روزنامه جام جم نوشت : پنجشنبه هفته گذشته تعدادی از مسوولان حوزه هنری که در مشهد حضور پیدا کرده بودند در سیمنار مدیران سینمایی این مرکز، بار دیگر سیاست های چند سال اخیر حوزه را شفاف اعلام و مورد تاکید قرار دادند. در این نشست محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری به همراه با محمد حمزه زاده معاون سینمایی حوزه هنری و سهیل جهان بیگلری رئیس هیات مدیره موسسه بهمن سبز حضور داشتند.
آنطور که روابط عمومی مرکز سینمایی حوزه هنری گزارش داده، در این جلسه محسن مومنی شریف با اشاره به وضعیت سینمایی حوزه هنری اعلام کرده که این نهاد که رسالت فرهنگی خاص دارد، هماهنگ تر و به معیارهای حوزه هنری نزدیک تر شده است: «این هماهنگی به مرور اتفاق افتاده است. در سال ۹۱ که ما اعلام کردیم ظرفیت سینماهای حوزه هنری را در اختیار آثاری قرار نمی دهیم که ارزش های اخلاقی در آنها کمرنگ است، بعضی دوستان به ما گفتند سینماهای حوزه هنری دچار رکود و سکون خواهد شد. اما امروز خوشبختانه و طبق آمارها متوجه رشد مخاطبان سینماهایمان هستیم.»
ادامه حرف های مومنی مهمتر است. او توضیح می دهد: «سینماداری برای ما یک تجارت نیست و به دنبال درآمدزایی صرف از سینما نیستیم. مخاطب ما اکثر مردم ایران هستند، قشر متدین که می خواهند در امنیت و آرامش در کنار خانواده فیلم ببینند. ما گناه فروشی نمی کنیم، برای سرگرم کردن مردم به هر ابزاری متوسل نمی شویم تا بعد از راه این درآمد، کتاب خاطرات شهدا را منتشر کنیم. برای ما اخلاق، خانواده و حق الناس مهم است. متاسفانه بخشی از سینمای کشور گرایش به ساخت آثار سخیف دارد و این سینما با سینمای دهه ۶۰ و ۷۰ که اغلب آثارش شریف، اخلاقی و خانوادگی بود متفاوت است.»
این صحبت های محسن مومنی اقدامات چند سال اخیر این مرکز را به ذهن متبادر می کند. حوزه در چند سال اخیر ،جلوی پخش بعضی آثار سینمایی را گرفته و از اکران آنها در سینماهایش خودداری کرده است. حوزه این گونه استدلال می کند که این فیلم ها در جهت خلاف ارزش های خانوادگی هستند.
مرور فیلم هایی که با تحریم حوزه هنری روبرو شده اند هم خالی از لطف نیست؛ فیلم هایی مانند پارادایس، آشغال های دوست داشتنی، عرق سرد، زادبوم، اکسیدان، مادر قلب اتمی، لانتوری، خرس، پل چوبی، بی تابی بی تا، برف روی کاج ها، پذیرایی ساده، بی خود و بی جهت، من مادر هستم، من همسرش هستم، نامزد آمریکایی من، خوابم می آد، پس کوچه های شمرون، گشت ارشاد و زندگی خصوصی. مرور این فیلم ها نشان میدهد که اینها یا در زمره فیلم ها و کمدی های ضعیف و سخیف محسوب می شوند یا در زمره آثاری که بعضا تصویر نامناسبی از خانواده ایرانی به نمایش کشیده اند. حوزه البته در مواردی هم راسا نسبت به اصلاح فیلم های روی پرده سینماهایش هم اقدام کرده است. اتفاقی که در نوروز امسال برای فیلم های «چهارانگشت» به کارگردانی حامد محمدی و «رحمان ۱۴۰۰» به کارگردانی منوچهر هادی افتاد؛ اتفاقی که در همان زمان با واکنش منوچهر هادی هم روبه رو شد.
