نقد و بررسی «تخت سلیمان» و گله از بودجه‌های ناکافی سینمای مستند

پژمان مظاهری‌پور در نمایش و نقد و بررسی مستند «تخت سلیمان» از وضعیت بودجه‌های ناکافی که معمولاً به ساخت فیلم‌های مستند اختصاص داده می‌شود، انتقاد کرد.

به گزارش سینماسینما، تازه‌ترین برنامه‌ی نمایش فیلم که دوشنبه نهم اردیبهشت‌ماه در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار شد، به نمایش و سپس نقد و بررسی مستند «تخت سلیمان» اختصاص داشت.

در ابتدای این جلسه که پژمان مظاهری‌پور، کارگردان مستند مورد بحث و اُرُد عطارپور، کارشناس مهمان این برنامه در آن حضور داشتند، ناصر صفاریان مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم با اشاره به اجتناب منتقدان و کارشناسان مطبوعاتی از صحبت درباره‌ی فیلم‌هایی با موضوع‌های باستان‌شناسی که به گفته‌ی او از عدم تسلط کافی بر موضوع و هم‌چنین دشواری‌های انجام این کار ناشی می‌شود، گفت: «به همین خاطر سنت‌شکنی کردیم و به جای دعوت از یکی از منتقدان، از اُرُد عطارپور که سال‌هاست در عرصه‌ی سینمای مستند فعالیت دارد به عنوان کارشناس دعوت کردیم.»

وی گفت: «دلیل دیگر این اتفاق، شناخت آقای عطارپور از کارنامه و فعالیت فیلم‌سازی پژمان مظاهری‌پور و هم‌چنین تسلط ایشان بر موضوع مستند باستان‌شناسی و دشواری‌های این‌گونه مستندسازی است.»

در ادامه‌ی جلسه، کارگردان مستند «تخت سلیمان» در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی دلیل علاقه‌ی خود به ساخت فیلم‌هایی با موضوع‌های باستان‌شناسی گفت: «شاید بتوان گفت مهم‌ترین دلیل این اتفاق، همکاری با خودِ باستان‌شناس‌ها بود. افرادی که در کار خود از مستندنگاری صحبت به میان می‌آورند ولی در زمان کاوش، این کار را با دوربین انجام نمی‌دهند و در مقابل سعی می‌کنند با ثبت مکتوبِ فعالیت خود به چنین نتیجه‌ای برسند.»

وی افزود: «تصمیم گرفتم از کاوش‌های آن‌ها که اغلب به تخریب سایت‌های تاریخی منجر می‌شود تصویر بگیرم، اما آن‌چه که بیش از سایر موارد برایم اهمیت داشت این بود که بتوانم مراحل مختلف کار آن‌ها را ثبت کرده و به یک مدرک تصویری تبدیل کنم.»

وی هم‌چنین با اشاره به عدم اقبال عمومی به مستندهای باستان‌شناسی، تفاوت‌های این‌گونه از مستندها با سینمای میراث فرهنگی را مورد تاکید قرار داد و افزود: «فیلم‌هایی با موضوع‌های میراث فرهنگی خیلی بیش‌تر از مستندهای باستان‌شناسی ساخته می‌شوند و معمولاً در تلویزیون هم بارها به نمایش گذاشته می‌شوند؛ در حالی که بحث باستان‌شناسی با تاریخ متفاوت است و فیلم‌هایی که درباره‌ی این موضوع ساخته می‌شود، سندهای معتبری از اطلاعات باستان‌شناسی هستند و اغلب آن‌ها آثاری هستند که به بررسی، کاوش و نگهداری آثار باستانی می‌پردازند.»

در ادامه‌ی جلسه، اُرُد عطارپور کارشناس مهمان برنامه در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی جایگاه فیلم «تخت سلیمان» در میان مستندهای باستان‌شناسی، این مستند را «یک فیلم ساده اما سرشار از اطلاعات دسته اول» توصیف کرد و افزود: «طبعاً تمام آن‌چه که درباره‌ی تخت سلیمان وجود داشت و فیلم‌ساز نیز در تحقیقات خود به آن رسیده در این فیلم گفته نشده است. در حقیقت فقط بخشی از اطلاعات سازنده‌ی فیلم به نمایش درآمده تا ضمن حفظ طراوت و تازگیِ روایت، تماشاگر را نسبت به تماشای فیلم و شاید بازدید از این منطقه‌ی بسیار جذاب و زیبا ترغیب کند.»

وی سپس «هدف اصلی» مستند «تخت سلیمان» را «اطلاع‌رسانی درباره‌ی این سایت مهم و ارزشمند تاریخی» دانست و گفت: «فیلم‌ساز با استفاده از یک روایت خوب، متن و نوشته‌ی قوام‌یافته و دعوت از کارشناسانی که در این سایت فعالیت و کار کرده‌اند، موفق شده هدف خود را به نتیجه برساند.»

در ادامه‌ی جلسه، پژمان مظاهری‌پور در پاسخ به پرسش مجری نشست درباره‌ی ویژگی‌های آرشیو تصویری به کار رفته در فیلم خود گفت: «کاری که اسناد باستان‌شناسی انجام می‌دهد تشخیص راست و دروغ برخی ادعاهاست. در حقیقت کارگردان چنین فیلمی موظف است اسناد باستان‌شناسی را به شیوه‌ای صحیح و بدون وارد کردن تخیل و دخل و تصرف در موضوع ارائه دهد. چنان که فیلمِ ساخته شده، خود پس از مدتی به یک«سند» تبدیل می‌شود و این سند در فیلم‌های دیگر دیده نمی‌شود.»

