تازهترین فیلم کمال تبریزی با عنوان «ما همه با هم هستیم» به تهیهکنندگی رضا میرکریمی به سینماها آمده است. اثری که حاشیههایش قبل از تبلیغاتش در سینما نمایانگر شد. علیرغم حاشیههای مطرح شده چه درباره سرمایهگذار، چه گروه و دستمزد بازیگران، منتقدان، این اثر تبریزی را ضعیف و کاملاً تجاری میدانند. اثر کمدی- اجتماعی که مخاطب را با نوعی بلاتکلیفی مواجه میکند و حتی نمیتواند او را بخنداند. آرش خوشخو منتقد سینما از سیر فعالیتها، دوران اوج و نزول سینمای کمال تبریزی از گذشته تا به امروز گفت.
دهه هفتاد و معرفی یک فیلمساز مهم
به گزارش سینماسینما ،آرش خوشخو روزنامهنگار و منتقد، درباره روند فیلمسازی کمال تبریزی طی فعالیتهای سینماییاش به خبرنگار ایرناپلاس گفت: تبریزی از سینماگران دوران جنگ است و با حاتمیکیا و جمال شورجه فیلمسازی را شروع کرد. اثر دومش فیلمی با عنوان «عبور» فیلم خاصی بود. به هر حال، تبریزی فیلمسازی است که مثل حاتمیکیا و جمال شورجه از بطن سینمای جنگ بیرون آمده است. او در دهه هفتاد یک فیلم ماندگار سینمای کمدی-جنگی با عنوان «لیلی با من است» را از خود به جای گذاشت. این اثر فیلمنامه بسیار خوبی داشت و به لحاظ کارگردانی بسیار پخته بود که هنوز هم خندهدار و پر از نکته و تیزهوشی است. «لیلی با من است» یک دفعه کمال تبریزی را به یک فیلمساز خیلی مهم در سینمای ایران تبدیل کرد. البته در این اتفاق نقش فیلمنامه را نباید فراموش کرد؛ فیلمنامهای که تبریزی آن را همراه با رضا مقصودی نوشته بود. او در دهه هفتاد دو فیلم مهم دیگر ساخت: «شیدا» و «مهر مادری». به هر حال «شیدا» فیلم جوانپسندی بود و یکی دو پرتره عاشقانه خیلی خوب از لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر در وسط فضای جنگ طرح کرد. «مهر مادری» یک ملودرام مرسوم و معمول سینمای ایران بود که خیلی هم مورد توجه قرار نگرفت.
«مارمولک» برند تبریزی را تقویت کرد
«در دهه هشتاد او یک سریال خیلی خوبی به نام «دوران سرکشی» که عاطفه نوری نقش اولش را بازی میکرد، ساخت. سریال بسیار موفقی بود و توقعات را از کمال تبریزی بالا و بالاتر برد. هر چند فیلم «یک تکه نان» جزو دوره نزول تبریزی بود ولی فیلم «مارمولک» که روی فیلمنامه بسیار خوب پیمان قاسمخانی بنا شد، برند تبریزی را تقویت کرد. با ساخت آثاری مانند «مارمولک»، «دوران سرکشی»، «شیدا» و … تبریزی به یکی از مهمترین فیلمسازهای بعد از انقلاب و حتی همطراز حاتمیکیا و احمدرضا درویش بدل شد.»
این تبریزی، کمال تبریزی دهه هفتاد نیست
این منتقد با اعلام اینکه سینمای تبریزی در دهه هشتاد به سمت یک سهلانگاری میرود، گفت: نمیدانم یکدفعه در میانه دهه هشتاد چه اتفاقی برای ایشان میافتد که سینمایش به سمت یک نوع کمکاری، سهلانگاری و بیتوجهیهایی میرود که البته از اواسط دهه هشتاد این آفت گریبانگیر سینمای حاتمیکیا هم میشود. حاتمیکیا در دهه نود دوباره به جایگاه خود باز میگردد. ولی در سینمای تبریزی همچنان این اتفاق ادامه دارد و فیلمهایش دیگر نتوانستند آن متقاعدکنندگی و باورپذیری فیلمهای دهه هفتادش را داشته باشند. این نوع تبریزی جدید را در سریالهایی که برای تلویزیون ساخت و همه آنها تقریباً نیمهکاره ماندند و با جنجال روبهرو شدند را میتوانیم ببینیم که هیچکدام هم موجی درست نکردند. به هر حال، فیلمهایی مثل «مارموز» حتی «طبقه حساس» جزو کمدیهای ضعیف تبریزی هستند. یا حتی در همین فیلم «ما همه با هم هستیم» این تبریزی، کمال تبریزی دهه هفتاد نیست.