هرچند سیاست سال های اخیر سازمان سینمایی حوزه هنری یا به بیان بهتر، حوزه هنری حداقل در عرصه نظر و تئوری مورد تایید است با این حال در کارنامه این نهاد بعضا موارد و مصادیقی دیده می شود که بسیاری از صاحب نظران آنها را منطبق با سیاستهای اعلامی نمی دانند.
حالا شاید این سوال هم خالی از لطف نباشد که به طور مثال خرید حق پخش فیلمی مانند «هزارپا» که به اذعان اکثر منتقدان یک کمدی کاملا گیشه ای است با سیاست های حوزه چه سنخیتی دارد؟ این که حق پخش نسخه نمایش خانگی این فیلم توسط موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری خریداری شده بود و مضمون آن نیز کاملا عکس عملکرد قبلی این مرکز است. اثری که در بعضی از تکه کلامها و نحوه گویش و رفتار کاملا در نقطه مقابل معیارهای حوزه هنری قرار می گیرد.
البته در این میان هزارپا یک استثنا نیست. اتفاقی که برای فیلم «گشت ارشاد ۲» افتاده هم عین همان اتفاقی است که برای هزارپا افتاده است. خرداد ۹۶ بود که سعید خندق آبادی مدیر عامل موسسه هنرهای تصویری سوره از انتشار و توزیع نسخه نمایش خانگی فیلم سینمایی «گشت ۲» در سطح کشور خبر داد و گفت: توزیع گشت ۲ به کارگردانی سعید سهیلی از ۶خرداد در شهرستان ها و از ۷خرداد در تهران آغاز شده است و هموطنان عزیز می توانند نسخه با کیفیت و قانونی گشت ۲ را در فروشگاه های معتبر سراسر کشور تهیه کنند. رئیس موسسه هنرهای تصویری سوره در ادامه تاکید هم کرده بود که نسخه نمایش خانگی فیلم سینمایی گشت ۲ به همراه فیلم کوتاهی از پشت صحنه و روند ساخت فیلم و همینطور عکس های صحنه و پشت صحنه هم هست. نکته جالب تر اما اکران فیلم دیگری در همین مایه ها با پس زمینه طنز است. «طبقه حساس» که بعضی منتقدان عقیده دارند در وهن و تمسخر غیرت دینی ساخته شده است در سینماهای حوزه هنری اکران شد.
از قلم نیندازیم که فیلم «ما همه با هم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی هم که نقدهای جدی منتقدان را برانگیخته توسط سینماهای حوزه هنری در حال اکران است.
البته نقدهای وارد به حوزه هنری محدود به این موارد نیست. مومنی در صحبت های خود به این موضوع اشاره کرده است که سینماداری و سینما برای مرکز تحت مدیریت وی یک تجارت نیست و با دید سودآوری به سینما نگاه نمی کند. سوال اینجاست که اگر خرید حق پخش آثاری مانند دو اثری که شرحش رفت را نادیده بگیریم چطور می توان از کنار بی توجهی به بعضی آثار دیگر گذشت که اتفاقا در جهت سیاست های کلان حوزه هم محسوب می شوند. برای نمونه شاید بد نباشد اکران دو فیلم «ویلایی ها» و «یتیم خانه ایران» را در نظر آوریم که از معدود آثار قابل قبول سال های اخیر سینما بودند اما در اکران از ظرفیت سالن های سینمایی حوزه بهره ای نبردند. اقدامی که احساس می شد به دلیل تجاری نبودن این فیلم ها صورت گرفته است.
حوزه هنری حق دارد در مقام یک سازمان فرهنگی که اتفاقا در حوزه سینما دارای اهرم های زیادی است، سیاست های خاص خودش را داشته باشد. اما بحث اینجاست که بعضا سیاست های اعلامی این مرکز از جانب مسوولان با آنچه در نهادهای پایین دست اتفاق می افتد چندان هم راستا نیست. هرچند هنوز ۹ ماه از سال ۹۸ باقیمانده است با این حال امیدواریم سیاستهای اعلامی این مرکز فرهنگی و خروجی واقعی آن در عالم واقع منطبق شود.