سینماسینما، مازیار معاونی
در جایگاه مجموعه چند فصلی پایتخت به عنوان موفق ترین مجموعه طنز دهه ۹۰، یکی از موفق ترین سریالهای طنز تلویزیون و سرانجام پایدارترین مجموعه دنباله دار تاریخ پنج دهه ای تلویزیون تردیدی نیست؛ در حال حاضر هم که ششمین فصل این مجموعه در حال پخش است و صرف نظر از پاره ای انتقادات که بخشی از آن هم به تغییر اجباری نویسنده سریال برمی گردد پایتخت هنوز هم با اختلاف قابل توجه از دو مجموعه طنز دیگر نوروز امسال، پربیینده ترین و محبوب ترین مجموعه طنز تلویزیون است اما به رغم تمام این امتیازات و حس دلنشینی که از تماشای یک کمدی ترکیبی موقعیت/ کلامی به بیننده دست می دهد باید روی جنبه دیگر موضوع یعنی میزان اثرگذاری مجموعه ای با این میزان بیننده بر انبوه مخاطبینش هم تامل بیشتری کرد. شخصاً با این طرز فکر که تلویزیون همیشه باید اهداف آموزشی را هم در کنار جنبه سرگرم کننده اش دنبال کند موافق نیستم و معتقدم می توان در بسیاری از موارد فقط بار سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت جامعه را بر دوش این رسانه گذاشت اما در عین حال نباید از یاد برد که برنامه های رسانه ای با این تعداد بیننده آن هم در مقطع خاصی نظیر نوروز امسال که تمام رقبای دیگر تلویزیون از سینما تا تئاتر و کنسرت به جهت پیشگیری از کرونا از دور رقابت خارج شده اند بیش از پیش دیده می شود و خوب و بدش به هر حال بر مخاطب مقابل گیرنده های خانگی تاثیراتی خواهد گذاشت. مصداق آشکار این ادعا و این سوگیری انتقادی نسبت به سریال، در حرمت شکنی ناخوشایندی است که از سوی کاراکترهای کم سن و سال تر مجموعه نسبت به بزرگترهایشان صورت می گیرد. تقریباً قسمتی در سریال نیست که دو پرسوناژ بهتاش و بهروز خطاب به بزرگترهایشان از مادر و دایی گرفته تا سایر افراد مسن و دورتر فامیل حرمت شکنی نکنند، اینکه یک پسر بچه ده دوازده ساله و برادر بیست و سه چهارساله اش که با بزرگترهایشان اختلاف سنی بالای دو دهه دارند آنها را بدون هیچ پیشوند (دایی، عمو، خاله و عمه) و یا دست کم با لفظ و حالتی که نشان دهنده احترام حداقلی شان نسبت به بزرگترها باشد صدا بزنند یک اثرگذاری منفی و مخرب بر بینندگان کم سن و سال تر مجموعه خواهد داشت که خواهی نخواهی از آن تاثیر می پذیرند، سازندگان پایتخت از طراح و سرپرست نویسندگان آن گرفته تا نویسنده ای که جانشین زنده یاد الوند شده و کارگردان مجموعه باید بدانند که با دستاویز طنز و کمدی، نمی توان این میزان بی حرمتی را توجیه کرد. اگر قرار باشد مخاطبین یک رسانه افزون بر سرگرم شدن از آن تاثیرات مثبت (و نه لزوماً آموزنده به مفهوم گل درشت آن) را دریافت کنند یکی از بهترین راه ها همین استفاده از ظرفیت فوق العاده مدیوم نمایش و به ویژه سریالهای داستانی تلویزیونی است. امکانی که اگر به شکل معکوس (مانند همین با اسم کوچک و فعل مفرد خطاب کردن و آداب کوچکتر و بزرگتر بودن را به جای نیاوردن) از آن استفاده شود قطعاً تاثیر منفی و زیان آور خود بر تربیت نسل های بعدی جامعه را خواهد گذاشت.
سخن آخر را با یک تجربه شخصی ناخوشایند به پایان می برم که به عینه شاهد بودم پس از پخش چندین قسمت از سری جدید پایتخت، دو نوجوانی که تا آن مقطع پدر و مادر و خاله هایشان را با عناوین بابا، مامان وخاله صدا می زدند به تأسی از شخصیت های بانمک (ولی بدآموز) بهتاش و بهروز، برای خطاب قرار دادن بزرگترهایشان این عناوین را حذف کردند و در اعتراض، قهرمانان پایتخت را ملاک این تغییر رفتار معرفی کردند، شکی ندارم که این تجربه شخصی ناخوشایند هزاران مرتبه دیگر در میان هزاران خانواده بیننده این سریال تکرار شده است و این برای رسانه ای با ماموریت و رسالت تلویزیون، اصلاً اتفاق خوبی نیست.