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با انتقاد از«عدم کاربرد میراث فرهنگی در زمینه‌ی صنعت» گفت: «نتیجه این می‌شود که در یونسکو، عرب‌ها بادگیر را به عنوان یک عنصر عربی، تاجیک‌ها نوروز را به عنوان جشن ملی و آذری‌ها تار را به عنوان ساز سنتی خود به ثبت جهانی می‌رسانند و دلیل اصلی آن هم عدم شناختی است که ما از مقوله‌ی باستان‌شناسی داریم.»

مظاهری‌پور در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن درباره‌ی استفاده نکردن از طرح‌های به جا مانده از شکل ظاهری و جزییات بنای تخت سلیمان گفت: «خوش‌بختانه این طرح‌ها موجود است اما بازسازی گرافیکی آن‌ها که متاسفانه در برخی موارد اشتباه انجام شده، مستلزم صرف هزینه‌ای هنگفت و ساخت لگوهایی بود که بودجه‌ای برای تولید آن‌ها در نظر گرفته نشده بود.»

وی سپس «زیر سوال بردن و طلب کردن دلایلی در رد نکته‌هایی که پیش از این گفته شده» را «مهم‌ترین ویژگی پژوهش‌های باستان‌شناسی» توصیف کرد و افزود: «به عنوان مثال محلی در تخت سلیمان که در حال حاضر به عنوان آتشکده‌ی آذرگشتسب از آن یاد می‌شود می‌تواند چنین محلی نباشد؛ و بر این نکته در پژوهش‌های متاخری که در یک سال گذشته انجام گرفته،بارها تاکید شده است.»

در ادامه‌ی جلسه، اُرُد عطارپور در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی دیدگاه خود نسبت به مستند «تخت سلیمان» گفت: «این فیلم نیز مثل سایر آثار پژمان مظاهری‌پور اطلاعات بسیار خوبی در اختیار مخاطب قرار می‌دهد و این از تسلط کافی فیلم‌ساز بر موضوع انتخابی خود ناشی شده است.»

وی گفت: «مظاهری‌پور این فیلم‌ها را براساس شوق و علاقه‌ی شخصی خود به چنین موضوع‌هایی می‌سازد؛ نه براساس وظیفه. به همین دلیل مستندهای او با وجود بودجه‌های ناکافی و بسیار محدودی که به آن‌ها اختصاص داده می‌شود از بازدهی بسیار بالایی برخوردارند.»

عطارپور هم‌چنین گفت: «البته باید پذیرفت هر فیلمی که از امکانات ساخت بالایی برخوردار باشد الزاماً اثر خوبی از کار درنخواهد آمد اما برای آن که فیلم خوبی ساخته شود و بتواند با همتاهای خارجی خود رقابت کند، برخورداری از امکانات مالی و فنیِ مناسب الزامی است.»

وی سپس با انتقاد از «اختصاص بودجه‌های محدود و کم به تولید آثاری درباره‌ی مفاخر باستانی و ملی ایران» که به گفته‌ی او «در برخی موارد حتی به اندازه‌ی یک‌صدم بودجه‌ی مستندهای خارجی هم نیست» افزود: «به همین دلیل فیلم‌هایی که باید با قدرت کامل ساخته شوند، تولید خوب و موفقی ندارند و گاهی توسط کسانی کارگردانی می‌شوند که آدم مناسبی برای ساخت چنین سوژه‌هایی نیستند.»

عطارپور گفت: «متاسفانه در این شکل‌ از مستندسازی،تجربه، سابقه و کارکرد افراد مهم نیست و این، یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌هایی است که تولید مستند در سال‌های اخیر با آن روبه‌رو است.»

بخش پایانی این جلسه‌ی نقد و بررسی به صحبت‌های پژمان مظاهری‌پور، کارگردان مستند «تخت سلیمان» اختصاص داشت. وی نیز با انتقاد از بودجه‌های ناکافی که معمولاً به ساخت فیلم‌های مستند اختصاص داده می‌شود گفت: «متاسفانه بخشی از بودجه‌ی عمومی کشور در ساخت مستندهایی هزینه می‌شود که بسیاری از مستندسازان اصلاً از وجود آن بودجه‌ها خبر ندارند! بخش دیگر هم که در مراکزی نظیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و هم‌چنین تلویزیون مورد سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد آن‌قدر کم است که وقتی یک بودجه‌ی معمولی به ساخت فیلمی اختصاص داده می‌شود، به اشتباه آن را در رده‌ی تولیدات فاخر در نظر می‌گیرند؛ در حالی که اگر تورم موجود در اقتصاد امروز و افزایش هزینه‌های تولید را در نظر بگیریم، باید پذیرفت که پرداخت یک بودجه‌ی تقریباً پانصد میلیون تومانی برای ساخت یک فیلم مستند، مبلغی کاملاً عادی و معمولی است.»

مظاهری‌پور گفت: «در شرایطی که گاهی تا یک‌دهم چنین مبلغی برای تولید فیلم مستند در نظر گرفته می‌شود، تهیه‌کننده و کارگردان به سربازانی تبدیل می‌شوند که در محاصره‌ی اقتصادی قرار گرفته‌اند و برای رهایی از این وضعیت باید شگردهای خاصی به کار بگیرند. انجام بخش عمده‌ای از کارها توسط یک‌نفر، تنها بخشی از مقابله با این دشواری است.»

وی شرایط سینمای مستند امروز ایران را حاصل «برابریِ شرایط فیلم‌سازی در بین فیلم‌سازان حرفه‌ای و آماتور» دانست و افزود: «در چنین شرایطی تصویری که روی پرده به نمایش گذاشته خواهد شد دقت و کیفیت پایین‌تری خواهد داشت و طبعاً نقص‌های بیش‌تری را هم در آن می‌توان جست‌وجو کرد.»

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 111478 و در روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۰:۵۸
2024 copyright.