ایام نوروز یکی از بهترین فصلهای اکران سینمایی در کشور است و طبیعی است که در این ایام خانوادهها ترجیح بدهند اوقات فراغت خود را به اموری اختصاص بدهند که ترجیحاً فرحبخش و نشاطآور باشد. شرایط کشور هم ایجاب میکند که روحیه نشاط در مردم تقویت شود. در حالیکه بخش عمدهای از رسانههای کشور اشراف صحیحی بر مسئولیت مهم خود در ارتباط با مردم ندارند و با ضریب دادن به اخبار منفی از جمله قتل و تجاوز، اسیدپاشی، کودکآزاری، فساد اقتصادی و این قبیل مسائل با روح و روان جامعه بازی میکنند، سینما به عنوان هنری که وجه رسانهای آن غیرقابل انکار است، مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و انتظار میرود حداقل در اکران نوروزی، آثاری در دایره اکران این ایام قرار بگیرند که مناسب خانوادهها باشد، ولی شواهد نشان میدهد که خانوادهمحوری در انتخاب فیلمها برای اکران نوروزی نصبالعین مدیران سینمایی نیست.
انتخاب فیلم تلخ و ضدخانواده «بدون تاریخ بدون امضا» نشان میدهد که خانواده اساساً در انتخاب آثار محلی از اعراب ندارد. این روزها عنوان میشود که سیاهنمایی از وضعیت کشور و فعالیتهای دولت کار خوبی نیست و باید به مردم امید داد و رسانهها تشویق به این کار میشوند،اما در عرصه سینما ظاهراً خیلی قرار نیست امیدبخشی و نشاط اجتماعی حتی در حد شعار در رأس امور باشد. این مسئله از اختصاص اکران نوروزی به یک فیلم تلخ و ناامیدکننده سینمایی به وضوح به چشم میآید.
سینمای اجتماعی ایران اساساً تمایل زیادی به تلخی دارد و از سویی دیگر واضح است که صرف کمدیبودن آثار هم نمیتواند خانوادگیبودن آن را تضمین کند. فیلمهای کمدی سینمای ایران اغلب برای گرفتن خنده از مخاطب بر موضوعات غیراخلاقی تمرکز دارند و این طریقی است که از آن برای پوشش ضعفهای فنی فیلمنامه استفاده میشود و قاعدتاً آثار سالمی برای خانوادهها محسوب نمیشوند. اغلب سازندگان آثار کمدی، سرگرمی را نه به عنوان وسیلهای برای انتقال پیامی اخلاقی یا انسانی بلکه به عنوان یک هدف نهایی مفروض میکنند و همین هدف بودن سرگرمی منجر به این میشود که از سطحیترین جنبهها برای خنداندن استفاده شود. اگر دولت معتقد است نباید ناامیدی به جامعه تزریق شود، ضروری است این موضوع در رویکردهای هنری و سینمایی کشور نیز مورد توجه قرار گیرد. واضح است که امیدبخشی به جامعه با اخلاقمداری مضمونی آثار درهمتنیدگی غیرقابل اجتنابی دارد.