سینماسینما: در پی ادعاهای مطرح شده از سوی آزاده مسیح زاده از هنرجویان موسسه کارنامه در کارگاه فیلمسازی اصغر فرهادی، موسسه کارنامه و غزاله سلطانی (فیلمساز و هنرجوی همان دوره) اطلاعیه و مطلبی منتشر کردهاند که می خوانید. لازم به ذکر است پیشتر پاسخ کاوه رضوانی راد، وکیل اصغر فرهادی در این خصوص (و در پاسخ به بیانیه انجمن مستندسازان ایران)، در سایت سینماسینما منتشر شده بود.
اطلاعیه موسسه کارنامه به این شرح است:
در حواشى اخیر درباره فیلم «قهرمان» ساخته آقای اصغر فرهادی و مستند «دوسر برد، دو سر باخت» اثر خانم آزاده مسیحزاده، تا کنون از هیچ مرجع قانونى یا صنفى از جمله خانه سینما با مؤسسه کارنامه تماسى گرفته نشده و استعلامى صورت نگرفته است. حتى اگر جلساتى با هنرجویان حاضر در کارگاه سال ۹۳ برگزار شده یا تماسها و هماهنگىهایى با آنان انجام شده، بدون اطلاع و دخالت کارنامه بوده است.
سکوت کارنامه با نیت پرهیز از داورى شتابزده و گسترش حواشى، پرسشها و ابهامهایى را بهخصوص در بین هنرجویان و جوانان علاقهمند به سینما ایجاد کرد. با توجه به اینکه مؤسسه کارنامه برگزارکننده کارگاه مزبور بوده و در واقع ضلع سوم این ماجراست، مسئولیت اخلاقى و اجتماعى خود میداند که اسناد و پرونده و صورت وقایع ثبتشده را در اختیار مراجع ذىصلاح قانونى و صنفى قرار دهد و قطعاً از این وظیفه روگردان نبوده و نیست.
ضمن اینکه با تماس هوشنگ گلمکانى سردبیر ماهنامه «فیلم امروز»، اینجانب به عنوان مدیر مؤسسه کارنامه موافقت کردم که شرح ماوقع را بدون قضاوت و موضعگیرى و صرفاً از زاویه ثبت حقیقت و بازگویى برخى جزییات محل مناقشه، در مصاحبهاى با شاهین شجرىکهن، نویسنده و خبرنگار، روایت کنم.
مصاحبه انجام شد ولى ناگهان مجله «فیلم امروز» اعلام کرد که با توصیه وکیلشان از چاپ مصاحبه و مجموعه گزارشهایى که قرار بود این گفتوگو هم بخشى از آن باشد منصرف شده است. این مصاحبه در فرصت دیگرى در رسانهاى مستقل و آزاد منتشر خواهد شد و امیدواریم بخشى از ابهامها را برطرف کند و اعتماد و آرامش را به فضاى آموزشى سینما بازگرداند.
با توجه به ابهامات و نگرانی های جدی ایجادشده برای هنرجویان سابق و فعلی کارنامه در خصوص مقررات این موسسه درباره مالکیت مادی و معنوی آثار تولیدشده توسط هنرجویان در کلاس ها و کارگاه های برگزارشده در کارنامه، لازم می دانیم ضمن تأکید روی حساسیت فوق العاده کارنامه به بحث مالکیت فکری و مالکیت مادی و معنوی آثار هنری هنرجویان، به یک پرسش مهم، پاسخ اجمالی دهیم: سرنوشت دستاوردهای آموزش (حاصل کلاس) که از سوی هنرجو تولید میگردد چیست؟ به چه کسی تعلق دارد؟ مؤسسه؟ هنرجو؟ مدرس؟
۱-از آنجا که مؤسسه جهت ارائه خدمات آموزشی شهریه دریافت میکند و مدرس نیز بابت آموزش و راهنمایی هنرجو دستمزد میگیرد، بدیهی است که محصول کلاس اعم از داستان، فیلم، نمایشنامه، فیلمنامه و غیره متعلق به هنرجو است.
۲- کارنامه از این محصول حمایت معنوی میکند، زیرا رابط حقوقی بین مدرس و هنرجو است.
۳-اگر مدرس تمایل داشته باشد از اثری که هنرجو خلق کرده استفاده کند، موظف است که مؤسسه را مطلع نماید و باید در قالب قرارداد فیمابین، خارج از حوزه آموزش بسته شود. مؤسسه در این قرارداد هیچگونه حقوق مادی برای خود قائل نیست.
۴- مطالق با قوانین داخلی و بین المللی، مالکیت مادی هر اثر هنری متعلق به شخصی است که آن اثر را به وجود آورده، ساخته، نوشته، نواخته یا کشیده است. حقوق و مالکیت معنوی و اخلاقی آثار هنری نیز شامل امتیازات و حقوق غیرمالی پدیدآورنده است و به شخصیت هنرمند پیوند خورده و برای حمایت اوست. این حقوق بر خلاف حقوق و مالکیت مادی، محدود به زمان و مکان نیست و غیرقابل انتقال و توافق است و نمی توان حقوق و مالکیت معنوی یک اثر را به دیگری انتقال داد.
مدرسین و هنرجویان عزیز؛ کارنامه همچون ۲۴ سال گذشته، حافظ منافع سه جانبه مؤسسه، هنرجو و مدرس است.
به امید روزهاى بهتر
نگار اسکندرفر، مدیر موسسه فرهنگی هنری کارنامه
همچنین غزاله سلطانی در صفحات اجتماعی خود نوشت:
سه شنبه ۲۵ آبان، این مطلب را به درخوست آقای هوشنگ گلمکانی برای مجله فیلم امروز فرستادم. از اینکه در این روزگا وانفسا مجله ای مستقل و در جستجوی حقیقت پیدا شده بسیار شگفت زده شدم. چند روز پیش متوجه شدم پرونده حواشی فیلم «قهرمان» از چاپ بیرون گذاشته شده و جز افسوس و ناامیدی چیزی برایم نماند. اما امروز در اطلاعیه ای که به قلم خانم اسکندرفر در صفحه رسمی موسسه فرهنگی هنری کارنامه پست شده شما می توانید بدیهیات حقوق مالکیت (کپی رایت) را بخوانید.
شهریور ۱۳۹۳ در کارگاه فیلمسازی اصغر فرهادی در موسسه کارنامه شرکت کردم. کارگاه ِساخت ِفیلمهای مستند از سوژههایی برگرفته از برنامه «ماه عسل» صدا و سیما. اسم کارگاه را گذاشتیم «اشیاء گمشده»؛ سوژهها درباره افرادی بودند که در شرایط نیاز اشیاء ارزشمندی پیدا میکنند و به صاحبانش برمیگردانند. ما به گروههایی برای تحقیق و پژوهش درباره هر سوژه تقسیم شدیم.
…
هر گروه با صرف وقت و هزینه بسیار به شهرهای مختلف رفت.
…
بعد از چند ماه کارگاه به اتمام رسید و تقریبا تنها فیلم مستندی که به سرانجام رسیده بود سوژه آزاده مسیحزاده در شهر شیراز بود که اتفاقا جزو سوژههای ابتدایی معرفی شده از برنامه «ماه عسل» صدا و سیما نبود. تا جایی که به خاطر دارم او خودش ان سوژه را در شیراز پیدا کرده بود. مستندی پژوهشی، نفسگیر و جذابتر از همه فیلمهای ما.
…
یقینا ما مالکان معنوی و مادی آن راشها و مستندها هستیم؛ ما یعنی سازندگان ان مستندها.
تا امروز که فیلم بلند داستانی اصغر فرهادی «قهرمان» بر پرده سینماها و در راه اسکار است.
اما من امروز با درد عمیقی بر جان این یادداشت را مینویسم. یادداشتی که در راستای اعتراض به تضییع حقوق معنوی و مادی همه ما و آزاده مسیحزاده است.
آیا توقع رعایت حقوق مالکیت فکری دیگران از معلم ِخود، خواسته زیادی است؟
آیا ما تیم پژوهشی و تحقیقاتی فیلم بلند آقای فرهادی بودیم؟
که کمترین احترام به ما که عاشقانه از او یاد میگرفتیم نام بردن اسم ما در تیتراژ فیلم بود. نبود؟
که اگر ایده و طرح مستند «دو سر برد، دو سر باخت» ِ آزاده از آقای فرهادی بوده چرا باید پنج سال بعد (طبق بیانیه وکیل ایشان) از او امضا گرفته شود؟
(همه تلاشم را میکنم اسم این رفتار را “Power Harassment”
یا “سو استفاده نامشروع از قدرت” نگذارم!)
فرض بر این که بوده …
هشت ماه تحقیق و پژوهش برای ساخت مستند که امروز سوژه فیلم داستانی شده نیاز به رعایت حقوق مادی و معنوی ندارد؟
…
این سکوت ازاردهنده دیگران که بوی ِگند منفعتطلبی میدهد بدجور دلم را ریش میکند. امیدوارم روزی همه ما -مخصوصا بچههای کلاس ـ یاد بگیریم در برابر تضییع حق خودمان و دیگران صدایمان را با شهامت بلند کنیم. آرزو میکنم به زودی قوانین مالکیت فکری (کپی رایت) در این سرزمین جاری شود تا کمتر شاهد چنین اتفاقهایی باشیم که خانه سینما و دیگر مراجع سینمایی هم به بهانه مصلحت و آبروی سینمای ایران سکوت نکنند و پشت آن نایستند.
و یادمان بماند
«تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز»
غزاله سلطانی
تصاویر اطلاعیه منتشر شده توسط موسسه کارنامه را میبینید:
تصاویر یادداشت غزاله سلطانی را میبینید: