حامد یامینپور در سایت رجانیوز نوشت: می توان فیلم طنز ساخت و از ابتدا تا انتها مخاطب را خنداندن اما در انتها او را دست خالی به خانه فرستاد. می توان انواع شوخی های سخیف و کمدی های جنسی را اجرا کرد و مردم برای هنگام تماشای فیلمت قهقهه بزنند اما همه ی این ها برای هیچ و یا به تعبیر بهتر همه ی این ها برای گیشه و صرفاً پول.
به گزارش سینماسینما٬ اما خندان مخاطب برای اینکه حرف های مهمی را به زبان طنز به گوشش برسانی و بتوانی پیام مهمی که شاید اصل آن جذابیتی برای مخاطب نداشته باشد را به این شکل برای او شیرین و قابل فهم کنی هنری است که در فیلم سینمایی «اکسیدان» می توان آن را دید.
در کنار اینکه فیلم برای مخاطب جذاب و سرگرمی ساز است اما مسئله هم دارد. فیلم خیلی زود تکلیفش را روشن می کند و ماجرایی را که بنای گفتن آن را دارد آغاز می کند. مسئله ی فیلم و کاراکتر اصلی به خوبی در دقایق اول «اکسیدان» شروع و مخاطب درگیر ماجرای او و چالشی که به وجود آمده می شود.
علیرغم اینکه ژانر فیلم کمدی است اما فیلمساز از اینکه حرف های مهمی را هم برای بیننده عنوان کند هراس نداشته و خودآگاهانه فیلمش را از یک کمدی خنثی به فیلمی با پیام های ارزشمند تبدیل کرده است.
سکانسی را که جواد عزتی با لباس کشیش به سفارت انگلیس می رود را به یاد بیاورید. پس از آنکه با فریاد از اتاق سفیر انگلس خارج می شود همه چشم و گوش تیز کرده اند که ببینند او با شنیدن چه حرفی این چنین آشفته و عصبی شده است. در همین فضاست که او فریاد می کشد: «شما می خواید من برا شما جاسوسی کنم. یعنی من مملکت خودم رو بفروشم؟!.»
در همان میزانسن است که تماشاگر درسالن نیز خود را همراه با کاراکتر اصلی فیلم میبیند و علیرغم اینکه نگران سرنوشت دختری است که در کشور غریب تنها مانده اما از این پیشنهاد بی شرمانه ی انگلیسی ها هم به خشم می آید و با کارکتر اصلی فیلم در «فریاد کشیدن» بر سر سفیر انگلیس بابت این رفتار بی ادبانه همراه می شود.
البته ممکن است برخی از سکانس های فیلم نظیر آن بخشی که کاراکتر های اصلی برای گرفتن ویزا مجبور می شوند نقش همجنسباز ها را بازی کنند مورد نقد دغدغه مندان مسائل اخلاقی در جامعه باشد اما اگر همان سکانس نیز در کلیت فیلم تحلیل شود متوجه می شویم که یکی از سکانس های ارزشمند این فیلم به حساب می آید. چرا که پس از آن سکانس کاراکتر جواد عزتی از این تحقیری که متحمل شده به ستوه می آید و از ادامه ی این مسیر توهین آمیز خودداری می کند.
اگر چه این فیلم نیز به مانند اکثر فیلم های کمدی این سال های سینمای ایران شوخی های جنسی دارد و شاید بهتر بود برخی از این شوخی ها حذف میشد اما با وجود این شوخی ها هم این فیلم از آثاری مثل «گشت۲» و «خوب بد جلف» به مراتب سالم تر و خانوادگی تر است و به لحاظ حجم کمدی جنسی به پای این فیلم ها نمی رسد.
از نکات عجیب در مورد این فیلم البته تحریمش توسط حوزه هنری است. مشخص نیست فیلمی که تقریباً مسیر همه ی شخصیت هایش یه سوی خوشبختی و اصلاح است چگونه توسط کارشناسان اکران در این نهاد مهر تحریم خورده است. به نظر می رسد که در این خصوص اندکی بد سلیقگی اتفاق افتاده و حوزه هنری که حاضر شده تا فیلم هایی نظیر «من سالوادور نیستم»، «۵۰ کیلو آلبالو»، «خوب بد جلف»، «گشت۲» و حتی «سلام بمبئی» را اکران کند چگونه این فیلم را شایسته اکران و نمایش در سینماهایش نمی داند.
اگر چه حوزه هنری به عنوان سینما دار این حق را دارد که هر فیلمی که مطابق با نظر کارشناسان و مدیرانش نبود را در سینماهایش اکران نکند. اما نکته ی مبهم در خصوص این اتفاق مشخص نبودن ساز و کار این نهاد برای اعمال این تحریم هاست. بدون شک اگر حوزه هنری تلاش دارد تا فیلم هایی را که کیان خانواده ایرانی را تهدید می کنند در سینماهای خود نمایش ندهد اما وقتی فیلم هایی همچون آنچه در بالا آمد در سینماهای حوزه هنری اکران شده است نمایش ندادن «اکسیدان» بیشتر یک تصمیم سلیقه ای به نظر می رسد.
حواشی به وجود آمده برای این فیلم بیش از اینکه به خود اثر مربوط باشند از خارج از فیلم و به واسطه ی شنیده ها به وجود آمده اند. شاید اولین قدم برای قضاوت درست در مورد این فیلم ابتدا تماشای آن است. در این صورت حرف ها و نقد هایی که درخصوص «اکسیدان» بیان می شود را می توان قابل اعتنا دانست.