سینماسینما: گلاویژ نادری در گزارشی به موضوع انتشار گزارشهای عملکرد مالی موسسات زیرمجموعه سازمان سینمایی پرداخته که در روزنامه سازندگی منتشر شده است. این گزارش را میخوانید:
شفافسازی یکی از اقداماتی است که دولت به آن اصرار دارد و حسین انتظامی در سازمان سینمایی از ابتدای روی کار آمدن پافشاری زیادی بر آن داشت. او حتی در توییتی که سال گذشته نوشت تاکید کرد که نامههای اداری صادره هم باید منتشر شوند. او خطاب به مدیران سازمان و مدیرعاملان موسسات نوشت: «در راستای شفافیت که از رویکردهای اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانسته میشود مقتضی است از نیمه شهریورماه جاری تمام نامههای صادره حداکثر ظرف ۴۸ ساعت منتشر شود. بدیهی است براساس قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات نامههای دارای طبقهبندی حفاظتی یا مواردی که شامل حریمخصوصی یا اصرار تجاری هستند در شمول این دستور قرار نمیگیرند. همچنین بخشهایی مانند کدملی که اطلاعات شخصی به شمار میآیند در نسخه منتشره محو شود.» این موضعگیریها فارغ از اجرایی شدن یا نشدن آن نشان میدهد که او به عنوان رییس سازمان سینمایی اصرار زیادی بر شفافیت و روشن بودن همه اقدامات از جمله تقسیم بودجه و اختصاص امکانات ومنابع دارد. از طرفی نباید فراموش کنیم که او پیش از آنکه رییس سازمان سینمایی شود، دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات و سامانه آن بود و به این امر نه تنها به عنوان ایده و راهکار بلکه به عنوان مسوولیت سازمانی خود هم تاکید میکند. از زمانی که او به عنوان ریاست سازمان انتخاب شد، ادارات و نهادهای زیرمجموعه خود را موظف کرد که درباره بودجه و هزینههای خود شفافسازی کنند. بنا بر دستور او به طور متوسط هر شش ماه یک بار موسساتی مانند انجمن سینمای جوان، موسسه سینما شهر، بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اقدام به انتشار جداولی میکنند که در آن ارقامی درج شده و مقابل آنها هم محل هزینهکرد این ارقام نوشته میشود. هریک از این موسسات بنا به فراخور کاری که انجام میدهند این جداول را منتشر میکنند. آخرین آنها هم مربوط به بنیاد سینمایی فارابی است که چند روز پیش گزارش عملکرد مالی خود را در هفت ماه سال۹۹ منتشر کرد. پیش از آن هم موسسه سینما شهر و انجمن سینمای جوان و… این گزارش را طبق عادت مالوف منتشر کرده بودند. حالا دیگر به راحتی میتوان گفت که انتشار چنین جداولی تبدیل به عادت برای نهادها و موسسات زیر مجموعه سازمان سینمایی شده است. هر سال یکی دو بار چنین جداولی تنظیم و منتشر میشود بدون اینکه هدف از انتشار چنین ارقامی مشخص باشد. البته هدف اولیه آن شفافسازی است اما شفافسازی برای چه؟ تنها برای اینکه ریز هزینهها و جزییات مالی این موسسات مشخص باشد؟ آن وقت چه مرجعی برای رسیدگی به صحت و یا غلط بودن این جور هزینهها وجود دارد؟ سازمان بازرسی کل کشور؟ بازرسان این سازمان که اصلا به چنین جداولی توجه ندارند. آنها بازرسان و کارشناسان خود را به موسسات و ادارات دولتی میفرستند و حسابهای آنها را مورد بررسی قرار میدهند.
آیا هدف غایی حسین انتظامی از شفافسازی تنها انتشار همین ارقام است؟ خب اینها به چه درد اهالی سینما و مردم میخورد؟ تنها دستاورد چنین آمار و ارقامی این است که تا حدی مشخص میشود چه افرادی از میان اهالی وام و سرمایه دریافت کردند، چه کسانی پول سفر به جشنوارههای خارجی را گفتند و چه میزان برای جشنوارههای هزینه شده است. معلوم میشود که آنهایی که دم از مستقل بودن و فعالیت در بخش خصوصی میزنند هم چندان مستقل نیستند و با کمک دولت فیلم میسازند و به جشنوارههای مختلف میروند. اما واقعا این باید تمام ماجرا باشد؟ یعنی شفافسازی تنها نتیجهاش برهم زدن ادعای افراد به ظاهر مستقل است؟ قرار نیست با شفاف شدن هزینهها و بودجههایی که به افراد، جشنوارهها و موسسات پرداخته میشود هیچ اصلاح و تغییر رویکردی صورت گیرد؟ تقریبا بعد از انتشار تمامی این گزارشهای از سوی موسسات مختلف سینمایی، مطبوعات و خبرگزاریها به جزییات آن وارد شدند و انتقاداتی به هزینههایی داشتند که در بخشهای مختلف این گزارشها به آنها اشاره شده بود. اما مدیران هیچیک از این موسسات هیچوقت خود را ملزم به پاسخگویی درباره این هزینهها ندانستند. تنها در یکی دو مورد مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی توضیحاتی درباره چند مورد داد. سایر مدیران انگار با انتشار این گزارشها کار خود را انجام داده بودند و دیگر الزامی درباره پرداخت به جزییات آن نداشتند. به همین دلیل است که میگوییم حالا بعد از حدود دو سال از آمدن انتظامی به سازمان سینمایی انتشار چنین گزارشهایی تبدیل به عادت مالوف مدیران موسسات زیرربط شده است. همان سوالات و مشکلاتی که در اولین گزارشهای مربوط به شفافسازیهای وجود داشت در گزارشهای آخر هم به چشم میخورد. طبیعی است که سوالات زیادی در میان اهالی رسانه و حتی اهالی سینما درباره هزینهکرد موسسات وجود دارد اما مدیران آن خود را بری از پاسخگویی میدانند.
