باری به هر جهت/ نگاهی به فیلم «ناگهان درخت»

سینماسینما، فرزانه متین

فیلم ناگهان درخت دومین فیلم صفی یزدانیان، اثری بی داستان، بی ریشه، بی قصه است که گویا کارگردان فقط آن را برای خود و جهان شخصی اش ساخته و از امضای فیلمش هم مشخص است.
داستان در مورد روایت فرهاد با بازی پیمان معادی از دوران کودکی، عاشقی، نوجوانی، عاشق شدن، قصد ترک وطن، زندانی شدن و زندگی بعد از آن است. ما با ترس ها، امیدها، نقطه ضعف ها و ارتباط عمیق و تنگاتنگ فرهاد با مادرش آشنا می شویم.
زندگی فرهاد معمولی نیست، عاشقانه است اما به شدت تلخ و عاری از هیجان. او فقط در صدد این است که عاشق شود و دوستش داشته باشند حتی به دروغ.
این فیلم که گاهی در برخی از سکانسهایش مخاطب را به شدت کسل می کند به زعم برخی دوستان شاعرانه است و گاهی هم به آن عاشقانه می گویند شاید به خاطر دیالوگ های فرهاد است همان فرهاد قصه ی ایرانی، فرهاد کوه کن. در حالی که فیلم، اثر روانشناسانه ناپخته، خام و ملال آور است. گاهی مونولوگ های فرهاد نه تنها به پیشبرد داستان کمک نمی کند بلکه مخاطب را خسته می کند. فرهاد، در مرز خیال و حقیقت با تک گویی هایش، تماشاگر را سردر گم می کند.
برگ برنده این فیلم بازی زهره عباسی در نقش مادر و رابطه ی عمیق این پسر و مادر است. مهناز افشار در نقش مهتاب بیشتر در حاشیه است و مخاطب از او بازی قوی تری می طلبد.
ناگهان درخت دو وجهی است یا مخاطبانی دارد که آن را در زمره یک اثر هنری و نمادشناسی می دانند ‌ و عاشقش هستند و یا مخاطبانی که بعد از دیدن این فیلم، تا مدت ها نمی خواهند اثری را تماشا کنند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 149187 و در روز یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۳:۲۵
2024 copyright.