سینماسینما، زهرا مشتاق
سال ۱۳۷۸ در سرویس سینمائی روزنامه زن کار می کردم . و همان موقع ها عباس کیارستمی در حال ساخت فیلم « باد ما را خواهد برد » .
می دانستم هیچ خبرنگاری را به پشت صحنه فیلم راه نمی دهد . اصلا کسی نمی دانست گروه کجای ایران در حال کار است .
با هزار بدبختی فهمیدم در جایی سمت کردستان فیلم برداری دارند . صبحش به ابراهیم نبوی که سردبیر روزنامه بود گفتم می خواهم بروم برای تهیه گزارش . موافق نبود و زیر بار نمی رفت . می گفت کجای کردستان ؟ می روی گم و گور می شوی . تازه پیدایش هم بکنی ، کسی را راه نمی دهد . به حرفش گوش نکردم . کیفم را انداختم روی دوشم و با آخرین اتوبوس شب به سمت کرمانشاه رفتم . شاید هم سنندج . الان خوب به یاد ندارم .
صبح خیلی زود رسیدم . هوا خوب بود . چون وقتی بعد از جست و جوی فراوان به سیزدهمین روستا رسیدم ، چند نفر از عوامل را دیدم که در فضای باز و در خنکای صبح خواب بودند . نمی دانستم چه کنم . روی یک بلندی نشستم و منتظر ماندم . جهانگیر میرشکاری درست رو به رویم بود . چشم هایش را باز کرد و با تعجب نگاهم کرد . فکر کرد دارد خواب می بیند . سلام کردم . گفت تو این جا چه کار می کنی ؟ گفتم آمدم یک گزارش پشت صحنه بنویسم . بلند شد نشست و گفت گمان نمی کنم اجازه دهد . بعد دوباره با تعجب گفت چطور این جا را پیدا کردی ؟ کسی خبر ندارد ما کجاییم !!! بعد اضافه کرد حالا بیا تو . با محمود ( کلاری ) رفته اند برای پیدا کردن لوکیشن .
یک سفره بزرگ پهن شد و همه نشستند برای خوردن صبحانه . از آقای میرشکاری خواهش کردم هوای مرا داشته باشد . گفت من می گویم . ولی فکر نکنم بگذارد . ناگهان از پشت در شیشه ای ، سایه ای سیاه عبور کرد . خودش بود .
تعجب کرد و یک جورهایی ناراحت شد . وقت رفتن همه گروه سوار پاترول او شدند و رفتند به سمت لوکیشن . از همه شوق و ذوقم برای نوشتن یک گزارش از فیلم تازه او ، تنها غباری انبوه بر جاده مانده بود .
تهران که رسیدم ، یک نفس همه چیز را نوشتم و به خصوص و با تاکید نوشتم چرا یک خبرنگار ژاپنی اجازه تهیه گزارش پشت صحنه پیدا می کند اما خبرنگار هموطن نه .
بعد فتوکپی گزارشم را به آدرس همان روستایی که رفته بودم پست کردم و نوشتم اجازه می دهید این گزارش چاپ شود ؟
آن وقت ها تلفن همراه اختراع شده بود . اما فراگیر نبود . در روزنامه زن فقط فائزه هاشمی موبایل داشت و ما همه کارهایمان را با همان تلفن های ثابت تحریریه انجام می دادیم . حوالی ظهر تلفن گروه ما زنگ خورد . بهمن قبادی بود . دستیارش . سلام و احوال پرسی و بعد گفت آقای کیارستمی در جواب شما چند خطی نوشته اند که برایتان می خوانم . مضمون نوشته همین دو جمله کوتاه بود ؛ آمدنت نیاز به اجازه داشت که نگرفتی ؛ حالا برای چاپ گزارش اجازه می خواهی ؟
گزارش منتشر شد و مدتی بعد هم روزنامه زن توقیف شد و من حتا یک نسخه از آن گزارش را هم ندارم .
اما بعدتر این رابطه ترمیم شد . سلام و احوال پرسی گرم تر شد و من حتا خیلی وقت ها برای داشتن خبری از ایشان و فیلم هایشان به تلفن منزل زنگ می زدم .
نمی دانم چه شد که قرار شد به منزلشان بروم . شاید یک جور دلجویی بود . قرارمان ساعت دو بعداز ظهر بود . میدان چیذر ، و یک کوچه بن بست اگر هنوز به یادم مانده باشد . اما دیوارهای آجری خانه خوب یادم هست . برای هدیه یک لیوان شیشه ای بزرگ به شکل سیب بردم که در آن پر از گل های معطر بود . ماشین نداشتم و در آن ظهر انباشته از گرما با پانزده دقیقه تاخیر رسیدم . با ترس زنگ را فشار دادم . اولین کاری که کرد دست چپش را جلو آورد و به ساعت اشاره کرد و گفت پانزده دقیقه از وقتت را از دست دادی . ولی بعد مهربان شد و شروع به صحبت کردیم .
