نگاهی به فیلم «تابستان داغ»/ میم؛ مثل مادر

تابستان داغسینماسینما، سام بهشتی:

تولد یک کارگردان خلاق و خوش فکر در دل سینمای اجتماعی ما یک اتفاق ویژه ای محسوب می شود و در زمانی که فیلمسازان قدیمی ما نمی توانند انتظارات را برآورده کنند، متولد شدن فیلمسازان خوش فکر اتفاق فرخنده ای است اما در دل ماجرا باید منتظر فروپاشی و انحطاط نسل های گذشته باشیم که دیگر تاثیرگذاری و کارکرد خود را از دست داده اند و توانایی جذب مخاطب را ندارند. همیشه به این معتقد بودم که فیلمساز جسور کسی است که انعکاس دهنده معضلات و مشکلات جامعه خود باشد و به نوعی آینه تمام نمای جامعه، مساله مهمی که در آثار فیلمسازهای قدیمی نمی بینیم و جوانان با طرح ایده های ناب و تبدیل آن به یک اثر درخشان از این فرصت استفاده می کنند و جایگاه خود را تثبیت می کنند.

جشنواره فیلم فجر فرصتی است که تا این فیلم ها دیده شوند و در مورد آن ها بحث شود، یکی از پدیده های امسال در جشنواره فیلم، نخستین ساخته ابراهیم ایرج زاد است که در هیاهوی سوژه های نخ نما شده فیلمسازان قدیمی، با  قصه ای مواجه می شویم که از دل اجتماع بیرون آمده و به شدت تاثیرگذار است و به یک اثر درخور توجه بدل می شود.

“تابستان داغ” فیلمی دغدغه مند است که در لایه های زیرین فیلمنامه نقد جدی به شرایط اجتماعی، امروز جامعه دارد و شخصیت های خود را قربانی شرایط حال حاضر می داند.

فیلم به لحاظ ساختار و پرداخت سینمایی بی نفص است و نمی توان ایرادی را به آن وارد کرد، تمامی اجزا و چفت و بست های فیلمنامه به خوبی کنار هم جفت شده و در منطق روایی آن با نکته ای مواجه نمی شویم که ذهن مخاطب را بهم بریزد و درگیر کند، قصه به صورت خطی و با شیوه درست و منسجم روایت می شود و همین مساله گواه این است که فیلمنامه نویس به جزئیات توجه ویژه ای داشته تا حفره ای ایجاد نشود و بحثی در شیوه روایی، ابتر بماند.

هومن بهمنش در مقام فیلمبردار با خلق قاب های فوق العاده در شیوه روایت بی تاثیر نیست و بار هیجانی این ملودرام زجر آور را تاثیر گذارتر می کند.

از سوی دیگر با بازیگرانی مواجه هستیم که هرکدام به سهم خود حضور متفاوتی دارند اما ویژه ترین و نقطه مثبت این فیلم حضور مینا ساداتی بازیگر خلاق و خوش قریحه سینما در فیلم تابستان داغ  است که با تکنیک های منحصر به فرد، نقش مکمل زن این فیلم را به نام خود کرده است و در نقش مادری داغدیده، هنرمندانه حاضر شده، دور از ذهن نیست که امسال این طلسم بشکند و سیمرغ نقش مکمل زن فجر ٣۵ ام به این بازیگر برسد، اگر اسیر کج سلیقگی ها نشویم. جدا از هرنگاه سلیقه ای نقش مکمل زن این فیلم، در فیلمنامه دارای شناسنامه و هویت خاصی  در شکل گیری این ملودرام اجتماعی است و اگر هر بازیگر دیگری آن را ایفا می کرد ممکن بود خود نقش دیده شود، اما ساداتی در این فیلم به بهترین شکل ممکن از عهده نقش بیرون آمده است و امضا خود را پای آن ثبت کرده است.

صابر ابر هم حضور کوتاهی دارد اما یکی از نقش های اساسی را در روندِ روایت داستان ایفا می کند.

یکی از نکات مهم دراین فیلم حضور دو بازیگر کودک در کنار هم است که به اندازه بازیگران اصلی، حضورشان حائز اهمیت است و نباید فراموش کنیم که کارگردان چه توانایی خوبی داشته و چه انرژی گذاشته تا از آن ها این جنس بازی خاص را بگیرد.

تابستان داغ یکی از فیلم های مهم فجر سی و پنجم است و شاید جدی ترین فیلم، که نباید ساده از کنار آن عبور کرد چون باید خوشحال باشیم که فیلمسازی همانند ابراهیم ایرج زاد و فیلمنامه نویسی مثل پیام کرمی در سینمای ایران متولد شدند که در اولین گام فیلمی خلق کرده اند به شدت تاثیرگذار است.

کامنت ام را در خصوص این فیلم تکمیل می کنم و در یک جمله می نویسم : بعد از مدت ها یک ملودرام جسورانه و به شدت فوق العاده و درخشان دیدم، همانند میم مثل مادر.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 43066 و در روز سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۶:۱۸
2024 copyright.