بنایی که فرو ریخت/ نگاهی به فیلم «سرخ‌پوست»

سینماسینما، عباس اقلامی

نیما جاویدی در «سرخ پوست» نوعی از فیلم‌سازی را ارائه داده که از آن فیلمی مهم با ویژگی های قابل بحث ساخته است. فضاسازی متناسب با داستان فیلم در لوکیشن انتخابی که محدود است، انتخاب قصه ای را ایجاب کرده که مرحله به مرحله در طول فیلم کامل شود و اطلاعات بیشتر به تماشاگر دهد. این در کنار انتخاب یک سوژه  چند وجهی برای فیلم است، با کاراکترهایی پیچیده که متناسب با روند فیلم با خصوصیات درونی آن ها آشنا می شویم.

«سرخ پوست» در یک زندانِ خالی از زندانی می گذرد که زندانیان آن به زندانی دیگر منتقل شده اند و قرار است برای توسعه  منطقه تخریب شود. اما در آخرین لحظه که همه چیز روبه راه به نظر می رسد، در آمار انتقال زندانیان غیبت یک زندانی که زندانیان او را احمد سرخ پوست صدا می کنند، همه چیز را به هم می زند. گم شدن این زندانی در فیلم شروع مجموعه اتفاق هایی ا ست که تماشاگر را با چالشی ذهنی در جابه جایی مفهوم زندان و زندانی درگیر می کند.

تبدیل شدن زندانِ در آستانه تخریب به یکی از خلاصی ناپذیرترین زندان ها – البته نه برای زندانی که برای زندانبانش – را نیما جاویدی در فیلم خود با تلاش و تقلای سختِ سرگرد جاهد، زندانبان سخت گیر، برای یافتن احمد سرخ پوست، زندانیِ مخفی‌شده در هزارتوی زندان، نشان می دهد. تقلایی که جای زندانی و زندانبان را به تناوب عوض می کند و گاه آن‌که دست پیش را دارد، زندانی ا ست و گاه برعکس. سرخ پوست در این راه کمک هم دارد. شخصیت هایی که به نوبت وارد می شوند و وجهی از شخصیت او را در جهت تغییر نظر سرگرد جاهد، بازگو می کنند؛ همسر احمد، مردم محلی و مددکار زندان، خانم کریمی.

مددکار کریمی از مهم‌ترین شخصیت هاست که با حضو سرزده اش در زندان سرگرد جاهد را درگیر عشقی ابرازنشده می کند که بتواند زندگی اش را دگرگون کند. دیگر زندگی او به یافتن و نیافتن سرخ پوست وابسته نیست. عشق به مرور درون او عمق می یابد و تخریب زندان قدیمی شهر، گویی منجر به یک تغییر درونی در سرگرد هم می شود. آن هویت سرگردی که با زندان قدیمی تعریف شده بود، با تخریب بنای زندان از طرفی و حضور عشق در زندگی سرگرد جاهد از طرف دیگر، کارکرد خود را از دست می دهد. لودری که دیوار زندان را فرو می ریزد، هم‌زمان شخصیت پیشین جاهد را هم فرو  می ریزد تا شخصیت جدیدی در زندگی برای خود بسازد.

نیما جاویدی با این رویکرد در پرداختن به سوژه اش، فیلمش را که با پدیده  زندان و مفهوم حبس و در فضایی بسته شروع می شود، به درامی عاشقانه مبتنی بر روابط میان فردی و تحولات انسانی و عاطفی تبدیل می کند

منبع: ماهنامه هنروتجربه

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 113172 و در روز چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۶:۴۵
2024 copyright.