کارگردان «پشت در خبری نیست»: اکران در سینمای ما یک‌سری داستان‌های خاص دارد

شبنم عرفی نژادشبنم عرفی‌نژاد کار خود را از روزنامه‌نگاری شروع کرد و سپس در کسوت‌های مختلفی ازجمله طراح صحنه و لباس، منشی صحنه و دستیار کارگردان در فیلم‌های مختلف همکاری کرد که از آن میان می‌توان به فیلم‌های «مجرد ۴۰‌ساله» (۱۳۹۳) شاهین باباپور، «هم‌نفس» (۱۳۸۲) مهدی فخیم‌زاده، «غروب شد بیا» (۱۳۸۳) انسیه شاه‌حسینی اشاره کرد.

به گزارش سینماسینما، البته عرفی‌نژاد تله‌فیلم‌های مختلفی را کارگردانی کرد که می‌توان «دختران معجزه» (۱۳۹۲) و «فرزند چهارم» (۱۳۹۱) را نام برد. عرفی‌نژاد مدت‌هاست که همکار کیانوش عیاری است و خود را شاگرد او می‌داند. او در گفت‌وگو با «فرهیختگان» از پخته شدن کارگردان در دیدن بسیار زیاد فیلم می‌گوید و اکران در سینمای ایران را یک معضل می‌داند. گفت‌وگوی او را بخوانید.

بعد از هفت‌سال فیلم شما اکران شد و باید یک احساس خاصی داشته باشید؟
واقعا هیچ احساسی ندارم. خیلی از دوستان صمیمی و سینماگران را در افتتاحیه فیلم دیدم و خوشحال شدم و از طرفی وقتی خیلی از افراد روی زمین نشستند، ناراحت شدم. حالا که هفت، هشت سال از ساخت فیلم گذشته دیگر آن هیجان فیلم برای من نیز کم شده است.

از مرکز سینمایی آن دوران پیگیری کردید؟ جواب قانع‌کننده‌ای به شما دادند؟
جواب‌هایی که دادند، اوضاع را پیچیده‌تر کرد و در آخر ما نفهمیدیم چه شد. یک لابیرنت برای ما درست کردند که ما دائم به در و دیوار خوردیم.

چیز خاصی در فیلم شما نبود که جلوی اکرانش را گرفتند؛ واقعا چرا؟
فیلمی که در جشنواره پلیس اول می‌شود دیگر مشخص است که مشکلی ندارد. مهراوه شریفی‌نیا برای این فیلم از انجمن منتقدان جایزه گرفت و چند جشنواره رفت ولی باز ما نفهمیدیم مشکل فیلم چه بود! واقعا نمی‌دانم چرا این فیلم اکران نشده بود.

اولین فیلم شما در سینما بود. هدایت بازیگرها سخت بود؟
قاعدتا کار مشکلی بود. زیرا قصه ما پیچیده بود. شخصیت‌های فیلم دائم با یکدیگر برخورد می‌کردند و نماهای گفت‌وگوی دونفره خیلی ساده نداشتیم. بیشتر فیلم «لانگ‌تیک» (برداشت بلند) بود و این کار را سخت می‌کرد. من خیلی این فیلم را دوست دارم و با اعتمادبه‌نفس می‌گویم که تنها دو صحنه را تغییر می‌دادم.

بسیاری از کارگردانان وقتی فیلم خود را پس از چند سال می‌بینند می‌گویند اصلا فیلم را دوست ندارند. برای شماچنین شد؟
نه اصلا این‌چنین نشد و من این فیلم را خیلی دوست دارم. خودم بعد از پنج سال باز که فیلم را دیدم، تنها دو نکته من را آزار داد که برای تماشاچی مشخص نیست. وگرنه من اگر بخواهم دوباره این فیلم را بسازم با همین دکوپاژ آن را می‌سازم. داستان به من می‌گفت که چه دکوپاژی را باید به کار بگیرم.

پس شما براساس فیلمنامه پیش می‌روید و کمتر بداهه‌پردازی می‌کنید؟
قطعا سر صحنه یک‌سری تغییرات اتفاق می‌افتد. بازیگر با رفتار و گفتارش تغییراتی را ایجاد می‌کند که باید از آنها بهره گرفت. من احساس می‌کنم که چه چیزی به من کمک می‌کند تا از  آن در زمان فیلمبرداری استفاده ‌کنم.

از بداهه‌پردازی در فیلم استفاده کردید؟
نه اصلا چنین نشد. یک‌سری جمله‌ها و تک‌کلمه‌هایی را که بازیگران بداهه می‌گفتند، استفاده کردم و از نظر کارگردانی اصلا بداهه‌پردازی نکردم.

پختگی خوبی در کمدی فیلم است. شما در نوشتن طنز تجربه دارید؟
اصلا دست به قلم نیستم. من فیلم بسیار می‌بینم. آنقدر فیلم که واقعا در آن غرق می‌شوم. من با مهدی فخیم‌زاده، انسیه شاه‌حسینی، پرویز شهبازی و عیاری کار کردم و از هر آدمی یک چیزهایی را که برای من جذاب بود، یاد گرفتم و آنها را در فیلم‌هایم به کار بردم. به نظرم این کمدی کمی ناخودآگاه باشد.

ایده تصویربرداری «استدی کم» فیلم نظر شخصی شما بود یا در تعامل با فیلمبردار به این نتیجه رسیدید؟
بیشتر فیلم ما در راه‌پله یک آپارتمان می‌گذرد. بنابراین ما نمی‌توانستیم از دوربین ثابت استفاده کنیم. اگر فقط می‌خواستیم در راه‌پله دوربین روی دست بیاید و در نماهای داخلی خانه دوربین ثابت باشد، یک دوگانگی آزاردهنده ایجاد می‌شد. به این نتیجه رسیدیم که دوربین متحرک باشد و از استدی کم بهره بگیریم.

بنابراین حرکت دوربین و نوع فیلمبرداری را براساس فیلمنامه مشخص کردید؟
فیلمنامه چنین ایجاب می‌کرد. خیلی‌ جاها مانند کلانتری دیگر لزومی نداشت دوربین استدی کم داشته باشیم و ما آن نماها را ثابت برداشت کردیم.

به نظرم پلیس‌های فیلم خیلی مهربان هستند اما در زمان خدمت نظامی‌ها را خیلی خشک دیدم. نظرتان چیست؟
من سعی نکردم از واقعیت دور بشوم. مثلا در کلانتری به عینه دیدم که افراد نظامی همدیگر را به اسم صدا می‌کردند. ما همیشه دو تصویر از پلیس‌ها دیدیم؛ یا آنها را خیلی خشک و مقرراتی دیدیم یا خیلی شوخ و بذله‌گو که راهی به واقعیت ندارند. پلیس‌های فیلم من پایشان روی زمین است. هیچ ادای پلیس‌بازی ندارند. رئیس کلانتری واقعا گیج می‌شود. واکنش‌های طبیعی دارد.

چرا این فیلم در سینمای بدنه اکران نشد؟ به نظرم این فیلم مختص هنر و تجربه نیست.
واقعا این فیلم باید اکران عمومی می‌شد و سالن‌ها و سانس‌های بیشتری می‌داشت. اکران در سینمای ما یک‌سری داستان‌های خاص دارد. هنر و تجربه تنها فرصت ماست. باز بهتر از این است که حداقل افراد آن فیلم را ببینند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 22273 و در روز یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۶:۳۳
2024 copyright.