پرونده‌ای برای سینمای فرهادی۵/ سفر و مهاجرت در فیلم‌های فرهادی

اسماعیل میهن دوستآن ها که می روند، آن ها که می مانند

سینماسینما، اسماعیل میهن دوست – منتقد:

رقص در غبار

نظر، قهرمان نوجوان «رقص در غبار» از خانواده آذری‌زبانی است که از شهرستان به پایتخت مهاجرت کرده‌اند. با وجود تاکید آشکار به لهجه آذری نظر، پخش تصنیف و ادای چند دیالوگ آذری، در طول فیلم تاکید و تمرکزی بر تفاوت فرهنگی و دیگر وجوه مهاجر بودن قهرمان وجود ندارد و این ویژگی تاثیری در روند داستان فیلم ندارد. قصه حول رابطه عاشقانه نظر با دختری (باران کوثری) می‌گذرد که بنا به تعصبات و باورهای محل زندگی فعلی نظر مجبور به طلاق او می‌شود و برای تامین مهریه‌اش خود را به سفر بیابانی یک مارگیر منزوی و تک‌رو (فرامرز قریبیان) تحمیل می‌کند. در طول این سفر غریب نیز نه قرار است اراده قهرمان متزلزل شود و نه او دچار تحول شود. سختی‌ها و ناملایمات این سفر که در جریان تلاش پسرک برای ایجاد رابطه با مارگیر سرسخت و کم‌حرف و آموختن مارگیری از او رخ می‌دهد، محکی است برای نمایش پایداری او در عشق و علاقه به معشوقی که دیگر متعلق به او نیست!

 

شهر زیبا

در «شهر زیبا» مهاجرت موضوعیتی ندارد. اما سفر در معنای تغییر محیط چرا! اعلا، قهرمان نوجوان فیلم، برای گرفتن رضایت از خانواده‌ای که فرزندشان توسط دوست اعلا به قتل رسیده، از کانون اصلاح و تربیت مرخصی گرفته و راهی شهر می‌شود و در بستر تعامل او با محیط جدید که عموما محدود به کسب رضایت از پدر پیر (فرامرز قریبیان) اما سرسخت مقتول است، با خواهر دوستش آشنا می‌شود. در پایان این سفر اعلا با موفقیت در ماموریتی که به‌خاطر آن از کانون اصلاح و تربیت خارج شده بود، دوباره به آن‌جا بازمی‌گردد، اما در این فاصله یک بلوغ عاطفی و یک تجربه عشقی نافرجام را نیز از سر گذرانده است!

 

چهارشنبهسوری

سفر نوروزی به خارج از کشور در «چهارشنبه‌سوری» بیشتر یک موضوع فرعی و حاشیه‌ای است که کارکردی شخصیت‌پردازانه در جهت معرفی خاستگاه فرهنگی طبقاتی زوج مژده (هدیه تهرانی) و مرتضی (حمید فرخ‌نژاد) دارد. ضمن این‌که ماجرای بلیت سفر و اطلاع از ساعت عزیمت آن از جانب سیمین، زن همسایه (پانته بهرام)، نیز کارکرد پیش‌برنده داستان دارد. از آن‌جا که مژده ظن آن دارد که مرتضی و سیمین با هم سر و سری دارند، لو رفتن این موضوع توسط کارگر خدمتکار (ترانه علیدوستی) تنش بین زن و شوهر در روز چهارشنبه‌سوری را دامن می‌زند.

 

درباره الی…

در این فیلم با سفر و مهاجرت، هر دو مواجهیم. کل داستان «درباره الی…» در سفر اتفاق می‌افتد؛ سفر تابستانی چند خانواده از قشر متوسط مدرن در ایام تعطیلات. مشهور است آدم‌ها شخصیت واقعی خود را در دو موقعیت برملا می‌کنند؛ در سفر و در زندان. سفر «درباره الی…»، به‌ویژه پس از اتفاق تراژیک ناپدید شدن الی (ترانه علیدوستی) در دریا، از این موقعیت‌هاست! جمعی که تک‌تکشان در ابتدای سفر برخورد گرم و صمیمانه‌ای با الی دارند، پس از این اتفاق به‌تدریج در موضع قبلی خود تجدید نظر می‌کنند و به قضاوت او می‌پردازند و زمانی که شرایط دشوارتر شده و آشکار می‌شود مردی که برای پی‌گیری سرنوشت الی عازم شمال است نه برادر بلکه نامزد اوست، اکثریت مسافران برای دفاع و توجیه خود ابایی از تخریب شخصیت الی نزد نامزدش ندارند و در این رابطه در جمع خود سپیده (گلشیفته فراهانی)، دعوت‌کننده الی به سفر، را تحت فشار می‌گذارند!

