روزنامه سازندگی نوشت : محسن برمهانی، معاون سیما روز گذشته در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور پیدا کرده و به تماشای فیلمها نشست. او در گفتوگو با خبرنگاران در پاسخ به این سوال که با روند ورود مهران مدیری با دو سریال «شیش ماهه» و «مرد سه هزارچهره» دیگر هنرمندان هم بازخواهند گشت، گفته است: «من تعبیر بازگشت را قبول ندارم. چهرهها نرفتند که بازگردند. بازگشت چهرهها یعنی آنها رفتند و حالا دارند، بازمیگردند. همیشه بودند. سیر مذاکره سیری است که در بازه زمانی یک هفتهای تا ۷ ساله ممکن است، طول بکشد. یکی مثل آقای آقاخانی میآید، نون خ را میسازد که خیلی سریع انجام و پخش هم شد. آیا آقای آقاخانی رفته بود که بازگردد؟ نه کارشان را انجام میداد. در عین حال همینطور بقیه عزیزان هم اینگونه است».
معاون سیما در حالی این ادعا را مطرح میکند که بسیاری از چهرههای مطرح تلویزیونی هنوز حاضر به بازگشت و همکاری با مدیران فعلی این سازمان نیستند و معلوم نیست این مدیر تلویزیونی با چه استدلالی چنین ادعایی را آن هم مقابل خبرنگار خبرگزاری فارس مطرح میکند. گویا مدیران مانند او فراموش کردند که تا همین سه چهار سال پیش، تلویزیون چه برنامههایی را روی آنتن میفرستاد که بسیاری از آنها تماشاگر بالای ۵۰ درصد داشتند.
آقای برمهانی که مدعی است، چهرهها نرفتند بهتر است به این پرسش پاسخ دهد که چهرههایی مانند احسان علیخانی، سروش صحت، رامبد جوان و حتی عادل فردوسیپور همین حالا حاضر به همکاری با ایشان هستند و در دوران مدیریت ایشان قراردادی با تلویزیون داشتند که هنوز هم آنها را همراه این رسانه میداند و میگوید، چهرهها همیشه بودند؟ حتی مهران مدیری هم که چند ماه است به تلویزیون بازگشته پیش از این در شبکه خانگی فعالیت داشت و هنوز پایش به تلویزیون باز نشده بود.
سعید آقاخانی از همان ابتدا تصمیم به قطع ارتباط با تلویزیون نگرفت و ادامه سریال «نون خ» را برای این رسانه ساخت اما آیا «عصر جدید»، «کتابباز»، «خندوانه» و… ادامه پیدا کرد. آیا احسان علیخانی که شهرت و محبوبیتش را مدیون رسانه ملی است، حاضر است در این دوره با مدیران سیما همکاری کند؟ رامبد جوان هم که بارها در رسانههای مختلف اعلام کرده که از سوی مدیران تلویزیون دعوت به همکاری شده اما خود نپذیرفته و حالا هم چند قرارداد پشت سر هم با پلتفرمهای شبکه خانگی دارد که حداقل تا یکی دو سال دیگر نمیتواند، فکر بازگشت به تلویزیون را هم بکند.
سروش صحت که تمایل به همکاری با مدیران فعلی داشت به همراه تهیهکنندهاش وقتی از عدم تمایل به همکاری از سوی آنان مواجه شده به شبکه خانگی رفت و حالا با خیال راحت یکی از بهترین و وزینترین برنامههای پلتفرمی را اجرا میکند. او حالا بدون هیچ ترس و لرزی از فروغ، شاملو و اخوان ثالث یاد کرده و مهمانانی میآورد که نیاز به گرفتن چندین استعلام از حراست و بخشهای دیگر سازمان ندارد. او به راحتی برنامهای پرطرفدار تلویزیونی را با طراحی دکور متفاوت و نام تازه به پلتفرم برد و در آنجا آنطور که دوست دارد این برنامه را اجرا میکند.
