یادداشت های روزانه جشنواره فجر، نگاهی به «ویلایی‌ها» ساخته منیر قیدی/ یک داغ زنانه

سپیده ابرآویزسینماسینما، سپیده ابرآویز:

۱-    فیلمنامه نویس باید بلد باشد  خوب ببیند و بشنود. باید چیزهایی را که سایرین ندیده اند پیدا کند و به تصویر بکشد . این یکی از اصول اولیه فیلمنامه نویسی است . قایل بودن به این اصل کافی است تا به نتیجه برسیم منیر قیدی فیلمنامه نویس خوبی است .او چیزی را دیده که بسیاری نزدیک به ۴۰ سال است آن را ندیده یا درباره ش حرف نزده اند . او ویلایی ها را دیده و به تصویر کشیده است. زنانی که در نزدیکی های خط مقدم در ویلاهایی ساکن می شوند و ضمن انجام کمک های پشت جبهه ای در انتظار شوهرانشان می نشینند تا هر از گاهی به آنها سر بزنند ، با بچه هایشان بازی کنند و ملاقات عاشقانه ای داشته باشند .
۲-    اما همه فیلم نامه خوب ویلایی ها این  نیست . این انتظار تازه آغاز ماجراست . حالا زن هایی که منتظر شوهرشان مانده اند می فهمند گاهی هم باید منتظر ((هایس )) بمانند. هایس به ظاهر یک ماشین ساده است . اما وقتی که می آید  حتما خبری آورده است . خبری که بیشتر از هر  خبری، خبر مرگ و شهادت است. منیر قیدی چقدر خوب بلد است به ما نشان دهد که با هر بار آمدن هایس چطور دل همه ی زنان می لرزد . چشمان پر سوال شان خیره می ماند تا بدانند این بار قرعه به نام چه کسی افتاده است ،  قیدی چقدر خوب تخریب روانی زن های شوهر از دست داده و بچه های بی پدر شده در دل جنگ را به ما نشان می دهد.
۳-    چه کسی می داند که این هایس ها وجود داشته اند ؟ چه کسی باور می کند که این زنان واقعا در کناره خط مقدم اندیشمک و دزفول زندگی کرده اند و ویلایی ها قصه واقعی رنجی است که بر آنها رفته است ؟ بزرگترین نقطه قوت فیلم ویلایی ها همین کشف غریبی است که منیر قیدی آن را پیدا کرده است . به گفته خودش ده سال برایش زحمت کشیده وحاصل زحمتش خوب به بار نشسته است .
۴-    فیلم سر تا سر زنانه است . انگار قیدی می داند که قصه جبهه و شهید شدن رزمندگان و اسارت و درگیری و … به درد روایت ویلایی ها نمی خورد . از خیر همه آنها می گذرد و دوربینش را ابدا از منطقه سکونت ویلایی ها بیرون نمی برد . او می داند قصه قصه انتظار کشنده این زن هاست. قصه لحظه های تلخ و شیرین تا آمدن یا نیامدن همسران شان
۵-    در ویلایی ها زنانی را می بینیم که چطور کنار هم زندگی می کنند و یک خط اصلی قصه می شود نخ تسبیح دور هم نشینی های این زنان . آن جایی که طناز طباطبایی در نقش همسر یک رزمنده برای نجات فرزندانش از شرایط سخت جنگ  و بردن آنها به خارج از کشور به منطقه زندگی ویلایی ها می آید و با مادرشوهرش بر سر این تصمیم درگیر می شود و…
همین قصه اصلی چقدر زمینه ساز بقیه قصه ها می شود و چقدر کمک می کند با دنبال کردن قصه او شاهد صحنه های درخشانی از یک کارگردانی سالم باشیم . نماهایی از حمله هوایی دشمن ، فرار زنان با آن چادرها به باد سپرده از زاویه بالا ، دشتی که انگار آخر ندارد و تصاویر بسته داخل ویلاها و …همه و همه نشان می دهد که منیر قیدی اهل سینماست و حواسش به قاب بندی و تدوین و دکوپاژ و… هست.حواسش به نوشتن سکانس ها و دیالوگ های موثر فارغ از هر نوع شعارزدگی هست. حواسش به پیدا کردن رگ خواب مخاطب امروز که شاید اصلا جنگ را ندیده باشد هست.
۶-    پری ناز ایزدیار در نقش فرمانده ویلایی ها نسبتا خوب فرو رفته است . طناز طباطبایی هم به شکلی معجزه آسا از تکرار  نقش زن مورد ظلم واقع شده ، منفعل، گریان دوری جسته و در نقش زنی مصصم ظاهر می شود که اتفاقا بر خلاف بقیه زن ها بیشتر ساکت است و نظاره گر . او نقش درونی اش را خوب درک کرده و به درستی از پسش برمی آید.
۷-    افزودن یک خرده ماجرای عشقی بین الیاس و دختر نوجوان فیلم ، تلخی لحظه ها را کم کرده و ثابت می کند در هر شرایطی عشق فراموش نمی شود.
۸-    ویلایی ها بغضی دارد که بیخ گلویت را می فشارد. از همان ابتدای فیلم تا سکانس آخر که باز آمدن هایس را نشان می دهد بی آنکه بدانی این بار نوبت کیست. این بغض قطعا برای کسانی که دوران جنگ را تجربه کرده اند ملموس تر است . اما قیدی آن قدر موفق عمل کرده که بسیاری از  متولدین دهه ۶۰ و ۷۰ هم بعد از خروج از سالن متاثر از فیلم در فکر می روند. ویلایی ها بدون شک فیلم خوبی است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 43338 و در روز چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۸:۳۸
2024 copyright.