این روزها دوباره تب و تاب معرفی فیلم به اسکار داغ است و هر کس در این بین نگاهی به این موضوع دارد. برخی مطابق معمول بر این باورند که که اسکار محلی برای زدن حرف های سیاسی است و از آن سو عده ای معتقدند که قواعد این بازی کاملا منطبق بر قواعد سینمایی است و جایی برای صدور بیانیه نیست بنابراین باید فیلمی که از نظر سینمایی شانس دیده شدن دارد به این آکادمی معرفی گردد.
سینماسینما، مرسده مقیمی ـ شاهین شجری کهن، منتقد سینما در گفت و گو با خبرنگار سینماسینما، با تاکید بر روشن بودن حضور «فروشنده» به عنوان گزینه شایسته از طرف ایران در اسکار درباره سایر رقبای این فیلم می گوید: امسال جزء معدود دفعاتی است که چند گزینه قابل توجه وجود دارد. بر خلاف برخی از سال های گذشته که نه تنها گزینه مناسبی را انتخاب نکردیم بلکه اصلا گزینه مناسبی برای معرفی نداشتیم؛ امسال حداقل سه، چهار گزینه از فیلم های مطرح شده، قابل توجه اند به طوری که در شرایط عادی و بدون در نظر گرفتن برخی ملاحظات می توانستند گزینه نهایی باشند. مثلا «اژدها وارد می شود» فیلمی است که کاملا قابلیت اکران جهانی و موفقیت در عرصه بین الملل را دارد و زبانش زبان سینماست. هرچند که اگر بنا باشد ایران را در اسکار نمایندگی کند باید تغییراتی در آن صورت گیرد و آن چیزهایی که صرفا برای مخاطب بومی معنا دارد و به نوعی شیطنت های فیلمساز محسوب می شود از فیلم خارج شود.
شجری کهن با اشاره به فیلم سینمایی «ابد و یک روز» و موفقیتهای داخلی این فیلم؛ می گوید: «ابد و یک روز» بسیار فیلم خوب و گرمی است ولی این فیلم برای مخاطب بومی تا این حد جذاب است. فیلم علاوه بر بومی بودن طبعا به عنوان کار اول خامدستی هایی به ویژه در فیلمنامه دارد. ما نمی توانیم یک فیلم اولی که به خودمان بسیار چسبیده و از دیدنش لذت بردیم و بارها و بارها تحسینش کردیم را نماینده سینمای ایران در اسکار بدانیم. آنجا مسائل تکنیکی به شدت اهمیت دارد. در اسکار اصول و قواعد تکنیکی که فیلم ها با آن سنجیده می شود قواعد کلاسیک سینماست. این که سعید روستایی فقط ۲۷ سال سن دارد یا این که نوید محمد زاده چندمین بازی خوبش را ارائه کرده نکات دارای اهمیتی برای ماست اما این ها اصلا به اعضای آکادمی ارتباطی ندارد؛ این ها در حوزه داخلی و در جغرافیای سینمای ایران معنا می شود. به هر روی با این که بسیار «ابد و یک روز» را دوست دارم اما شرایط و المان جهانی بودن را ندارد.