در بیشتر این گزارشها ارقام عجیب غریبی درباره کمک به تعدادی از افراد و پروژهای وجود دارد که تماما جای سوال و پرسش است اما هیچوقت پاسخی درباره آنها از سوی هیچ مدیری داده نشده است. مثلا مدیر بنیاد سینمایی فارابی توضیح نمیدهد که چرا برای جشنواره جهانی سیو هشتم که اردیبهشت ماه سال گذشته برگزار شد، هم سال گذشته در گزارش عملکرد شش میلیارد و ۵۵۶ میلیون تومان پرداخت شده و هم در جدول هزینههای امسال تا به امروز بیش از یک میلیارد پرداختی داشته است. این جشنواره مگر اسپانسر و حامی مالی نداشت؟ سازمان سینمایی هم که به برگزاری آن کمک میکردند پس این میزان پرداختی چه توجیهی دارد؟ تازه در چند روزه اخیر، گزارش عملکرد مالی فارابی در هفت ماه اول سال ۹۹ منتشر شد و تا پایان سال هم گزارش دیگری منتشر میشود و حتما در آن دوباره ارقام دیگری درباره پرداختی به جشنواره جهانی فجر سال گذشته نوشته خواهد شد.
نکته مهم دیگری که در تمامی این گزارشهای وجود دارد این است که ارقامی به یک سری از افراد پرداخت میشود که در طی سالهای اخیر نه فیلم پرفروشی ساختهاند نه به کارنامه هنری سینمای ایران چیزی اضافه کردهاند و نه در جشنوارههای خارجی، موفقیتی پیدا کردند. این مورد به خصوص درگزارشهای بنیاد سینمایی فارابی بیشتر به چشم میخورد. انگار این بنیاد تبدیل به محلی برای کمک و حمایت از تعدادی از خواص شده که دلیل پرداخت بودجه به آنها مشخص نیست. نام افرادی مانند رهبر قنبری، ابوالفضل جلیلی، علی قویتن، افسانه منادی و…. در بیشتر جداول فارابی به چشم میخورد. تازه اینها افراد شناخته شده سینما هستند که همیشه از این بنیاد پول گرفتند. نامهایی مانند سپهرعلی محمدلو، محمود آقاباباییپور، حسام حیدری و… درمیان دریافتکنندگان تسهیلات وجود دارد که نامشان به گوش کسی نخورده است. این پرداختها به تعدادی از افراد بیش از هرچیز دیگری نشان میدهد که زور رابطه بر ضابطه چربیده است و البته همه اهالی سینما به خوبی میدانند که از سه چهار دهه پیش فارابی محلی برای پرداختهایی دور از ضابطه بوده اما مگر قرار نیست، شفافسازی این رفتارهای دور از ضابطه و قانون را عیان کرده و در نهایت به برطرف شدن آنها بیانجامد؟ بودجه این بنیاد تا چه زمانی باید صرف پروژهای ناموفق و بیسرانجام شود؟ اگر مراد از شفافسازی تنها آشکار شدن جزییات پرداختها و عادیسازی آنها بود، این کار بعد از دو سال به خوبی انجام شد. اگر قرار است، هیچ تغییری در رویه و عملکردهای مالی بوجود نیاید، همان بهتر که گزارشی هم به بیرون درز نکند، چراکه تا بوده همین بوده و شفافسازی هم نه تنها گرهای را باز نکرد بلکه تنها به عادیسازی رویههای غلطی منجر شد که پیش از آن هم همه از آن خبر داشتند اما جدول و رقمی درباره آن منتشر نمیشد. اما حالا مدیران با اطمینان و حتی افتخار گزارشهایی منتشر میکنند که بر رویههای غلط و پرداختهای دور از ضابطه آنها صحه میگذارد و آنها را قانونی و معمول نشان میدهد.