خاطرات یک تعزیه خوان پیشکسوت از همکاری با کیارستمی

علاالدین قاسمییک تعزیه‌خوان پیشکسوت با بیان اینکه در تهران تهعزیه‌خوان‌های حرفه‌ای را تحویل نمی‌گیرند، گفت: مرحوم کیارستمی هم به من گفته بود در اینجا کاری اجرا نکنم؛ چون موفق نمی‌شوم.
به گزارش سینماسینما، علاءالدین قاسمی که به عنوان یکی از شهادت‌خوان‌های مشهور در تعزیه‌ی ایران شناخته می‌شود، در چند روز گذشته در حرم مطهر امام خمینی (ره) مشغول اجرای تعزیه بود ولی از وضعیتی که در تعزیه وجود دارد و بی‌توجهی‌هایی که نسبت به تعزیه‌خوان‌ها می‌بیند، ناراضی است.

او در گفت‌و گویی در پاسخ به اینکه چرا بسیاری از تعزیه‌خوان‌های حرفه‌ای در دهه‌ی اول محرم در تهران برنامه‌ای را اجرا نمی‌کنند و بیشتر به شهرستان‌ها می‌روند؟ بیان کرد: واضح و روشن است که در تهران ما را تحویل نمی‌گیرند، در حالی که از روستاها و شهرهای دیگر علاقه‌مندان زیادی سراغ ما می‌آیند تا در شهرهای آن‌ها تعزیه اجرا کنیم و کلی هم احترام می‌گذارند.

وی افزود: من از ۶ سالگی در تعزیه‌ بوده‌ام و الان ۵۵ سال است که کارم همین است، اصلا کار دیگری بلد نیستم. وقتی یک حقوق بازنشستگی ۲۵۰ هزار تومانی می‌گیرم باید چطور زندگی کنم؟ از ۶ ماه مانده به محرم به فرهنگسراهای مختلف تهران می‌رویم تا مکانی را برای اجرا پیدا کنیم، اما می‌گویند پول نداریم و این طور می‌شود که تعزیه‌خوان‌هایی که یک زمانی تکیه دولت را برای اجرا داشتند، با خراب شدن آن به کوچه‌ها و خانه‌ها پرت شدند.

قاسمی اظهار کرد: من به آقای قالیباف (شهردار تهران) هم برای این وضعیت نامه نوشتم، اما هیچ ترتیب اثری داده نشد. ما در تهران به مکانی برای اجرای همیشگی تعزیه احتیاج داریم تا از گروه‌های شهرستانی هم حمایت شود. اصلا تکیه دولت نمی‌خواهیم، تکیه ولایت هم بزنند کافی است، چون در پارک ولایت موقعیت و امکانات خوبی برای ایجاد یک تکیه وجود دارد.

وی ادامه داد: من آقایان شریعتی (مدیر تئاترشهر)، شفیعی (مدیرکل هنرهای نمایشی) و مرادخانی (معاون هنری وزارت فرهنگ) را می‌شناسم و می‌دانم آن‌ها زحمت خود را در این‌باره کشیده‌اند، اما این کار توسط شهرداری تهران می‌تواند به سرانجام برسد و امیدوارم دست‌اندرکاران امر بدانند که بسیاری از تعزیه‌خوانان کار دیگری بلد نیستند و منبع کسب درآمد دیگری ندارند.

علاء‌الدین قاسمی که بیش از ۱۰ سال قبل سرپرست گروه تعزیه‌ای بود که به همراه زنده‌یاد عباس کیارستمی تعزیه‌ای را در ایتالیا اجرا کردند، درباره‌ی آن برنامه هم یاداور شد: سال ۸۲ آقای اصلانی با من تماس گرفت و گفت که آقای کیارستمی می‌خواهد مرا ببیند. وقتی با او صحبت کردم، گفت که از ایتالیا خواسته‌اند برنامه‌ای تحت عنوان تعزیه اجرا کند، اما خودش اطلاعات چندانی از چندو چون اجرای تعزیه ندارد.

وی با اشاره به اینکه پس از توافق و هماهنگی قرار شد تعزیه‌ای را با حضور چهار نفر در ایتالیا اجرا کنند، ادامه داد: پس از اینکه تایید اجرای تعزیه به ایتالیا داده شد، به آقای کیارستمی گفتم به دلیل آنکه محرم نزدیک شده، بهتر است او خودش از نزدیک اجرای تعزیه را ببیند تا آشنایی بیشتری پیدا کند و به این ترتیب در چند اجرا در جاهای مختلف همراه ما آمد.

این تعزیه‌خوان گفت:‌ کیارستمی بسیار کاربلد بود و خوب می‌دانست که چه می‌خواهد، در نهایت هم کاری نو را انجام داد که برای من هم جالب بود. او حتی برای تیتراژ کار سراغ پیرزن ۹۰ ساله‌ای رفت که زیرانداز به دست و عصا زنان از منزلش به سمت محل اجرای تعزیه می‌آمد و بعد از آن هم به خانه‌اش برمی‌گشت. حتی یکی از اتفاقات جالب اجرای این شکل از تعزیه زمانی بود که ما در هنگام اجرا «یاحسین» می‌گفتیم و بعد تصاویری که عباس کیارستمی از جمعیت تماشاگر تعزیه در ایران گرفته بود، روی پرده‌ها بلند «یاحسین» می‌گفتند.

او افزود: یکی از بهترین زمان‌های عمر من در آن یک ماه بود که با عباس کیارستمی سپری کردم. روزهای لذت‌بخشی بود، چون خود او هم آدم عجیب و خوب و در عین حال بسیار هنرمند و کاربلد بود، آن هم در شرایطی که تعزیه را به خوبی ندیده بود و نمی‌شناخت.

قاسمی در آخر با اشاره به بی‌توجهی‌هایی که به تعزیه می‌شود، گفت: سال گذشته پیش از آنکه آقای کیارستمی فوت کند، به‌سراغش رفتم و گفتم می‌خواهم همان «گزارش شمر» را اینجا اجرا کنم و حتی پیش‌دستی کردم و به او گفتم که می‌دانم نمی‌خواهی در اینجا کار کنی، اما می‌خواهم که به همان شکلی که در ایتالیا کار کردیم پیش برویم ولی او قبول نکرد که خودش حضور داشته باشد، هم به دلیل همان چیزی که من هم به آن اشاره کرده بودم و هم به دلیل اینکه حالش خیلی مساعد نبود. با این حال گفت، تو اجرا کن و من اگر بتوانم برای تماشا می‌آیم.

او ادامه داد: ما برای انجام این کار با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران توافق کردیم و حتی طبق آنچه مرسوم است که پس از ماه مبارک رمضان با تعزیه‌خوان‌های حرفه‌ای برای محرم قرارداد می‌بندند، با چند نفر صحبت کردیم و به آن‌ها بیعانه هم دادیم، اما در دقیقه‌ی ۹۰ شهرداری ما را بلاتکلیف رها کرد و کار بی‌نتیجه ماند، همین شد که وقتی به عباس کیارستمی موضوع را اطلاع دادم، خیلی ناراحت شد و بعد هم گفت، «به تو گفتم که در ایران کار نکن» ولی من باز هم گفتم مگر می‌شود کار نکرد؟!

منبع: ایسنا

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 29707 و در روز جمعه ۲۳ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۲۱:۱۹
2024 copyright.