خانه ساده ای بود . کابینت های فلزی آشپزخانه از جایی که نشسته بودم پیدا بود . جاهایی از دیوارها عکس یا نقاشی های خودشان بود . اما چیز عجیب تری که نمی دانستم دیدن صندوق های چوبی بود . صندوق های زیبایی که هنر دست او بود . مقابل من فیلسوفی عجیب نشسته بود که از نجاری سخن می گفت . گویا تمام آن فیلم های درخشان را یک عباس کیارستمی دیگر ساخته بود .
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نمایش «شیرین» کیارستمی در جادوی سینما بنیاد حریری
- «شیرین»، مثل عشق زنانه
- «طعم گیلاس» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران
- «کلوزآپ» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران
- کتاب «رازها و دروغها» منتشر شد/ ناگفتههایی درباره جشنواره کن
- بازخوانی یادداشت خواندنی کریم امامی در سال ۷۶ ، پس از دریافت جایزه نخل طلای کن توسط کیارستمی
- وداع با منتقد مشهور فرانسوی که دوستدار سینمای ایران بود/ تمجید فرمو از میشل سیمان
- ۶ مستند از ایران به جشنواره ایدفا دعوت شدند
- فیلمهای مهرجویی، کیارستمی و دیگران در استرالیا
- داغ و شرم؛ یاس و زخم/ درباره داریوش مهرجویی
- وقتی اسکورسیزی جذب کیارستمی شد
- منتقدان ایندیوایر انتخاب کردند؛ ۱۰۰ فیلم برتر دهه ۱۹۸۰/ «خانه دوست کجاست» کیارستمی هجدهم شد
- آفتاب اومد بالا رفیق چه آفتابی!/ نگاهی به فیلم «طعم گیلاس»
- موزه سینمای ایران منتشر کرد؛ دو متخصص صدای سینمای ایران از «عباس کیارستمی» گفتند
- آثار کیارستمی و کارلوس سائورا در برزیل نمایش داده میشود
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- جزئیاتی از فیلم «کارآموز» علی عباسی/ صعود ترامپ
- جزئیات برنامههای جشنواره ترایبکا اعلام شد/ نمایش فیلمهای خاطرهانگیز هیچکاک، اسکورسیزی و اسپیلبرگ
- برگزاری دوازدهمین کارگاه بینالمللی تئوری اطلاعات و مخابرات با حمایت همراه اول
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- جشنواره «هاتداکس» در ایستگاه پایانی؟/ گرفتاریهای تهدید کننده
- رخشان بنیاعتماد و روبن اوستلوند در مجمع سرمایهگذاران بازار فیلم کن
- نظارت سازمان سینمایی به نمایش آثار سینمایی خارجی در پلتفرمها
- پل استر درگذشت
- رامین حسینپور بهترین آهنگساز فستیوال لسآنجلس شد
- رقابت ویژه چند فیلم و تعطیلی یک روزه سینما
- «پر» در جشنواره ورونژ روسیه نمایش داده میشود
- مسعود اسکویی درگذشت
- برگزیدگان جشنواره فیلم پکن معرفی شدند/ تجلیل از چن کایگه با حضور ییمو
- «سیم خاردار» در کازابلانکا
- راهیابی مستند «دوربین فرانسوی» به جشنواره ارمنستانی
- نمایشگاه نقاشی «درخت جان» در گالری کاما
- رضا شیخی فیلمبردار سینمای ایران درگذشت
- پایان فیلمبرداری «خالد» در زیگورات
- معرفی آثار راه یافته به بخش فیلمنامه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
- امیر جدیدی، منصور بهرامی میشود
- زیر پوست شهر/ نگاهی به سریال «افعی تهران»
- هیات داوران جشنواره فیلم کن معرفی شدند/ گلادستون، کورئیدا و بایونا در فهرست
- هفته دوم «مجنون آن لیلی» هم به سانس فوقالعاده رسید/ «فین جین» پرمخاطب ترین نمایش عمارت نوفللوشاتو شد
- حسام منظور به سراغ دراکولای برام استوکر میرود
- بزرگداشت بهرام شاه محمدلو برگزار میشود
- ده جایزه جشنواره هندی برای «انتقام تیرهروزان» ایرانی/آمریکایی
- بستههای مکالمه پرتخفیف همراه اول بهمناسبت روز ملی خلیجفارس
- به تو هم سخت میگذرد؟/ نگاهی به فیلم «منطقه تحت نظر»
- معرفی پروژه جدید کارگردان «باربی»؛ گرتا گرویگ «نارنیا» را میسازد
- معرفی داوران جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی