روز دانشجو و در یک اکران خصوصی به نمایش درآمد تا با در نظر گرفتن چنین تقارن زمانی یاد و خاطره دانشجویان فقید و آسیب دیدهی این اتفاق دلخراش را زنده کند و به همهی ما یادآوری کند که به سادگی از کنار وقایع و حادثه هایی از این دست نگذریم؛ هرچند که مخاطبین اصلی این مستند و یا هزاران مستند مشابه کسانی هستند که به عنوان متولیان امر میبایست مانع از به وجودآمدن این حوادث شوند و یا حتی بعد از وقوع اتفاقاتی از این دست با پاسخگویی و شفافیت، ابعاد مختلف آن را برای همگان تبیین و توصیف کنند و به یاری و دلجویی از قربانیان بپردازند که مع الاسف این چرخه در دیار ما اغلب روندی معکوس را طی می کند و فقدان چنین رویکردی به خوبی در فیلم انعکاس و بازتاب یافته است. سوالاتی که هنوز و پس از گذشت سه سال بی پاسخ و مبهم باقی مانده است.
*نویسنده و کارگردان