روایت یک جشن، حکایت همان آش و همان کاسه

سینماسینما، آزاده باقری

امسال با ورود ویروس نوظهور کرونا که به نظر نمی‌رسید چند ماهی بیشتر دوام بیاورد که آورد؛ اکثر جشنواره‌ها را به محاق برد. از جشنواره جهانی فجر که به تعطیلی کشیده شد و جشنواره کودک که در شرایط محدودی برگزار شد تا جشنواره فیلم کوتاه و جشنواره حقیقت که دست و پا شکسته برگزار شدند و به دلیل استقبال کم‌تر نسبت به جشنواره فیلم فجر حاشیه و حرف و حدیث کم‌تری نیز به همراه داشت و چندان هم حساسیت‌زا نبود.
اما قصه جشنواره فیلم فجر هر سال به دلیل استقبال مردمی و رسانه‌ای که از آن می‌شود با هر جشنواره دیگری که در طول سال برگزار می‌شود فرق می‌کند و امسال هم این قاعده همچنان وجود دارد و برای همین از یکی دو ماه پیش هم حاشیه‌ها و حرف و حدیث‌ها و حساسیت‌ها بر سر برگزار شدن یا نشدن سی و نهمین جشنواره فیلم فجر آغاز شد و البته که همچنان هم ادامه دارد.
ادامه‌ای که تا قبل از شروع جشنواره و اعلام ۱۶ فیلم سینمایی راه یافته به آن به نظر می‌رسید با برنامه‌ریزی‌ها و قول‌هایی که به منظور رعایت پروتکل‌های بهداشتی در روزهای قبل جشنواره به اهالی رسانه و سینماگران داده شده حاشیه‌های کم‌تری داشته باشد.
اما رفتن به کاخ جشنواره برج میلاد همان و پشیمانی از رفتن همان. تجمع بیش از انتظار در لابی جشنواره غافلگیرکننده بود و اینکه فاصله اجتماعی رعایت نمی‌شد. اما این موضوع تنها بیرون از سالن نمایش نبود و وقتی وارد سالن سینما می‌شوی هم با وجود کم کردن صندلی‌ها در طبقه پایین و علامت زدن ضربدر بر روی صندلی‌های بالکن به منظور ایجاد فاصله اجتماعی؛ اما خبری از رعایت در عمل نبود و کافی بود تا با کم‌ترین حرکت به فرد دیگری برخورد کنی. چون اطراف خود آدم‌های زیادی را در رفت و آمد می‌دیدی و این نگرانی برایت پیش می‌آمد که آیا تهویه هوایی وجود دارد و اگر وجود دارد آیا درست کار می‌کند؟! چون وجود حداقل ۳۰۰-۴۰۰ نفر در یک سالن هرکسی را نگران می‌کند که چرا با وجود آنکه گفته شده پروتکل‌های بهداشتی رعایت می‌شود؛ اما در عمل سخت‌گیری دیده نمی‌شود؟
برای همین هم طبیعی است عطای دیدن فیلم را به لقایش ببخشی و از سالن بیرون بیایی؛ اما با وجود بیرون آمدن هم باز با کسانی مواجه می‌شوی که یک سال شده همدیگر را ندیده‌اند و اگر همدیگر را در آغوش نکشند و باهم دست ندهند؛ اما در فاصله کمی از یک دیگر در حال صحبت و معاشرت هستند در حالی که ماسکی بر روی صورت خود ندارند و ماجرا را تراژدی‌تر می‌کند.
بهترین تصمیم می‌تواند این باشد که کلا کاخ جشنواره را با تمام فیلم‌ها و اتفاقاتی که قرار است در این ۱۰ روز بیافتد ترک کنی و نهایت برای تماشای فیلم‌هایی که در جشنواره پخش می‌شود منتظر شوی تا زمان اکران عمومی آن برسد یا در دفاتر خصوصی فیلم، آنها را به نمایش بنشینی.
اینکه چرا ظرفیت جشنواره به یک بیستم نرسیده است و چرا جشنواره امسال اگر حتما باید برگزار می‌شد به صورت آنلاین برگزار نشد؟ سوالاتی است که نمی‌توان دیگر برای آنها جواب قانع‌کننده‌ای یافت. مخصوصا وقتی که می‌بینی در همان روز نخست جشنواره عادل فردوسی‌پور آمده است و اهالی رسانه را به سمت خود جلب می‌‌کند و ازدحام به وجود ‌آمده را می‎بینی و پرویز پرستویی در مقابل دوربین احساساتی می‎شود و برای تسکین‌‌اش در آغوش کشیده می‎شود و می‎بینی ماسک محسن قرایی که بر روی زمین افتاده آن را برمی‌دارد و درون جیب‌اش می‌گذارد و شاهد آن هستی که فاصله اجتماعی عوامل در فتوکال رعایت نمی‌شود و عکاس‌‌ها برای انداختن عکس تا جایی که جا دارد به همدیگر چسبیده‌اند و… پس چه بهتر که دیگر نباشی تا چشم‌هایت کم‌تر شاهد این صحنه‌ها باشد…
مخصوصا وقتی خبرنگاران و اهالی رسانه از این وضعیت اعتراض می‌کنند و منتقد چنین شرایطی هستند روابط عمومی جشنواره بیانیه می‌دهد که این منتقدان خصومت شخصی دارند و نگاه منفی‌شان به نحوه برگزاری به دلیل نداشتن منفعت از این جشنواره است! این در حالیست که خبرگزاری ایسنا که گفته می‌شود منتسب به دولت است هم از رویه جشنواره انتقاد دارد با این حال باز هم آش همان است و کاسه همان و جشنواره به نظر می‌رسد با همین شرایط ادامه خواهد داشت…

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 149734 و در روز سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۷:۴۵
2024 copyright.