یکی از اعضای این جمع، احمد (شهاب حسینی) پس از چند سال تحصیل و زندگی در آلمان به‌تازگی به کشور بازگشته است. احمد با تجربه یک ازدواج ناموفق در مهاجرت (که خود در توجیه آن ضرب‌المثل آلمانی «یک پایان تلخ بهتر است از تلخی بی‌پایان» را عنوان می‌کند) قصد ازدواج مجدد در داخل کشور دارد.

 

جدایی نادر از سیمین 

بنیان اختلاف زوج نادر(پیمان معادی) و سیمین (لیلا حاتمی) مقوله مهاجرت است. زن طرفدار رفتن و مرد پایدار در ماندن. این تفاوت که نمودی از اختلاف در بینش و دیدگاه طرفین نسبت به زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است، از چنان ابعادی برخوردار است که با وجود رابطه عاطفی آشکار فی مابین، وجود دختر نوجوان و درنهایت حتی منتفی شدن بهانه ماندن شوهر (فوت پدر) سرانجامی جز جدایی ندارد. نقطه قوت فیلم در بررسی این موضوع عدم موضع‌گیری فیلم و فیلم‌ساز در له و علیه مهاجرت است. در کمتر فیلمی در سینمای ایران شاهدیم که مستقیم و غیرمستقیم، آشکار و پنهان، سرراست و دوپهلو، مقوله مهاجرت به‌ویژه مهاجرت به غرب مذموم شمرده نشود؛ از نوع گیشه‌ای و کلیشه‌ای (امثال «پسر تهرونی» و «دنیا») گرفته تا روشن‌فکرانه و هنری («یه حبه قند» و «دختر»).

در «جدایی نادر از سیمین»، مهاجرت فارغ از داوری به‌عنوان یک حق به رسمیت شناخته شده و قضاوت در مورد آن و سایر مسائل مبتلابه تماما به مخاطب واگذار شده است!

 

گذشته

در «گذشته» برعکس «جدایی نادر از سیمین» بازگشت به وطن و ترک مهاجرت عامل اختلاف و جدایی است. از شواهد و قراین در فیلم پیداست ماری، یک مهاجر آرژانتینی، با احمد، مهاجر ایرانی، در فرانسه ازدواج کرده و زندگی عاشقانه و بسامانی داشته‌اند. اما به دلیل بازگشت چهار سال پیش احمد به ایران رابطه آن دو دچار بحران شده و به دلیل طولانی شدن اقامت احمد در ایران ماری تقاضای طلاق کرده است. حال که احمد به امید جبران گذشته و احیانا منصرف کردن ماری به فرانسه بازگشته، وقتی متوجه می‌شود ماری وارد رابطه جدیدی با ثمین، یک مهاجر مراکشی، شده و از او باردار است، مجبور به تن دادن به قانونی شدن جدایی‌شان می‌شود. از سوی دیگر به نظر می‌رسد ماری هنوز دل در گرو عشق احمد دارد و ثمین را به دلیل شباهت‌هایش جایگزین احمد کرده است و چاره‌ای جز ادامه زندگی مشترک با ثمین ندارد؛ مشابه موقعیت ثمین که هنوز از رابطه عاشقانه با سلین، همسر فرانسوی به کما رفته‌اش، خلاصی نیافته است. احمد که در آغاز سفر با شال گردنی سفید به فرانسه آمده، با شال گردنی سیاه به وطن بازمی‌گردد.

«فروشنده» را هنوز ندیده‌ام، بنابراین در بین فیلم‌های فرهادی سه فیلم «درباره الی…»، «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته» به سفر و به‌ویژه به مقوله مهاجرت بیشتر پرداخته‌اند و با وجود افتراق در داستان و تنوع در شخصیت‌ها از وجوه مشترکی نیز برخوردارند.

شخصیت‌های درگیر با مقوله مهاجرت عموما متعلق به اقشار متوسط و مدرن شهری هستند. در هر سه فیلم مقوله مهاجرت در ارتباط تنگاتنگ با مقوله ازدواج و جدایی خانوادگی مطرح می‌شود و از برآیند موضع و رفتار شخصیت‌های مرد و زن فیلم‌ها می‌توان چنین استنباط کرد که شخصیت‌های زن میل به مهاجرت و تداوم آن دارند (سیمین و ماری) و شخصیت‌های مرد میل به ماندن در وطن (نادر). و در بین مردهای ایرانی که مهاجرت اختیار کرده‌اند (هر دو احمد «درباره الی…» و «گذشته»)، میل به بازگشت با انگیزه‌های مختلف قوی‌تر است!

 

ماهنامه هنر و تجربه

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 25978 و در روز یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۱:۲۶
2024 copyright.