همشهری نوشت: خلاصه داستان «عاشقپیشه» ساخته داوود موثقی را بخوانید تا دستتان بیاید با چه نوع فیلمی روبهرو هستید: «سهراب و گندم به همراه سپیده کودک خردسالشان زندگی سعادتمندی دارند، اما افزایش قیمت ارز، شرکتی که سهراب در آن شاغل است را به آستانه ورشکستگی میرساند و… .» حالا اگر این خلاصه داستان نمیتواند ذرهای در شما ایجاد علاقه کند تا بخواهید از زندگی سهراب و گندم و کودک خردسالشان سر دربیاورید، شاید با دیدن نام بازیگران فیلم مشتاق شوید که در این روزهای پر از بیماری خودتان را به نزدیکترین سینما برسانید و بببینید جای آن سهنقطه را چه حوادثی پر کرده است. محسن علیمحمدی، شهره قمر، مهدی میامی، بهزاد رحیمخانی، یاسمین خلخالی و علی برجی بازیگران اصلی این فیلم هستند. این فیلم از ۲۶بهمن تا امروز ۸میلیون تومان فروخته است. این رقم احتمالا هزینه غذای ۲روز گروه تولید فیلم هم نیست؛ اما چرا چنین فیلمی ساخته شده که همهچیزش، از پوستر و نام فیلم گرفته تا داستان و روایت و…، کهنه و بیات است؟ جواب این سؤال به مناسبات مالی و روابط خارج از توازن و منطق سینمای ایران برمیگردد. چرا کسی باید بخواهد سرمایهاش را پای چنین فیلمی بگذارد؟ ساخت کمخرجترین فیلم هم در شرایط کنونی سینمای ایران چندمیلیاردی سرمایه میخواهد، پس در این وضعیت، فیلمی که حتی روی کاغذ هم مشخص است هرگز نمیفروشد، چرا ساخته میشود؟