تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۱۰ - ۱۵:۰۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 129503

سینماسینما، نغمه خدابخش

فضای تخت،سرد و بیروح فضایی است که «نیما اقلیما»برای اولین ساخته سینمایی خود انتخاب کرده است.«امیر»فیلمی ساختارشکن است که قطعا مورد اقبال مخاطب عام نیست.فضای تلخ و روایت تلخی که از مشکلات خانوادگی و فردی مطرح می‌کند در حوصله هر مخاطبی نمیگنجد اما به لحاظ ساختار المان‌ها و نمادهای جذابی دارد.بازیهای خوب بازیگرانش بی نقص است. تهرانی را به تصویر میکشد که تصاویر چرک و آلوده اش به واقعیت نزدیک است.«امیر»داستان شخصیتی است که تنهایی را به همهمه های روزمرگی ترجیح داده و در برخورد با اطرافیان سکوت را انتخاب و سعی دارد شنونده خوبی باشد، او قهرمان قصه است و با وجود مشکلات فردی میخواهد به اوضاع اطرافیان،خانواده و دوستان سر و سامان دهد.
چهره شخصیت اصلی فیلم با بازی متفاوت«میلاد کی مرام»همانقدر سرد و بیروح است که فضای حاکم بر فیلم.این شخصیت آرام در سکانسی که به دیدن همسر سابق و فرزند دوستش،که در خانه خود به آنها پناه  داده،میرود مخاطب را غافلگیر و دچار سوظن میکند.این سکانس یکی از سکانسهای جذاب امیر است.
از دیگر نکات مثبت فیلم فیلمبرداری آن است که بار معنایی  داشته و نشان از تاثیر،غلبه و حاکمیت فضا و محیط بر شخصیتهاست.نماهایی که بیشتر فضای تصویر را دیوارها،پنجره ها،ساختمانها و حتی مانکنهای بیجان نسبت به آدمها پر میکنند و شخصیتها در آن گم میشوند. نمایی که شخصیت فیلم را در گوشه کادر در مقایسه با عظمت شهر،کوچک نشان میدهد گویی آدم در برابر عظمت آن ناتوان است.حتی شخصیت کودک فیلم در هیچ تصویری دیده نمیشود و مخاطب تنها صدای او را میشنود.گویی او تنها شخصیتی است که نباید و نمیتواند تصمیم گیرنده باشد و هنوز قدش برای رسیدن به کادر زندگی کوتاه است.از این رو بیشترین آسیب از  محیط بیرونی و تصمیمات بزرگترها متوجه اوست و بیشترین تاثیر را از آنان میگیرد تا جایی که میشنویم دوست دارد وقتی بزرگ شد مانند پدر خود،غزل نامی را طلاق دهد و همانند دوست پدرش، امیر،زندگی مجردی و فقط در کنار امیر را انتخاب کند.تنها در سکانس انتهایی فیلم چهره او دیده میشود.این سکانس نقطه عطف فیلم است.جایی که پدر و مادر او هرکدام مسیری برای زندگی خود انتخاب کرده و بدنبال سرنوشت خود رفته اند و  قرار است پسر بچه قصه مدتی در کنار امیر زندگی کند. کودک روی سکویی ایستاده تا قدش به موجه ترین الگوی خود،امیر،برسد.از او سیگار میخواهد و وقتی با مخالفت امیر مواجه میشود،چوب شور دوست داشتنی خود را به تقلید از سیگار کشیدن امیر، لای انگشتان گذاشته و می‌خورد!!! امیر فیلمی دیالوگ محور است
دیالوگهایی به جا که فکر شده و قابل تأملند.کاراکتر سرایدار با بازی هادی کاظمی قرار است طنز ماجرا باشد و فرصتی برای اندک فاصله ای با تلخی که موفق عمل کرده است.
نکته بیادماندنی در فیلم «امیر»بازی درخشان «سحر دولتشاهی» در نقش دختر روان پریش است. شخصیتی که بخاطر کوتاهیهای والدین خود در کودکی با وجود مشکلات روحی روانی درمان نشده و همچنان در دهه سوم زندگی خود با بیماری اش دست و پنجه نرم میکند.او نیز تحت تاثیر محیط،فضا و سهل انگاری پدر و مادرش یک قربانی است.
شاید پایان قصه فیلم دور از انتظار باشد و تصمیم کاراکترها با شناختی که مخاطب از ابتدای فیلم از شخصیت‌ها بدست آورده بعید بنظر برسد و یا حتی کشدار بودن فیلم از حوصله مخاطب خارج باشد با اینحال نمی‌توان از فیلم «امیر» بعنوان فیلمی موفق در بخش هنر و تجربه یاد نکرد.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها