پل شریدر فیلمنامه نویس، کارگردان و منتقد سرشناس آمریکایی پس از حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر و بازدید از اماکن و محیط های دانشگاهی ایران، در پستی در صفحه فیسبوک خود با عنوان “افکار گوناگون درباره ایران” تجربه سفر خود به ایران را توصیف کرده است.
به گزارش سینماسینما، شریدر در این پست که در صفحه فیسبوکش منتشر کرده نوشته است:
“چند روز طول کشید که سفرم به ایران را هضم کنم، و بخشی از من هنوز در آنجاست. خیلی از ایرانیها مردمی بافرهنگ و سخاوتمند هستند، و به مهماننوازی خود افتخار میکنند که کاملاً درست هم هست. با این وجود، آنها با یک شکاف در ذهن خود زندگی میکنند؛ انقلاب سال ۱۹۷۹٫ همه چیز به «قبل» و «بعد» تقسیم شده است. اگر هم از حکومت فعلی ناراضی باشند، همه به خوبی ارزش انقلاب را به یاد دارند و اینکه ترامپ تظاهر به جنگ میکند چیزی را تغییر نمی دهد . پس جامعه در دو سطح قرار دارد”
وی در بخشی دیگر از پست خود آورده است :
“با این که فیلمهای آمریکایی و غربی امکان نمایش عمومی در ایران را ندارند، همه در ایران هر چیزی را که بخواهند میبینند. وقتی (در جلسه سخنرانی دانشگاه) سؤال کردم چند نفر فیلم «فرست ریفورمد» من را دیدهاند، نیمی از آنها دستهای خود را بالا بردند. این اتفاق سال گذشته برای “اولیور استون” هم افتاد. ایرانی ها کتاب «سبک استعلایی در سینما» نوشته من را ترجمه کردند و دو ساعت در یک کلاس با دانشجویان درباره آن بحث کردیم”
شریدر همچنین در بخش دیگری از پست خود به موضوع حجاب که برایش جالب بوده می پردازد:
” مانند هر چیز دیگر در ایران، حجاب مانند یک تیغ دولبه است. در حالی که قرار بود حجب و حیا را ترویج کند، بعضا معکوس عمل میکند. زنان ایرانی به شکل زیبایی خود را آرایش میکنند، روسریهای خود را به سبکی بینظیر به سر میکنند، و به شیوه خود، کاملا جذاب هستند”
او که در سر راهش به فرودگاه راننده اش را وادار میکند تا توقف کوتاهی در حرم امام (ره) داشته باشد با انتشار عکسی از این دیدار نوشت:
” دیدار حرم آیت ا… خمینی ، به اندازه کافی مناسب بود برای آخرین توقف من در راه فرودگاه. ”
این نویسنده سرشناس سینمایی در باره تجربه اش از سفر به اصفهان نوشته است:
“وقتی در یک روز سرد در پارکهای اصفهان قدم میزدم، تحت تأثیر حسی از اشتراک قرار گرفتم. خانوادهها به پیکنیک آمده بودند، بچههای دبیرستانی دور هم حلقه زده بودند، مردان، آوازهای محلی میخواندند، و از خودم پرسیدم این حس چرا اینقدر آشناست. بعد متوجه شدم در دهه ۱۹۵۰، وقتی در “گِرَند رَپیدز” در میشیگان بزرگ میشدم همین حس را داشتم، دورانی که زندگی اجتماعی حاکم بود. البته که ایرانیها همه گوشی های پیشرفته اپل خود را دارند، اما در عین حال زندگی اجتماعی هم دارند.”
نویسنده فیلمنامه های راننده تاکسی و گاو خشمگین پیشتر با انتشار تصویری از خود در میدان نقش جهان نوشته بود:
“من در میدان نقش جهان اصفهان هستم. اینجا آنقدر پر از احساس و بینش است که مدتی طول میکشد با آن کنار بیایم”
وی در بخش دیگری از پست خود نظرات انتقادی هم داشت :
“ایرادهایی هم هست. سانسور رسمی، ترافیک، غذاها (گوشت و شیرینی دوست ندارم !)، گرایش به موتیفهای تزئینی ( تجملاتی ) که بیش از اندازه رایج است، اما سفر به ایران را به عنوان مقصدی برای همه کسانی که ذهنهای باز و کنجکاو دارند، توصیه میکنم، اما گروهی سفر کنید. بینظمی این قدر هست که تنهایی از پس آن برنیایید. تهران شهری پر از اتوبوسهای گردشگری، با بازدیدکنندههای غربی است و البته قدمت تاریخی دارد”
پل شریدر که به دعوت جشنواره جهانی فیلم فجر در ایران حضور داشت در کنار نشست های علمی و دانشگاهی و بازدید از اماکن و موزه ها و سفر به اصفهان ، در چند برنامه تلویزیونی و کنفرانس مطبوعاتی نیز حضور یافت و در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران جشنواره جهانی فیلم فجر را بسیار بزرگ تر از آنچه از قبل پیش بینی می کرده معرفی کرد و شکل اجرایی و محتوایی آن را در سطح جشنواره هایی چون نیویورک و تورنتو دانست.