استفاده از جوک و گافهای سیاسی
خوشخو درباره بهره بردن کمال تبریزی از موضوعات سیاسی در آثارش تصریح کرد: نمیتوان گفت سیاست؛ بیشتر یک نوع استفاده از جوک و گافهای سیاسی است. به عبارت دیگر، از جوکهای سیاسی استفاده میکند. نمیتوان گفت فیلم کمدی سیاسی میسازد. استفاده از جوک سیاسی خیلی کار پیچیدهای نیست. به خصوص اینکه الان طنزنویسهای مطبوعاتی هم وارد داستان شدهاند. این طنز نویسان هر جوک سیاسی را به یک موقعیت نیمچه سینمایی تبدیل میکنند که حاصلش اثر دندانگیری نیست و به لحاظ تجاری و سینمایی موفق نمیشود.
ما همه با هم هستیم
این روزنامهنگار درباره بزرگترین مشکلی که در فیلم «ما همه با هم هستیم» وجود دارد، بیان کرد: این اثر قابلیت تفسیرهای نمادین را هم به خاطر اسمش و هم ویژگی جامعهای که مطرح میکند را دارد. عدهای که همه با هم میخواهند خودکشی کنند. از طرف دیگر هم میتوان گفت یک فیلم انتزاعی است که فقط خواسته با یک سوژه جالب و بکر تفسیرش کند. به هر حال، یک تیغ دولبه است اگر بخواهیم از آن تعبیرات سیاسی کنیم. مشکل فیلم این است که شوخیهایش کم است. یعنی از دقیقه ۳۰ یا ۴۰ فیلم شوخیهایش تمام میشود. آن هم به این خاطر است که فیلمنامهنویسهایش تجربه زیادی از فیلم کمدی نداشتند. فیلمنامهنویسها آنقدر درگیر سوژه بکر خود بودهاند که فراموش کردند این اثر به شوخی و موقعیتهای خندهدار بیشتری احتیاج دارد. از دقیقه ۴۰ دیگر موضوعی در فیلم نیست که به آن بخندید. اما موقعیت اولیه، موقعیت بکر و خوبی بوده است و باز هم به نسبت ۴-۵ فیلم اخیر آقای تبریزی از همه بهتر است. فیلمهای اخیر او آنقدر بد بودهاند که «ما همه با هم هستیم» بهترینشان است.
فاصله زیاد «ما همه با هم هستیم» از «لیلی با من است»
آرش خوشخو با اعلام اینکه این اثر از «طبقه حساس» بهتر است، اما در مرحله پایینتر از «مارمولک» قرار میگیرد، عنوان کرد: این فیلم در درجه اول با چنین فیلمنامهای باید خندهدار باشد. من بهعنوان یک مخاطب عام وقتی به سینما میروم و با چنین بازیگران و ستارههایی که جمع شدهاند، دلم میخواهد به فیلم بخندم. البته در مأموریت اولش با شکست روبهرو میشود و بعد موقعیت را گنگ و مبهم تمام میکند. نباید یک فیلم کمدی اینقدر مبهم تمام شود. زمهریر میآید و اینها وارد زمهریر میشوند. مهران مدیری نکیر و منکر است. ماجرا چیست؟ گلزار آنجا چه کار میکند؟ ممکن است فیلمنامهنویسها برای این ماجرا پاسخ داشته باشند. اما هر چه هست برای یک فیلم کمدی نباید اینقدر گیج شویم، صاف و پوستکنده بگویید اینجا کجاست. حاتمیکیا سال هشتاد فیلمی با عنوان «ارتفاع پست» ساخت که به دلیل سوژه، پایان گنگ و دو پهلویش، مخاطب متوجه میشود که یک فیلم منتقد اجتماعی سنگین بوده است. اما برای چنین فیلمی که قرار است بخندیم و همه ستارگان و رفقا جمع هستند، چرا باید تا این اندازه به فکر فرو برویم که پایانش به کجا میرسد. «ما همه با هم هستیم» یک ۴۵ دقیقه سرگرم کننده ابتدایی دارد و یک نیمه دوم خیلی سنگین و کسل کننده. اگر با همان روند نیمه اول فیلم حرکت میکردند و فیلمنامهنویسها به خود زحمت میدادند شوخیها و موقعیتهای خندهدار بیشتری در فیلم بگنجانند، آن موقع میشد فیلم را در ردیف یک فیلم خوب و متوسط کمال تبریزی دانست. اثری که اندکی از «طبقه حساس» بهتر و در مرحله پایینتر از «مارمولک» است. اما فاصلهاش در حال حاضر با «مارمولک»، «لیلی با من است» و ملودرامی مثل «شیدا» خیلی زیاد است.