این منتقد سینما با بیان این نکته که اسکار را مکان مناسبی برای تصمیمات ایدئولوژیک نمیداند با اشاره به فیلم «ایستاده در غبار» گفت: فیلمی مثل «ایستاده در غبار» حتی فارغ از نگاه ایدئولوژیکی که ابدا جایش در اسکار نیست؛ بیشتر مناسب جشنواره ای نظر «ساندنس» است. باید در نظر بگیریم ظرفی که قرار است در آن فیلم را تعریف کنیم چیست. «ایستاده در غبار» در چنین موقعیتی از پیش بازنده است و فرستادنش فقط سوزاندن یک بلیط است! ضمن این که فیلم در جشنواره فجر و از کسانی که نگاه ایدئولوژیک وطنی هم دارند جز چند جایزه مشخص جایزه ای نگرفته است؛ در این شرایط چطور انتظار داریم در یک کشور بیگانه که اصلا موقعیت فیلم برایش قابل درک نیست موفقیتی کسب کند؟ این فیلم برای جشنواره ساندنس که فیلم های مستقل و مستندگونه بررسی می شود خوب است اما برای اسکار قطعا انتخاب غلطی است. با آن حجم فیلم که به آکادمی فرستاده می شود؛ این فیلم ندیده کنار گذاشته می شود. شخصیت اصلی فیلم حاج احمد متوسلیان برای ما یک چهره شناخته شده است که با آن ارتباط بر قرار می کنیم و برای مان معنا دار و محترم است. برای مخاطب خارجی باید پیش از نمایش فیلم توضیح داد که ایشان چه شخصیتی است و بعد فیلم دیده شود. ضمن این که فیلم همین معدود جایزه هایی که در ایران گرفته و تحسین هایی که به دنبال داشته، مثل حمایت خودم از آن به سبب نگاه شیردلانه و جسورانه به موقعیت جنگ و یک قهرمان ملی است. این که خیلی بی پروا یک قهرمان را با تمام ایرادهایش نشان می دهد، عصبانیت هایش، اشتباهاتش و… تحسین برانگیز است. نکته مثبت دیگر کار نوع روایت بدیع آن است که باز تاکید می کنم این ها جملگی برای ما معنا دار است نه برای اسکار. بنابراین این فیلم به هیچ عنوان گزینه مناسبی برای اسکار نیست.
او با تاکید بر این که هر انتخابی جز «فروشنده» نشان دهنده سوء نیت است؛ ادامه می دهد: «فروشنده» یک فیلم جهانی از یک فیلمساز معتبر است که در جهان دوست دارند فیلم او را ببینند. اصلا حضور فرهادی در اسکار با استقبال آکادمی مواجه می شود چرا که آن ها دوست دارند فیلمسازهایی را در فهرستشان داشته باشند که به وزن و اعتبارشان اضافه کند. به انضمام این که فیلم فرهادی دیده شده و از پخش جهانی بهره می برد. «فروشنده» استانداردهای لازم را داراست. بازیگرانی در آن ایفای نقش می کنند که کارنامه روشنی دارند و برای مخاطب آشنا هستند. تکنیک بسیار بالایی دارد و دیگر این که نمایشنامه آرتور میلر یک پدیده فرهنگی آشنا و جهانی است. همه این ها امتیازاتی است که «فروشنده» را ممتاز می کند. به نظرم هر بحثی برای فرستادن فیلمی جز «فروشنده» نشان دهنده سوء نیت و درگیری حزبی و جناحی است وگرنه برای یک کارشناس سینما بارز است که «فروشنده» درست ترین انتخاب برای آکادمی اسکار است.
شجری کهن در پاسخ به این که در صورت نهایی شدن «فروشنده» برای نمایندگی ایران در اسکار آیا این فیلم شانس کسب جایزه را دارد یا خیر، می گوید: این که «فروشنده» شانس کسب جایزه را دارد یا خیر ابدا چیزی نیست که بتوان از حالا درباره آن صحبت کرد و به چیزهای مختلفی بستگی دارد. تعداد بسیاری فیلم رقیب آن هستند و البته که حال و هوای اجتماعی دنیا در آن زمان اهمیت دارد. برای مثال ممکن است یک انفجار در لندن پیش از اسکار رخ دهد و در آن شرایط اجتماعی ترجیح بر این باشد که از یک فیلم ضد تروریستی تقدیر شود. قطعا معادلات سیاسی و اجتماعی بسیار مهم است و از حالا قابل پیش بینی نیست اما با همه این ها گزینه برتر «فروشنده» است. ما موظفیم گزینه برتر را ارسال کنیم باقی مناسبات از عهده ما خارج است.
شجری کهن در پایان درباره توقعاتی که از «فروشنده» بعد از کسب جایزه بازیگری و فیلمنامه در جشنواره «کن» به وجود آمده می گوید: اگر بتوانیم موفقیت دریافت اسکار فیلم خارجی زبان را تکرار کنیم اتفاق بسیار خوب و بزرگی است؛ اما اگر بنا باشد به جز این بخش شانسی داشته باشیم من بیشتر از شهاب حسینی با توجه به مباحث فمینیستی این شانس را از آنِ ترانه علیدوستی می دانم.