هواداران فصلی/وقتی در زمان جشنواره ،همه اهل سینما می شوند

سیدعلی میرفتاح در اعتماد نوشت :

در فوتبال به خصوص این اواخر، ما با پدیده ای مواجه شده ایم که در عین سرنوشت ساز بودن می تواند خطرناک و آسیب زننده باشد؛ «طرفداران فصلی». شاید عبارت «هواداران فصلی» رساتر باشد. در ایام جام جهانی یا بازی های آسیایی، تب فوتبال به جان عموم مردم می افتد و بسیاری را وامی دارد تا اگرچه موقتی، لباس هواداری تن کنند… به تماشای مسابقات بروند و با انرژی سهمگینی به شبکه های اجتماعی وارد شوند و له یا علیه یک سوژه فوتبالی اعلام موضع کنند. این «اعلام موضع »ها مسیر فوتبال را تغییر می دهد و جریان های ورزشی را متاثر می کند، اما قبل از آن، این هواداران فصلی عرصه را برای تماشاگران حرفه ای و هوادار دائمی و کارشناس های خبره تنگ می کنند. در مواقع عادی مدیران ورزشی برای عملی کردن تصمیمات شان با موانعی معمول و معین روبه رو هستند. مثلا اگر فدراسیون به هر دلیلی بخواهد با سرمربی تیم ملی قطع همکاری کند، باید کارشناسان نامدار فوتبال را قانع کند و جواب رسانه های ورزشی را بدهد و تلویزیون را هم با خود همراه سازد. احتمالا چند نهاد دیگر هم هستند که فدراسیون ناچار است خود را با آنها هماهنگ کند. اما وقتی فدراسیون بخواهد چنین تصمیمی را در فصل فوتبال و در موقعی که تب فوتبال صغیر و کبیر را دربرگرفته، بگیرد با مانع بزرگ تر و جدی تر و قدرتمند تری مواجه می شود: همان که جلوتر هواداران فصلی اش نامیدیم. هر کس نفوذ کلام بیشتری داشته باشد و هر کس حرفش بیشتر در عوام دررو داشته باشد، طبیعی است که بهتر می تواند این هواداران فصلی را با خود این طرف و آن طرف ببرد. هواداران فصلی اگر به هر سمتی بچرخند، کفه همان طرف سنگین تر می شود. در شلوغی و ازدحام و غوغای هواداران فصلی اولین صدایی که خفه می شود، صدای کارشناسان خبره است. از این مهم تر دل شیر و زور رستم و اراده آهنین می خواهد تا مسوولی یا کارشناسی جلوی رای و اراده هواداران فصلی و غوغای عوام بایستد. بخصوص این روزها که نفوذ شبکه های مجازی چندبرابر شده و پست ها و کامنت ها به عمق خلوت افراد راه یافته اند، انرژی هواداران فصلی هم سهمگین تر شده است. هواداران فصلی منحصر به فوتبال نیستند و در عرصه های دیگر هم ظهور و بروز دارند. مثلا در ایام جشنواره فجر، یک باره می بینید که «همه» اهل سینما می شوند و دست به نقد می برند و درباره ضعف و قوت کارگردانی و فیلمبرداری و بازی اظهارنظر می کنند. اظهارنظر نمی کنند بلکه یک باره دسته دسته از یک فیلم بلند می شوند و روی یک فیلم دیگر می نشینند و له یا علیه آن غوغا راه می اندازند. در ذیل این غوغا منتقدان و داوران حرفه ای سخت بتوانند حرف حساب شان را به گوش ملت برسانند. خوب یا بد سینما و ورزش در ندارند، کسی هم نمی تواند جلوی ورود «فصلی» ها را بگیرد. خاصه حالا که شبکه های اجتماعی فراگیر شده اند، نمی شود فصلی ها را از حرفه ای ها تمییز داد، بلکه ناچار باید حضور موثر و سرنوشت سازشان را به عنوان یک عامل جدی به حساب آورد. اتفاق ناگواری که این وسط افتاده ظهور پرهیبت سیاستمداران فصلی است. تعبیر «سیاستمدار فصلی» بعید است منظور مرا درست منتقل کند. بهتر است بگویم کارشناسان سیاسی فصلی؛ به دلیل فراگیر شدن شبکه های ماهواره ای و کانال های تلگرامی، کارشناسی سیاسی به امری مبتذل و پیش پا افتاده بدل شده و همه بی آنکه چیزی از اصل و فرع موضوعات سیاسی بدانند، در یک فرآیند دسته جمعی تبدیل به کارشناس سیاسی شده اند. بخصوص وقتی وارد فضاهای مجازی می شوید، می بینید که همه- به تقلید از کارشناسان بی بی سی و من و تو و اینترنشنال- با چند کلمه تکلیف انقلاب، جنگ، برجام، پالرمو، اینستکس و غیره را معلوم می کنند و می گذرند. مگر می شود جلوی این نیروی سهمگین ایستاد و بر موضع کارشناسی و حرفه ای خود پای فشرد؟ بحث چپ و راست یا این طرفی و آن طرفی نیست. به نظرم یکی از دلایلی که مجمع تشخیص مصلحت درباره پالرمو بیش از حد محتاط و دست به عصا شده، وجود همین سیاستمداران فصلی است که بی پروا وارد مساله شده اند و همه محاسبات و مناسبات را به هم ریخته اند. پریروز در جریان تشییع پیکر شهدای عملیات تروریستی خاش یکی از داغداران در اوج غلبه احساسات و عواطف رو به علاءالدین بروجردی می کند و می گوید پاسداران به این دلیل شهید شدند که شما در مجلس برجام را تصویب کردید. پیداست که علاءالدین بروجردی در آن مقام نمی تواند از موضع خودش و مجلس دفاع کند. در آن وضعیت اگر او احتیاط نمی کرد، ممکن بود با عکس العمل تندتر و سخت تری مواجه شود. منطقا نمی توان برجام و ترور پاسداران را به هم مربوط دانست. اتفاقا برجام در حفظ امنیت کشور تاثیر مهمی داشته و دارد اما آیا کسی زورش می رسد که با مخالفان فصلی برجام مخالفت کند؟ از این طرفش هم با موافقان فصلی برجام طرفیم. یعنی قصه پالرمو رفته رفته برای طرفین تبدیل به یک موضوع حیثیتی شده و هر طرف رای بیاورد، طرف مقابل گمان می کند که باخته و بر حیثیتش خدشه وارد شده. برای همین هم هست که طرفین آنچه در توان داشته اند این روزها به کار برده اند تا جلوی پیروزی طرف مقابل را بگیرند. قطعا در روزگار مدرن باید از هر نوع مشارکت عمومی استقبال کرد. حضور سیاسی مردم، ولو در این حد مبالغه آمیز، چیزی نیست که بتوانیم با آن مقابله کنیم. برای رفع هر نوع سوءتفاهمی، صریح و روشن می گویم که منظورم طرفداری از اشرافیت سیاسی نیست. نمی خواهم بگویم همه حق ندارند، اظهارنظر سیاسی کنند، اما می گویم تبدیل اظهارنظر سیاسی به قدرتی مهارنشدنی خطرناک است و می تواند روند قانونگذاری و اجرای قانون را به هم بزند. چه بسا همین انرژی رو به تزایدی که اطراف پالرمو متراکم شده، فردا به سمت دیگر سوژه های قضایی یا حقوقی و بین المللی برود. آیا در این صورت خبره ها و سیاستمداران و وکلا می توانند بی ترس از سیاستمداران فصلی، وظایف عادی و معمول خود را انجام دهند؟ این وسط هر کس نفوذ کلام بیشتری داشته باشد و هر کس بهتر بتواند عواطف و هیجانات مردم را تحریک کند و هر کس رگ خواب عوام را بهتر بشناسد، راحت تر می تواند محاسبات و مناسبات سیاسی کشور را از توازن بیرون بیاورد و کفه های حقوقی و بین المللی را بالا و پایین کند. امسال قبل از راهپیمایی ۲۲ بهمن، رهبری جلوی یکی از آشوب های مقدر را گرفتند و پیشاپیش گفتند که این راهپیمایی برای وحدت است نه تسویه حساب سیاسی. اگر ایشان این امر را متذکر نمی شدند، بیم آن می رفت که به بعضی از مسوولان – در سطوح مختلف – حمله شود و هواداران فصلی آنها را منکوب کنند. اما مراسم تشییع پیکر شهدا نیز تفاوتی با راهپیمایی ۲۲ بهمن ندارد و نباید به محل نزاع سیاسی بدل شود و طی آن تصویب برجام به عنوان یک عمل خائنانه معرفی شود. احتمالا اعضای مجمع تشخیص مصلحت پس از رد یا تصویب پالرمو کتبی و شفاهی و حضوری گرفتار چنین تهمت هایی خواهند شد و خوب است که مقامات عالیه جلو جلو دفع مقدر کنند و راه را برای ورود هواداران فصلی به چنین قضیه پیچیده ای بگیرند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 107364 و در روز دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۴:۳۷
2024 copyright.