مدیران فعلی تلویزیون هر چقدر خود را به آسمان و زمین زدند و تلاش کردند، مشابه این برنامه را تولید کنند، کاری پیش نبرده و دست خالیتر از قبل شدند. با اینکه هزینههای بسیاری صرف دکور و طراحی برنامههایی برای تشویق به کتابخوابی و داستانخوانی کردند باز هم به نتیجه نرسیدند چراکه احتمالا خود و خانوادههایشان هم نمیتوانستند، پای چنین برنامههایی از فرط ضعیف بودن بنشینند. حالا تلویزیون مانده و برنامهای پرطرفدار که به راحتی آن را از دست داده و نمیتواند، جایگزینی هم برای آن داشته باشد. چراکه از مدیران فعلی برنمیآید که چهرهای اندازه برنامهای درباره کتابخوانی و تماشاگر فرهیخته داشته باشد و تلاشهایشان تا به امروز با دیواری سنگی برخورد کرده است.
جالب اینجاست که برمهانی با وجود واقف بودن بر همه اینها باز هم از نرفتن چهرهها میگوید و به طور قاطع اعلام میکند که آنها همیشه بودند. اگر بودند، چرا هنوز نتوانستید جای خالی حتی یکی از این چهرهها را پر کنید؟ چندین برنامه با موضوع کشف استعدادهای تازه در استندآپ کمدی، بازیگری، طنازی و… تهیه کردید اما هیچیک از آنها به گرد خندانندهشویی که رامبد جوان در «خندوانه» ساخت، هم نمیرسد و مجریانش آنقدر بدقواره و بداجرا بودند که اگر استعدادی هم وارد این برنامه میشد، دست از پا درازتر از برنامه بیرون میرفت.
«عصر جدید» را که یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی بود، چرا نتوانستید تکرار کنید؟ اصلا احسان علیخانی که یکی از مجریان معتمد تلویزیون بود چرا به شبکه خانگی کوچ کرد. او که هم دستمزد بالایی در تلویزیون میگرفت و هم قدرت زیادی برای برنامهسازی و تجربه تازه در تلویزیون داشت، چطور حاضر به همکاری با شما نیست؟ احتمالا از نظر برمهانی او هم از جمله چهرههایی است که هست و از این رسانه نرفته. فقط سرش در شبکه خانگی گرم است و دیگر فرصت نمیکند در تلویزیون هم کار کند!
جالب اینجاست، برمهانی به خاطر نمیآورد که ایده ساخت سریال مدیری از سوی چه کسی ارائه شده است و در پاسخ به اینکه ایده مرد سههزار چهره از سوی کدام طرفین مطرح شده، میگوید: «واقعا نمیدانم و خیلی هم مهم نیست. شما در گعده جلسه کاری مینشینی یک پیشنهاد به یکی میدهی و طرف دیگر به شما پیشنهاد میدهد و در آخر نمیدانی چه کسی ایده را مطرح کرد. ولی حتماً ما دوست داریم که هنرمندانی مثل ایشان روی آنتن تلویزیون بیایند!»
البته چندان حرجی هم به معاون سیما نیست، وقتی رییس این سازمان میگوید:«طبق نظرسنجیها به نظر بیش از ۷۰ درصد بیننده داریم». این درحالی است که همین دو هفته پیش طبق یک نظرسنجی و بررسی ۵ سریال اخیر تلویزیونی اعلام شد که هر کدام کمتر از ۱۰ درصد مخاطب داشتهاند و چالش نبود مخاطب سریالهای تازه تلویزیونی به طور جدی مطرح شد.
اینطور که پیمان جبلی طبق نظرسنجیها، مخاطب برنامههایش را بیش از ۷۰ درصد میداند، مدیران شبکههای فارسیزبان ماهوارهای که پر از تبلیغات کالاهای ایرانی و فیلمهای سینمایی هستند، میتوانند ادعا کنند که مخاطبشان بیش از ۹۰ تا ۱۰۰ درصد است. چراکه تولیدکنندهای که به آنان تیزر خود را میدهد اگر با فروش مواجه نشود، حاضر به صرف هزینه برای آگهی تبلیغاتی نمیشود.
پس جبلی بهتر است، نگاهی به باکسهای تبلیغاتی خود و شبکههای ماهوارهای بیندازد و حداقل با مقایسه آنها به آمار تخمینی تماشاگران رسانه خود دست پیدا کند. آن وقت شاید مدیر زیردستش هم بتواند، منطقیتر و صادقانهتر ابراز نظر کند.